چگونه يك كارگاه آموزشي در مورد خشونت نسبت به زنان برگزار كنيم؟
تسهيلگر: بهدخت رشديه (مؤسسة رشديه)
جلسهي اول: چهارشنبه دي 1381
برگزاركننده: مركز فرهنگي زنان
محل: انجمن احياي ارزشها
مدت: 4 ساعت و نيم
تنظيمكنندة گزارش: فيروزه مهاجر
معرفي خودم - شرح كوتاهي از سابقهي كار مؤسسه و هما هودفر و WLUML جهت ايجاد اعتماد.
تجربههاي كاري: كنترل جمعيت - رابطين بهداشت - خشونت - افغانيها - ترجمهي متون - كتابخانه - كارگاههاي آموزشي (پروژهي افغان - آموزش مصاحبهگران كارگاه آموزش مشاركت در قانون اساسي - كارگاه مشهد.
شركت در كارگاههاي آموزشي در پاكستان - نيجريه - فرانسه - كانادا - هلند - ناتالي اسپانيا.
فعاليتها در زمينههاي مختلف، از جمله اطلاعرساني به سازمانهاي غير دولتي، شركت در همايشها و سمينارها و...
تجربهي عملي: ناقص بودن فعاليتهاي مختلف - كارگاههاي آموزشي - سمينار - سخنراني - همايش - نداشتن يك الگوي جا افتاده.
اين كار اوليه است و بايد با كمك هم تكميل كنيم، بنابراين ناقص است.
در اول كارگاه منصوره شجاعي تاريخچهي كارگاه آموزشي را به طور خلاصه بيان كرد. او دربارهي پائولو فريره Paulo Freire ، مبتكر برزيلي كارگاه آموزشي، صحبت كرد.
متن صحبت منصوره شجاعي
پائولو فريره ميگويد: «هرچه روندهاي دموكراتيك گسترش يابد، بههمان نسبت مشكل ميتوان اجازه داد كه مردم در يك حالت بيخبري بمانند. بيخبري فقط محدود به بيسوادي و ناآگاهي نيست بلكه فقدان تجربه مشاركت و مداخله مردم در روند تاريخي را نيز شامل ميشود.»
پائولو فريره معلم، مبارز و همگام مردم ستمديده و محروم آمريكاي جنوبي و آفريقا در جنبشها و مبارزاتي است كه راه آموزش ستمديدگان را هموار ساخته است. در واقع آنچه كه امروز تحت عنوان كارگاه آموزشي يا مشاركتي از آن ياد ميشود ميراث روشهاي بديع و پيشرفته پائولو در دههي شصت ميلادي است. روشي كه حتي امروزه در جوامع سرمايهداري غرب نيز بيترديد بهعنوان مؤثرترين طريق در آموزش نوين همواره مورد استفاده قرار ميگيرد. اين روش آموزش، بهطور مشخص نوعي ارتباط دو سويه است و نه الزاماً نوعي آموزشي يك طرفه و كلاسيك. اين آموزشي است كه تنها از طريق تعامل ميان دو گروه كه در حال آموزش و آموزاندن هستند اتفاق ميافتد. در واقع در اين روش يادگيري بهمثابه «تجربه آزادي) است و دو گروه آموزشدهنده و آموزشگيرنده در نوعي از مشاركت از بندگي توأمان سكوت و تكگويي آزادي ميشوند.
بنابراين فريره با گفتن اين جمله كه: «به عنوان يك آموزشدهنده، حكم به مرگ خود ميدهم»، ما را با كارگاههاي آموزشي آشنا ميكند كه معلمان ضمن تعليم ميآموزند و شاگردان حين ياد گرفتن ياد ميدهند، و اين همان تجربه مشاركت و آزادي است كه ميتواند نگرشي نو و انديشههاي جوان را كه سالهاي سال مرعوب تكگوييهاي ديوانسالارانه و حتي آكادميك بودهاند به ميدان كار و توليد و آفرينش بكشاند.
