دربارة‌ «مركز فرهنگي‌ زنان‌»

 

 سال‌ 1378 كه‌ براي‌ اولين‌بار پس‌ از انقلاب‌ مراسم‌ «روز جهاني‌ زن‌» به‌صورت‌ علني‌ برگزار شد، ما هم‌ متولد شديم‌، منظور از ما «مركز فرهنگي‌ زنان‌» است‌. در واقع‌ نطفة‌ مركز در روز 8 مارس‌ 1378 وقتي‌ براي‌ برپايي‌ اين‌ روز تلاش‌ مي‌كرديم‌ شكل‌ گرفت‌ و در 8 مارس‌ 1379 بود كه‌ متولد شديم‌ و اعلام‌ موجوديت‌ كرديم‌. از اين‌رو خود را فرزند روز جهاني‌ زن‌ مي‌دانيم‌ و به‌ آن‌ مي‌باليم‌. ما متولد شديم‌ چون‌ حركت‌ زنان‌ در ايران‌ مدت‌ها بود كه‌ شكل‌ گرفته‌ بود و ما نيز مانند بسياري‌ از زنان‌ ديگر از آن‌ تغذيه‌ مي‌كرديم‌ و آگاهي‌مان‌ را رشد مي‌داديم‌. اين‌ اتفاق‌ منحصر به‌ جمع‌ ما يعني‌ مركز فرهنگي‌ زنان‌ نبوده‌ بلكه‌ تشكل‌ها و جمع‌هاي‌ بسياري‌ در سراسر جهان‌ در روز 8 مارس‌ شكل‌ يافته‌اند و در واقع‌ روز جهاني‌ زن‌ سرآغاز بسياري‌ از حركت‌هاي‌ زنان‌ بوده‌ است‌، براي‌ همين‌ هم‌ هست‌ كه‌ اين‌ روز را زنان‌ سراسر جهان‌ گرامي‌ مي‌دارند و در اين‌ روز است‌ كه‌ زنان‌، اعتراضات‌ و خواسته‌هاي‌ خود را يكپارچه‌تر و رساتر فرياد مي‌كنند.

 طبق‌ روال‌ هميشه‌ بايد بگوييم‌ چه‌ كرده‌ايم‌ و چه‌ مي‌خواهيم‌، اين‌ رسم‌ ديرينة‌ همة‌ جمع‌ها و تشكل‌هاست‌ تا از اين‌ طريق‌ دوستان‌ و هم‌دلان‌شان‌ را با آن‌چه‌ كرده‌اند و آن‌چه‌ در سر مي‌پرورانند آشنا سازند. آن‌چه‌ به‌طور كلي‌ مي‌توانيم‌ بگوييم‌ آن‌ است‌ كه‌ در روند فعاليت‌هاي‌مان‌ به‌دنبال‌ رشد آگاهي‌مان‌، در كنار ديگر زنان‌ بوده‌ايم‌ و اكنون‌ در اين‌ پروسه‌ مي‌دانيم‌ آن‌چه‌ قبلاً بوده‌ايم‌ نيستيم‌ و به‌ آن‌چه‌ ايده‌آل‌مان‌ هم‌ هست‌ نرسيده‌ايم‌، چراكه‌ آگاهي‌ پروسه‌اي‌ است‌ پايان‌ناپذير، پروسه‌اي‌ كه‌ تا هستيم‌ ادامه‌ خواهد يافت‌.