هدف اصلي در كارگاه طرح مسئله و شناخت انتفاقد نسبت به آن است و اين عبارت است از شركت تمامي مردم در امر تدوين قوانين كلي واقعيت، به كمك نشانههايي كه بتواند شناخت انتقادي را نسبت به هر مسئله در آنان بيافريند، اين تمرين گروهي فقط زماني از خودستايي، روانشناسيگرايي، و ديوانسالاري بهكنار ميماند كه تمامي شركتكنندگان را به گفت وشنود با ديگران بكشاند. در اين روش هيچيك از شركتكنندگان به ويرايش و ارايش انديشههاي جرقهدار خويش نميپردازند. «طوفان مغزها» يا Brain Storing اصطلاحي است كه در تعريف اين دست بهكار برده ميشوند. آموزشي كه در يك كارگاه صورت ميگيرد، آموزشي در ارتباط با بيداري است. كه با هدف آفرينش و توانايي آزاد كردن تمامي حركتهاي خلاق پيش ميرود. آموزش اين نكته كه آيا ميدانيم يا نه؟ و آيا توانايي خلق نگرشي انتقادي نسبت به موضوع طرح شده را داريم يا نه؟
دانست غير از حدس زده است، اطلاعات وقتي مفيد است كه مسئله طرح شده باشد، شناخته شده باشد و مورد انتقاد قرار گرفته باشد، بدون بيان و طرح مسئله، گردآوري اطلاعات، اتفاقي مهم در عمل آموختن به حساب نميآيد.
در پايان هر كارگاه آنگاه كه تمامي انديشههاي طوفانزده و سرريز شده را در مشاركتي آرامتر و با حوصله بررسي ميكنيم، در جمعبندي نظرات برآمده از درون و برآمده از ناخودآگاه دردكشيده يكايك شركتكنندگان به شناختي ريشهاي و انتقادي و نه الزاماً راهحلهاي مقطعي دست مييابيم.
و آنگاه كه در هر كارگاه گفت و شنود را در برابر جو ضد گفت و شنود قرار ميدهيم، توانايي دگرگون ساختن روابط با طبيعت و نيروهاي اجتماعي و فرهنگي را نيز ميآفرينيم.
هدف از برگزاري كارگاه آموزشي
1. آموزش مطالب مورد نظر.
2. ايجاد امكان تبادل اطلاعات و تجربيات.
3. ايجاد همفكري و همبستگي و نهايتاً استفاده از قدرت جمعي در مواقع ضروري.
4. جمعبندي افكار و نظرات.
5. شناسايي نكات قوت افراد مختلف (به عنوان نمايندهي يك گروه/سازمان.
6. شناسايي نكات مشترك جهت همكاري.
7. آموزش شركت كنندگان جهت آنكه هر يك در آينده فعال شده و از منفعل بودن خارج شوند.
8. ايجاد اعتماد به نفس در افراد (حرف زدن حتي اگر با مكث همراه باشد اشكال ندارد) و ...
9. ارتقاي توانايي
10. آموزش تسهيلگران
نكات مهم در نحوهي ادارهي كارگاه:
1. جلوگيري از تكروي.
2. ممانعت از متكلم وحده شدن.
3. تقسيم وقت بين همه.
4. ايجاد جو صميمانه و راحت، در عين حال رسمي براي كار.
5. استفاده از كلمات ساده و بيان روان مطالب.
6. انتخاب يك ناظر (يا تسهيلگر) آشنا به مسئلهي مشاركت.
7. توجه نمودن به اظهارنظرها، ولو اينكه مطالب اظهار شده بديهي و حتي نامربوط باشد.
8. دوري جستن از نخبهگري - ايجاد انگيزه در همهي حاضران براي مشاركت در بحث.
9. تعويض افراد ناظر (مبصر) به منظور تمرين دادن همه.
10. درخواست از شركت كنندگان براي خاموش كردن موبايلها.