 مركز فرهنگي‌ زنان‌ همواره‌ سعي‌ كرده‌ است‌ آگاهي‌ جنسيتي‌ را در بين‌ خود و ديگر زنان‌ ارتقاء بخشد چرا كه‌ معتقد است‌ «آگاهي‌» تنها ابزاري‌ است‌ كه‌ زنان‌ براي‌ تغيير زندگي‌ خود دارند. همواره‌ قدرت‌مداران‌ ابزارهاي‌ جنگي‌ را در سطح‌ جهان‌ به‌كار انداخته‌اند تا با افروختن‌ شعله‌هاي‌ جنگ‌ مانعي‌ براي‌ گسترش‌ آگاهي‌ و رشد انساني‌ باشند. از اين‌رو  زنان‌ در سراسر جهان‌ براي‌ صلح‌ تلاش‌ كرده‌اند تا كودكان‌شان‌ فرصت‌ بيشتري‌ براي‌ آموزش‌ و ارتقاء آگاهي‌ خود داشته‌ باشند. ما نيز سعي‌ كرده‌ايم‌ اين‌ راه‌ را دنبال‌ كنيم‌ و تنها وسيله‌اي‌ را كه‌ براي‌ ارتقاء آگاهي‌ يافته‌ايم‌ شكل‌ دادن‌ فضايي‌ بوده‌ است‌ تا زنان‌ از گروه‌هاي‌ مختلف‌ بتوانند مسائل‌ و خواسته‌هاي‌ خود را بيان‌ كنند. هم‌ از اين‌روست‌ كه‌ مركز به‌ برپايي‌ سمينارهايي‌ مانند «مسائل‌ و مشكلات‌ زنان‌ افغان‌ در ايران‌»، «محكوميت‌ كشتار زنان‌ خياباني‌» و «مشكلات‌ و مسائل‌ زنان‌ كارگر» پرداخته‌ و يا اقدام‌ به‌ برپايي‌ تجمعي‌ براي‌ اعلام‌ همبستگي‌ خود با زنان‌ فلسطين‌ كرده‌ است‌. و در اين‌ ميان‌ 8 مارس‌ يعني‌ روز جهاني‌ زن‌ را هر ساله‌ گرامي‌ داشته‌ چه‌ در اين‌جا و چه‌ در كنار زنان‌ در شهرهاي‌ مختلفي‌ هم‌چون‌ تبريز، سنندج‌، اصفهان‌، زنجان‌ و غيره‌. امسال‌ نيز مي‌خواهيم‌ اين‌ مراسم‌ را با موضوع‌ «آموزش‌ و زنان‌» آغاز كنيم‌، با گفت‌وگو در مورد خشونت‌ خانگي‌ عليه‌ زنان‌ و يافتن‌ راهكارهايي‌ براي‌ كاهش‌ آن‌ ادامه‌ دهيم‌ و در آخر نيز با تجمعي‌ براي‌ اعتراض‌ به‌ جنگ‌ و آرزوي‌ برقراري‌ صلح‌ و عدالت‌ و برابري‌ در سطح‌ جهان‌ به‌ پايان‌ برسانيم‌. كنار يكديگر باشيم‌ و آرزوي‌مان‌ براي‌ استقرار صلح‌ و برابري‌ را به‌ خواسته‌هاي‌ زنان‌ ديگر كشورها گره‌ بزنيم‌ تا شايد موجي‌ عليه‌ جنگ‌ و خشونت‌ برپا كنيم‌.

 

 زن‌ و آموزش‌

 

 بيش‌ از نيمي‌ از جمعيت‌ آموزگاران‌ كشور را ما زنان‌ تشكيل‌ مي‌دهيم‌ و بيش‌ از 60 درصد دانشجويان‌ را در دانشگاه‌ به‌ خود اختصاص‌ داده‌ايم‌. پس‌ اكثريت‌ ما، درگير نظام‌ آموزشي‌ كشور هستيم‌. اما با وجود اين‌ همه‌ درگيري‌، سيستم‌ آموزشي‌مان‌ بسيار جنس‌گراست‌. ايجاد مدارس‌ دخترانه‌ حدود يك‌ صد سال‌ پيش‌ توسط‌ زنان‌ بسياري‌ ـ هم‌چون‌ بي‌بي‌خانم‌ استرآبادي‌ ـ با مبارزه‌اي‌ پي‌گير به‌وجود آمد اما طي‌ اين‌ 100 سال‌، رشدي‌ بوروكراتيك‌ داشته‌ و متأسفانه‌ عملكردهاي‌ آموزشي‌ در سطحي‌ عميق‌ در آن‌ ريشه‌ نگرفته‌ است‌. نظام‌ آموزشي‌ ما به‌شدت‌ طبقاتي‌ است‌، در مناطق‌ محروم‌ و نيز مناطق‌ حاشيه‌ و حتا شهرهاي‌ بزرگ‌، كلاس‌هاي‌ درس‌ فشرده‌ و چند شيفتي‌ وجود دارد. در عوض‌ عده‌اي‌ مي‌توانند در مدارس‌ غيرانتفاعي‌ درس‌ بخوانند. مواد درسي‌ نيز در مدارس‌ با كليشه‌هاي‌ جنسيتي‌ پُر شده‌اند و... و هزاران‌ مشكل‌ ديگر. اما در اين‌ ميان‌ ما زنان‌ چه‌ مي‌توانيم‌ انجام‌ دهيم‌؟ چه‌ بديل‌هايي‌ در برابر نظام‌ مسلط‌ و رسمي‌ آموزشي‌ مي‌توانيم‌ ارائه‌ دهيم‌؟ اين‌ سئوال‌هايي‌ است‌ كه‌ در پيش‌ روي‌ يكايك‌ ما قرار دارد، به‌ اين‌ خاطر كه‌ ما زنان‌ نخستين‌ كساني‌ هستيم‌ كه‌ كودكان‌مان‌ را آموزش‌ مي‌دهيم‌ و متأسفانه‌ خود نيز كليشه‌هاي‌ جنسيتي‌ را به‌ آن‌ها مي‌آموزيم‌. پس‌ بر ماست‌ كه‌ طرحي‌ نو دراندازيم‌ و براي‌ آينده‌اي‌ بهتر تلاش‌ كنيم‌.

 

 

 برنامه‌هاي‌ مركز فرهنگي‌ زنان‌ به‌ مناسبت‌ روز جهاني‌ زن‌

 

 نمايشگاه‌ عكس‌ با موضوع‌ «زن‌ و مدرسه‌»

 از تاريخ‌ 15 الي‌ 17 اسفندماه‌ ـ ساعت‌ 10 صبح‌ الي‌ 7 بعداز ظهر

 مكان‌: مركز تشكل‌هاي‌ غير دولتي‌ شهرداري‌ تهران‌ ـ خيابان‌ ويلا (استاد نجات‌الهي‌) ضلع‌ غربي‌ چهارراه‌ شاداب‌

 

 برنامة‌ روز 15 اسفند ـ از ساعت‌ 16 الي‌ 19

 مجري‌ برنامه‌: نرگس‌ طيبات‌

 پخش‌ فيلم‌ كوتاه‌:  «8 مارس‌ با زنان‌ ايران‌»

 فيروزه‌ مهاجر:  «عكاسي‌ مستند و اهميت‌ آن‌ در ثبت‌ تاريخ‌ زنان‌»

 فراخوان‌ تأسيس‌ اولين‌ كتابخانة‌ غيردولتي‌ زنان‌

 ميزگرد  «زن‌ و آموزش‌»

 هماهنگ‌كنندة‌ ميزگرد:    منصوره‌ شجاعي‌

 شركت‌كنندگان‌:                                    ثريا قزل‌اياغ‌

                                                                         صفورا نوربخش‌

                                                                         زهرا عندليبي‌

                                                                         پروانه‌ قاسميان‌

 تجليل‌ از زناني‌ كه‌ در آموزش‌ زنان‌ نقش‌ داشته‌اند

 

 برنامة‌ روز 16 اسفند ـ از ساعت‌ 15 الي‌ 19

 برگزاري‌ كارگاه‌ مشورتي‌ (با ارسال‌ كارت‌ دعوت‌)

 با عنوان‌ : «خشونت‌ خانگي‌ و مسئوليت‌هاي‌ فردي‌»

 

 برنامة‌ روز 17 اسفند ـ از ساعت‌ 15 الي‌ 16

 تجمع‌ در پارك‌ لاله‌ تهران‌ به‌ همراه‌ تريبون‌ آزاد

 با موضوع‌  «زنان‌ براي‌ صلح‌، و صلح‌ براي‌ همه‌»

 به‌ مناسبت‌ «روز جهاني‌ زن‌» همگام‌ با زنان‌ ديگر كشورها و با اميد به‌ برقراري‌ صلح‌ در جهان‌، روز 17 اسفند ساعت‌ 3 الي‌ 4 بعدازظهر در تجمعي‌ در ضلع‌ جنوبي‌ پارك‌ لاله‌ (دور استخر) گردهم‌ خواهيم‌ آمد.

 «مركز فرهنگي‌ زنان‌» از تمامي‌ كساني‌ كه‌ برابري‌ انسان‌ها را باور دارند دعوت‌ مي‌كند به‌ نشانة‌ همبستگي‌ با زنان‌ جهان‌ در اين‌ تجمع‌ (كه‌ با اجازة‌ وزارت‌ كشور برگزار مي‌شود) شركت‌ كنند.