11. توصيه به اينكه اداي احترام به افرادي كه با تأخير وارد جلسه ميشوند ضرورتي ندارد و به نوعي بياحترامي به سايرين تلقي ميشود.
تعداد مناسب براي كارگاه آموزشي 15-12 نفر ميباشد (در صورت بيشتر شدن تعداد بايستي شكل برگزاري متناسباً تغيير يابد).
استفاده از بلندگو توصيه نميشود.
وسايل مورد نياز:
1. وايت برد
2. ماژيك
3. مداد و كاغذ
4. تخته پاك كن
5. كاغذ بزرگ كاهي براي پيشنويس (مال ما 12 برگ 45*60 بود)
6. چسب كاغذي و نواري
7. قيچي
8. ضبط صوت، نوار، باطري
9. دوربين عكاسي و فيلمبرداري با فيلم
10. ساعت مناسب با اعداد درشت
11. دستمال كاغذي
12. گل تزييني مناسب
13. كامپيوتر
14. پروژكتور
پذيرايي:
1. پيشبيني و آماده داشتن لوازم و مواد پذيرايي (عبور و مرور بيموقع باعث به هم زدن نظم ميشود).
2. مناسب بودن نحوهي پذيرايي با مدت زمان گردهمايي.
3. عدم استفاده از خوراكيهايي كه خوردن آنها مشكل است، مثل شيريني خامهاي بزرگ.
4. استفاده از بشقابهايي حاوي آب نبات قيچي، قرص نعنايي، تنقلات ريز.
انتخاب محل برگزاري و نحوهي آرايش محل:
1. هماهنگ با اهداف برگزاري.
2. استفاده از ميز و صندلي مناسب و راحت.
3. حتيالامكان استفاده از ميز گرد و يا چيدن ميزها به طوري كه افراد از يكديگر دور نباشند.
4. چيدن وسايل به شكلي كه افراد همديگر را به راحتي ببينند.
5. رو در رو بودن و فاصلهي كم افراد از يكديگر ايجاد راحتي و صميميت ميكند.
6. در عين راحتي بايستي حالت جدي بودن هم حفظ شود.
7. در مواقعي روي زمين نشستن.
8. اطمينان از نور مناسب.
9. اطمينان از وضعيت دستشوييها و نظافت محل.
نحوهي دعوت:
1. دعوت تلفني.
2. ارسال كارت يا دعوتنامه.
3. ايجاد فرصت كافي جهت برنامهريزي براي شركت در جلسه.
4. نوشتن شماره تلفن روي فرمها و دعوتنامه
5. انتخاب فرد مناسب جهت تماس تلفني (آموزش قبلي براي برخورد مؤدبانه، گرم و صميمي و ارائهي اطلاعات لازم در مدت كوتاه).
6. دعوتنامه حاوي كليهي اطلاعات باشد. لحن آن خشك و اداري نباشد. احساسي خوشايند و صميمانه ايجاد كند. مانند يك نامهي شخصي در عين حال رسمي و كوتاه باشد. در صورت لزوم نوع لباس ذكر شود.
7. گاهي ضميمه كردن فهرست شركت كنندگان (افراد محبوب) ، نوع فعاليت و محل اشتغال آنان ايجاد انگيزهي بيشتري ميكند. در اين زمينه استفاده از روش يكسان و مشابه در قيد مشخصات كليهي شركت كنندگان اكيداً توصيه ميشود.
تسهيلسازي
معرفي كردن حاضران براي شناخت بيشتر و ايجاد بحث. براي مثال:
معرفي خود در گروههاي دو نفره (توضيح از هدف و نتيجه).
تمرين تجديد قوا: هدف آگاهي يافتن از برداشتهاي ذهني خود نسبت به موضوع و ديدن فرهنگ غالب جامعه (مثلاً جنسيت - برداشت نسبت به مردان و زنان - مثل آنها راه بروند - سپس راه رفتن مثل يك دختر - مثل يك پسر - مثل يك سالمند - يك كودك).