 

 خشونت‌ عليه‌ زنان‌

 

 طبق‌ تعريف‌ سازمان‌ ملل‌ متحد، خشونت‌ عليه‌ زنان‌ عبارت‌ است‌ از: «هر گونه‌ اقدام‌ خشونت‌آميز بر اساس‌ جنسيت‌ يا تهديد به‌ چنين‌ اقداماتي‌ كه‌ منجر به‌ يا احتمالاً به‌ وارد آمدن‌ آسيب‌ يا رنج‌ رواني‌، جنسي‌ و يا فيزيكي‌ به‌ زنان‌ شود و اعمال‌ فشار به‌ منظور محدوديت‌ مستبدانه‌ آزادي‌، اعم‌ از اين‌كه‌ در زندگي‌ خصوصي‌ يا زندگي‌ اجتماعي‌ رخ‌ دهد.»

 «مركز فرهنگي‌ زنان‌» قصد دارد روز 16 اسفندماه‌ كارگاه‌ مشورتي‌ با عنوان‌ «خشونت‌ خانگي‌ و مسئوليت‌هاي‌ فردي‌» برگزار كند. اما اين‌كه‌ چرا در «روز جهاني‌ زن‌»، اين‌ بحث‌ را مطرح‌ مي‌كنيم‌، به‌ اين‌ دليل‌ ساده‌ است‌ كه‌ خشونت‌ عليه‌ زنان‌ در جامعه‌مان‌ بسيار گسترده‌ است‌ و اگر قرار است‌ روز جهاني‌ زن‌ را برگزار كنيم‌ شايد بهتر آن‌ باشد كه‌ به‌ طرح‌ مسائل‌ و مشكلات‌مان‌ بپردازيم‌ و بيش‌ از هر روزِ ديگر با يكديگر به‌ بحث‌ و گفت‌ وگو در مورد مشكلات‌مان‌ بنشينيم‌. مسئلة‌ خشونت‌ خانگي‌ نيز يكي‌ از معضلاتي‌ است‌ كه‌ بسياري‌ از ما زنان‌ در هر قشر و طبقه‌اي‌ گرفتار آن‌ هستيم‌. اين‌ را هم‌ با توجه‌ به‌ تجارب‌مان‌ مي‌توانيم‌ حس‌ كنيم‌ و هم‌ آمارها آن‌ را تأييد مي‌كند.

 طبق‌ نظرسنجي‌ ايسنا از ميان‌ 50 شهروند زن‌ در تهران‌ كه‌ به‌طور اتفاقي‌ انتخاب‌ شده‌ بودند 44 درصد از طرف‌ همسر 20 درصد از طرف‌ پدر و 24 درصد از طرف‌ برادر خود مورد خشونت‌ قرار گرفته‌ بودند.

 براساس‌ تحقيق‌ شهرام‌ رفيعي‌فر «16 تا 52 درصد زنان‌ ايران‌ در محيط‌ خانه‌ قرباني‌ تهاجم‌ همسران‌ خود هستند... و حداقل‌ 20 درصد زنان‌ در طول‌ زندگي‌ خود، تجاوز جنسي‌ يا تهديد به‌ آن‌ را تجربه‌ مي‌كنند.»

 آمارها نشان‌ مي‌دهند كه‌ در سطح‌ كشور يك‌ ميليون‌ و 200 زن‌ خيابان‌ وجود دارد و برمبناي‌ تحقيقي‌ كه‌ شهين‌ عليايي‌زند در ميان‌ 147 زن‌ روسپي‌ انجام‌ داده‌ است‌: 5/22 درصد از زنان‌ روسپي‌ در دوران‌ كودكي‌ مورد سوء استفادة‌ جنسي‌ قرار گرفته‌اند كه‌ 5/11 درصد اين‌ زنان‌ از سوي‌ نزديك‌ترين‌ افراد خود يعني‌ پدر، برادر و دايي‌ مورد خشونت‌ قرار گرفته‌اند. آمار دختران‌ فراري‌ در 1378 نسبت‌ به‌ 1365 حدود 20 برابر افزايش‌ داشته‌ است‌ و متوسط‌ سن‌ دختران‌ فراري‌ در آن‌ سال‌ به‌ 16 سال‌ و در 1379 به‌ 7/14 سال‌ رسيده‌ است‌. بر اساس‌ تحقيقات‌ به‌عمل‌ آمده‌ علت‌ فرار بيش‌ از 90 درصد نوجوانان‌ از خانه‌، آزارهاي‌ جسمي‌، جنسي‌ و روحي‌ است‌ كه‌ درخانه‌ به‌ آن‌ها اعمال‌ مي‌شود.

 همة‌ اين‌ آمارها نشان‌دهندة‌ آن‌ است‌ كه‌ خشونت‌ عليه‌ زنان‌ به‌ويژه‌ از نوع‌ خانگي‌ آن‌، زنان‌ بسياري‌ را از داشتن‌ يك‌ زندگي‌ عادلانه‌ كه‌ حق‌ هر انساني‌ است‌ محروم‌ ساخته‌. و در اين‌ ميان‌ ما زنان‌ ايراني‌ نه‌ تنها از داشتن‌ قوانين‌ حمايتي‌ محروم‌ هستيم‌ بلكه‌ از سوي‌ قانون‌ نيز مورد خشونت‌ واقع‌ مي‌شويم‌. پس‌ چه‌ بايد كرد؟ اين‌ سئوالي‌ بود كه‌ سبب‌ شد تا در روز 12 دي‌ماه‌ سال‌ جاري‌ جلسة‌ «بحث‌ و گفت‌ وگو در مورد خشونت‌ خانگي‌» برگزار كرده‌ و اكنون‌ نيز در روز 16 اسفندماه‌ قرار است‌ اين‌ بحث‌ را پي‌ گرفته‌ و كارگاهي‌ مشورتي‌ با عنوان‌ «خشونت‌ خانگي‌ و مسئوليت‌هاي‌ فردي‌» برگزار كنيم‌. البته‌ عزم‌مان‌ را جزم‌ كرده‌ايم‌ تا اين‌ مبحث‌ را با برگزاري‌ كارگاه‌هاي‌ مختلف‌ در آينده‌ براي‌ دستيابي‌ به‌ استراتژي‌هاي‌ عملي‌ و نهايتاً ايجاد گروه‌هاي‌ كاري‌ براي‌ كاهش‌ خشونت‌ خانگي‌ عليه‌ زنان‌ ـ هرچند محدود ـ ادامه‌ دهيم‌. براي‌ همين‌ از همة‌ زناني‌ كه‌ علاقه‌مندند تا در كنار ما باشند و در آينده‌ دربرگزاري‌ كارگاه‌هايي‌ با مضمون‌ «خشونت‌ خانگي‌» ياري‌مان‌ كنند و يا علاقه‌مند به‌ شركت‌ در اين‌ كارگاه‌ها هستند، تقاضا مي‌كنيم‌ با شماره‌ تلفن‌ 2220087 تماس‌ گرفته‌ تا در تجارب‌ يكديگر سهيم‌ شويم‌.

 

 دربارة‌ نمايشگاه‌ عكس‌ «زن‌ و مدرسه‌»

 تصاويري‌ كه‌ در نمايشگاه‌ «زن‌ و مدرسه‌» گرد آمده‌اند، با كمك‌ و ياري‌ افراد زيادي‌ و از آرشيو شخصي‌ تعدادي‌ از زنان‌ و نيز نشريات‌ مختلف‌ فراهم‌ آمده‌ است‌. ما سعي‌ داشته‌ايم‌ آرشيوي‌ از عكس‌ زنان‌ در مدرسه‌ در طول‌ تاريخ‌ آموزش‌ زنان‌ فراهم‌ آوريم‌ و قصد داريم‌ به‌تدريج‌ اين‌ آرشيو را كامل‌ كنيم‌. از اين‌رو از همة‌ كساني‌ كه‌ عكس‌هايي‌ با اين‌ موضوع‌ در آلبوم‌هاي‌ شخصي‌ خود دارند خواهشمنديم‌ آن‌ها را در اختيار مركز قرار داده‌ تا پس‌ از تهية‌ كپي‌ از آن‌ها و نگهداري‌ در آرشيو مركز به‌ صاحبان‌ آن‌ بازگردانيم‌. بي‌شك‌ همة‌ اين‌ها تاريخ‌ زندگي‌ ما زنان‌ است‌ كه‌ به‌ اين‌ طريق‌ براي‌ آيندگان‌ حفظ‌ خواهد شد و در نمايشگاه‌هاي‌ ديگري‌ مورد استفاده‌ قرار خواهند گرفت‌.

 ***

 از تمامي‌ افرادي‌ كه‌ ما را در برگزاري‌ اين‌ نمايشگاه‌ ياري‌ رسانده‌اند نهايت‌ تشكر را مي‌كنيم‌، دوستاني‌ هم‌چون‌  فريماه‌ تابعي‌، محتشمي‌، ناصر تيمورپور، سهراب‌ كسرائيان‌، بهدخت‌ رشديه‌ ،  عادله‌ غنيمتي‌ و...