تمرين تجديد قوا: هدف غلبه بر حس شرم حضور و حساسيت در مورد حركت و حضور در جمع - انتخاب يك حيوان و تقليد حركات و صداي حيوان - حدس زدن شركت كنندگان كه چه حيواني است - توضيح دادن دليل انتخاب آن حيوان براي ديگر شركت كنندگان.
تمرين تجديد قوا: تبادل افكار با ديگران و افزايش انسجام گروهي.
آشنايي با صداي خود و سعي در كاهش مشغوليت ذهني نسبت به صداي خود - تمرين مام كشيدن.
تمرين تجديد قوا و ايجاد شادابي:
حس آزادي در يادگيري - اين تمرينات ايجاد انرژي كرده و به شرگت كنندگان حس همبستگي و صميميت ميدهد - اين تمرينات به گروهي كه با يكديگر آشنايي ندارند داده ميشود. ممكن است با مقاومت رو به رو شوند. بايد توجه داشت تمريناتي كه به نظر بيش از اندازه بچگانه به نظر نميرسند در ابتدا انتخاب شوند.
ابتكار عملي در آموزش:
1. فرصت براي آموزشگيران براي آنكه آموزشهاي خود را به كار بسته و در تجربه نيازهاي آموزشي خود را شناسايي كنند. نيازهاي شناسايي شده توسط آموزشگيران مورد توجه مربيان در جلسات آموزشي بعدي مورد توجه قرار گيرد.
2. اساس اين ديدگاه از يك سو آموزش دادن است و از يك سو آموزش گرفتن.
3. فاصلهي هر كارگاه آموزشي بين 4 تا 6 هفته است. آموزشگيران آموختههاي خود را به كار ببرند تا بتوانند مشكلات را شناسايي كنند.
4. براي آنكه آموزشگيران تبديل به آموزش دهندگان شوند بايد مهارتهاي تسهيلگري را در خود تقويت كنند.
5. انعطاف در مورد افرادي كه كارگاه را در طي جلسات متعدد ترك ميكنند و افرادي كه اضافه ميشوند.
6. ارزيابي در آخر كارگاه و شناسايي كاستيها
7. نيازهاي شناسايي شده توسط آموزشگران مورد توجه تسهيلگران قرار گيرد.
8. همه جانبه بودن ديد تسهيلگران براي اجراي كارگاه.
9. جذابيت موضوعهاي مختلف براي افراد.
10. تقسيمبندي و شكلگيري گروههاي كوچك بر اساس موضوعهاي مشخص.
11. هر كارگاه موضوع واحد را بررسي ميكند.
12. تقسيمبندي گروهها بر اساس موضوعهاي مشخص و تخصص افراد.
13. ساكت كردن افراد مشهور:
الف. وجود ناظران براي كنترل افراد.
ب. شناسايي افراد پرگو.
امتياز آموزش در كارگاه به آموزشهاي ديگر
1. طبقهبندي نظرات افراد.
2. انگيزهي ايجاد صميميت در بين همهي شركت كنندگان.
3. سن افراد، تجربيات افراد، دانستههاي افراد در كارگاهها مطرح ميشود و با هم هماهنگ يا در تقابل قرار ميگيرند.
زمان:
1. انتخاب زمان مناسب
2. در نظر گرفتن امكان شركت در جلسه:
الف. ساعات كار اداري
ب. ساعات پر رفت و آمد و ترافيك سنگين
ج. روزهاي آخر هفته
3. در نظر گرفتن حدود نيم ساعت براي حضور كليهي دعوت شدگان.
4. زمانبندي قبلي براي سخنراني و برنامههاي مختلف.
5. در نظر گرفتن زمان براي ارتباط افراد.
6. استفاده از ساعت قابل رؤيت براي سخنران.
شيوهي آموزش
شيوه آموزش يا يادگيري مشاركتي است.
1. استفاده از ابزار گوناگون روششناسي مشاركتي.
2. هدايت شركت كنندگان.
3. نياز سنجي آموزشي از خود شركت كنندگان (هيچ چيز بديهي نيست).
4. هر آموزشي ميتواند بر پايهي آگاهي، تجزيه و تحليل و تعيين برنامههاي استراتژيك صورت گيرد.
5. مهمتر از همه آموزش تسهيلگراني است كه بتوانند آموزش را بهتر و سريعتر و عميقتر كنند.
6. توجه تسهيلگران به افراد غيرفعال و دادن آموزش با روشهاي ساده و طريقه و روش تسهيلگران.
7. هر آموزشي بر اساس آگاهي، تجزيه و تحليل و جمعبندي گروه براي رفع موانع.
8. نيازسنجي آموزشي از خود شركت كنندگان:
الف: مثلاً نقاشي حاظران در مورد موضوعي خاص.
ب. فيلمسازي
ج. مصاحبه
د. نوار سازي
بازي - پنجره پنجره - رقص - راه رفتن زنان و مردان
تئاتر و نمايش در كارگاه
و شيوههاي مختلف - كتاب... local action
9. دادن تكليف به حاضران براي فعال كردن جمع.
10. دادن و ايجاد اعتماد به نفس.
وقتي موضوع جالب باشد همه مشاركت ميكنند. ولي وقتي جمع خسته است بايد از روشهاي مختلف استفاده كرد.
آگاهي
1. آگاهي يافتن از روابط موجود در بين ما
2. آگاهي نسبت به مسئلهي مورد نظر برگزار كنندگان
3. تكميل اين آگاهي توسط شركت كنندگان (مشاركت آنان)
4. شناسايي موانع پيش راه
5. تمرينات تفريحي آمادگي براي ايجاد تعادل در شناختن
6. پرداختن به موانع موجود در سر راه
7. ايجاد مهارتهايي براي رفتار قاطعانه و با اعتماد به نفس
8. قطعيت
9. خودآگاهي
تجزيه و تحليل
1. بيان ديدگاه ما (جامعهي ايدهآل)
2. تعريف واژهاي خاص (مثلاً خشونت)
3. مردان و زنان
4. مذهب و جنسيت
5. جامعهي ايدهآل آگاه به مسئلهي جنسيتها
شركت گنندگان:
1. افراد متخصص.
2. افرادي كه براي گسترش ارتباطات و فعاليتهاي آتي در نظر گرفته ميشوند.
3. افرادي كه ميتوان از كمك هاشان استفاده كرد.
4. افرادي كه ميتوان مسئوليتهايي را به ايشان محول كرد.
5. دعوت افراد براي دادن آگاهي.
6. دعوت از افرادي كه قابل انعطاف باشند.
7. كارگاه بايد بستر مناسبي براي افراد مختلف باشد.
8. از افرادي كه تجربهي خاص دارند (خشونت ديده،...).
9. در يك قاعدتاً بايد كارگاه مسائل اوليه باز شود و دنبالهي آنها در كارگاههاي بعدي.
10. دعوت از مهمانها بجز شركت كنندگان.
11. دعوت از افراد متخصص براي توضيح يك مسئله (حقوقدان و...) و ايجاد جلسهي پرسش و پاسخ.
مهمانان كارگاه:
مهماناني جدا از شركت كنندگان ميتوان دعوت كرد كه در موضوعي خاصي كه مد نظر است متخصص باشند.
1. دعوت از افراد متخصص و مجرب و توصيه به اهميت دادن به مسئلهي مشاركت.
2. تأكيد بر بيان ساده، روان و استفاده از مثالهاي قابل لمس.
3. تأكيد بر يكنواخت نشدن لحن صداي سخنران.
4. خودداري از برگزاري گزارش مانند و يا روخواني از نوشتههاي قبلي.
5. ايجاد جو بحث و گفتگو.
ارزيابي:
- طبقهبندي اطلاعات براي ارزيابي.
- طبقهبندي موضوع از طرف تسهيلگران.
- در مورد كارگاههاي يك روزه ارزيابي در پايان روز - در سمينارها بين پذيراييها ميتوان افرادي را مأمور اين كار كرد (توصيح لازم دارد).
- در مورد كارگاههاي چند روزه، در پايان هر روز يك ارزيابي و در آخر ارزيابي كلي.
- روش ارزيابي ميتواند از طريق تكميل پرشسنامه توسط شركت كنندگان و يا از طريق پرسش شفاهي توسط افراد خاص كه بدين منظور در نظر گرفته ميشوند انجام گردد.
- صحبت يك نفر در مورد موضوع اصلي و شكافتن آن در اول كارگاه.
- مؤثرترين روش در كارگاههاي كوچك با افراد محدود ارزيابي در آخر جلسه و با نظر همهي حاظران.
بخشهاي پر رنگ در طول كارگاه به متن اوليه اضافه شد.
فيروزه مهاجر:
كارهايي كه تسهيلكنندگان در طول كارگاه آموزشي به هيچ وجه نبايد انجام دهند
1. فضاي كارگاه بايد طوري باشد كه با نيازهاي جسماني و رواني شركتكنندگان جور در بيايد. الف) آنها را بدون در نظر گرفتن تمهيدات مناسب براي مدتي طولاني در اتاقي كه پنجره و چشمانداز ندارد حبس نكنيد؛ ب) مجبورشان نكنيد جايي بنشينند كه امكان حركت - بلند شدن و راه رفتن و دست و پا را دراز كردن - را از آنها سلب ميكند؛ ج) به آنها تند تند استراحت بدهيد؛ د) از آغاز به آنها بگوييد كه ميدانيد بعضيها براي تمركز ذهنشان بايد حركت كنند؛ ه) بنابراين ميز و صندليها را طوري بچينيد كه امكان حركت براي همه فراهم باشد.
2. هيچگاه فراموش نكنيد كه افراد شركت كننده در كارگاه منحصر به فرد هستند و هريك از آنها نيازها، منافع، و تجربههاي خاص خودشان را دارند.
3. از افراد نخواهيد كه بر خلاف ميلشان در فعاليتي شركت كنند - كاغذ ببرند و شكل درست كنند و جا عوض كنند - بعضيها براي تغيير فضاي زندگي خود در كارگاه آموزشي شركت ميكنند و اگر وادار به كاري شوند احساس حماقت ميكنند؛ وقتي به آنها ميگويد كه كاري مشترك انجام دهند تأكيد كنيد كه اين كار انتخابي است و اجباري نيست
4. با شركت كنندگان طوري حرف نزنيد كه انگار عقبافتادهاند.
5. نگوييد كه چون وقت كم است بايد به كارها سرعت بخشيد تا برنامه به طور كامل اجرا شود. يعني سعي نكنيد يك كارگاه آموزشي دو روزه را يك روزه برگزار كنيد.
6. نگوييد كه كاش وقت كافي بود و ميشد اين كارگاه را پربارتر برگزار كرد. وقتي كارگاه آموزشي برگزار كنيد كه آمادگي كامل داريد، وگرنه صحبت دربارة كمبود وقت و سنگيني برنامه و عذرخواهي پيشاپيش از «عزيزان» باعث ميشود كه شركت كنندگان احساس كنند آنها را دستكم گرفتهايد.
7. به طور كلي هيچ چيز را توجيه نكنيد. اين زشتترين كاري است كه يك گروه تسهيلكننده ممكن است انجام بدهد. يا ميدانيد كه چه ميكنيد و اين عالي است يا نميدانيد و در اينصورت نبايد به خودتان اجازه بدهيد كه وقت ديگران را تلف كنيد.
8. صحبتهاي طولاني براي شركتكنندگان نكنيد: هرچه كمتر حرف بزنيد بهتر است و چه بهتر كه فقط به سؤالات پاسخ بدهيد. اگر سؤالي را خارج از موضوع و باعث اتلاف وقت ديگران شمرديد جواب به آن را موكول به فاصلة بين جلسات كنيد. يادتان باشد كه نيازهاي افراد با هم فرق ميكند.
9. اگر كسي اطلاعات بيشتري خواست ميتوانيد اين اطلاعات را بعداً به صورت مكتوب در اختيارش بگذاريد تا هر وقت دلش خواست بخواند.
10. همة چيزهاي كاغذي كه در اختيار شركتكنندگان ميگذاريد بايد خوانا، تميز و مرتب و در قطع مناسب باشد.
11. اطلاعاتي كه شركت كنندگان با خود بيرون ميبرند بايد روي كاغذ مناسب با مشخصات كارگاه آموزشي، عنوان آن، و زمان برگزاري آن باشد. كاغذها بايد شمارة صفحه داشته باشند و زمان بحث در آنها مشخص شده باشد تا بعداً بتوانند چيزهايي را به ياد شركتكنندگان بياورند.
12. اطلاعاتي به شركتكنندگان بدهيد كه بتوانند بعد از كارگاه هم آن را دنبال كنند.
13. خودتان متنهايي را كه در اختيار شركتكنندگان ميگذاريد با صداي بلند براي آنها نخوانيد. يادتان باشد كه آنها خواندن بلدند، و در ضمن سرعت درك مطلب در همه يكسان نيست و بعضيها زود ميخوانند و ميفهمند و بعضيها دير. بنابراين خواندن شما دخالت بيربط است.
14. چيزي را به تماشا نگذاريد كه همه نتوانند آن را ببينند، مگر اينكه تكرار شود و جاي شركتكنندگان هم مدام عوض شود.
15. جزييات كارگاه آموزشي را براي شركتكنندگان توضيح ندهيد. ممكن است آنها به اين امر واكنش نشان دهند و آن را حمل بر وجود نيتي پنهان كنند. چنين واكنشي قبل از هر چيز نشان از ميل آنها به كنترل دارد و نبايد شما را نگران كند. اما در واقع دليل سادة توضيح ندادن جزييات اين است كه ممكن موفق نشويد همة برنامه را اجرا كنيد و اين مسئله ايجاد تنش كند. فقط كليات را مطرح كنيد.
16. در طرح كليات بايد حساب همة احتمالات را نگهداريد. يعني براي خودتان بايد دستكم روي كاغذ روشن باشد كه اوضاع چطور پيش خواهد رفت.
17. بيشتر از وقت تعيين شده شركتكنندگان را نگه نداريد. بهتر است نيم ساعت يا 20 دقيقه زودتر كار را تمام كنيد، حتي اگر همة برنامه اجرا نشود.
18. فراموش نكنيد كه كار شما تسهيلگري است و شركتكنندگان در تمامي لحظات برگزاري كارگاه آموزشي به حضور شما در كنار خود نياز دارند. از اين ميز به آن ميز برويد و با شركتكنندگان صحبت كنيد. اگر كنار يا بالاي سالن بايستيد و دستها را پشت كمر بگذاريد و به آنها زل بزنيد سنگيني حضور و نگاهتان مرزي بين شما و ديگران ايجاد ميكند و همكاري را غيرممكن ميسازد.
19. حضور شما در كنار همه يك حسن ديگر هم دارد و آن جلوگيري از ايجاد تعارض بين افرادي است كه حضور در يك كارگاه آموزشي را منبري براي موعظه ميدانند و در صحت نظرات خود نه شك ميكنند و نه به ديگران اجازة شك كردن در آنها را ميدهند.
20. كار را آنقدر جدي نگيريد كه هيچكس نتواند از انجام آن لذت ببرد، اما لطفاً از شوخيهاي بيمزه هم خودداري كنيد، و مبالغه هم در اين كار نكنيد، فقط آنقدر كه همه احساس راحتي كنند و عذاب نكشند.
21. هرگز بدون رعايت نكات بالا دست به برگزاري يك كارگاه آموزشي نزنيد.