کدمطلب:11

 
گزارش سالانه دیده بان حقوق بشرازخشونت علیه زنان

3/4/2004 2:00:46 PM
 مترجم: هما مداح

 

 

   تريبون فمينيستي ايران:
سازمان ناظر بر حقوق بشر ( ديده بان حقوق بشر ) که سازماني غير دولتي ، بي طرف و بين المللي است گزارش سال 2004 خود را منتشر کرده است . اين گزارش شامل بخش هاي درباره جنگ در عراق ، آفريقا ، صلح در افغانستان ، چچن ، آمريکا بعد از 11 سپتامبر ، کودکان و جنگ ، بمب هاي خوشه اي ، جنگ در بالکان و بازتاب 25 سال جنبش حقوق بشر است . يک فصل از اين گزارش مفصل به بررسي وضعيت زنان پرداخته است که در زير ترجمه قسمت هايي از اين بخش را مي خوانيد :

" خشونت جنسي : وضعيت زنان در زمان جنگ بازتاب وضعيت آنان در زمان صلح است "

از خشونت جنسي ، که زنان و دختران را هدف قرار مي دهد ، در تمامي جنگ هاي اخير استفاده شده است : يوگوسلاوي سابق ، سيرالئون ، هند ( کشمير ) ، رواندا ، سريلانکا ، جمهوري دمکراتيک کنگو ، آنگولا ، سودان ، تيمور شرقي ، ليبريا ، الجزاير ، فدراسيون روسيه ( چچن ) و شمال اوگاندا .
تجاوز همواره براي قرباني با آسيب مستقيم روحي و جسمي و محروميت از حقوق اجتماعي همراه است. همچنين زن تجاوز ديده ممکن است محکوم به مرگ شود. زنان به طور گسترده اي از طريق تجاوز در زمان جنگ آلوده به ويروس اچ آي وي مي شوند . منازعات نظامي از طريق مختل کردن فعاليت عادي اقتصادي و از بين بردن پايه هاي اقتصادي خانواده ها ، زنان را در معرض خطر تجارت جنسي و تن فروشي قرار مي دهند .
دليل چيست ؟ خوب است نگاهي به وضعيت زنان در زمان صلح بيندازيم . بله . خشونت عليه زنان در زمان صلح هم وجود دارد . زنان در سراسر دنيا با حمله هاي متوالي به حقوق انساني و شهروندي خود مواجه اند . خشونت عليه آنها در بسياري از کشورها پذيرفته شده است . هم در برابر قانون و هم در عمل زنان نسبت به مردان در حاشيه قرار دارند و ناديده گرفته مي شوند . در اغلب کشورها زنان شهرونداني برابر مردان به حساب نمي آيند . در اغلب کشورها تجاوزها گزارش نمي شوند و وقتي هم که گزارش مي شوند به ندرت پيگرد قانوني آنها موفق است . در بعضي موارد بر اين اساس که آيا قرباني باکره بوده است يا نه درباره ي مجازات متجاوز تصميم گرفته مي شود . مقامات قضايي با اظهارات زناني که روابط جنسي خارج از ازدواج دارند جانبدارانه برخورد مي کنند و براي آنها ارزشي قائل نيستند . در بعضي از کشورها عدم توانايي قرباني در اثبات تجاوز مي تواند موضوع تجاوز را تبديل به روابط جنسي خارج از ازدواج کند و خود قرباني را به جرم زنا تحت تعقيب قرار دهد . بسياري کشورها حق زنان براي داشتن روابط جنسي آزاد و تملک بر بدنشان را ناديده مي گيرند . بسياري از زنان نمي توانند از نظر قانوني خود را از روابط جنسي ناخواسته حفظ کنند . بسياري کشورها تجاوز در ازدواج را از قانون تجاوز معاف دانسته اند . بعضي حکومت ها هنوز به متجاوز اجازه مي دهند براي فرار از مجازات با قرباني ازدواج کند . بعضي از دولت ها شرايط گرفتن طلاق براي زنان را مشکل مي کنند و از اين طريق آنها را مجبور به زندگي تحت خشونت جنسي و خانگي مي کنند . بعضي دولت ها اجازه مي دهند سنت و اعمال ديگري چون ازدواج اجباري و به ارث بردن همسر ديگري همچنان به حيات خود ادامه دهند ( هرچند که مي دانند ريسک خشونت جنسي در همه اين موارد بسيار بالا و قابل پيش بيني است .) در بسياري کشورها هنوز شرف و آبروي يک قبيله يا خانواده شديدا با کنترل اميال جنسي زنان و دختران آن خانواده گره مي خورد و تا زماني که اين اصل تغيير نکند زنان و دختران همواره در خطر خواهند بود . خشونت جنسي تنها جرمي است که واکنش جوامع نسبت به آن اغلب لکه دار کردن حيثيت قرباني به جاي تحت پيگرد قانوني قرار دادن متجاوز است . اين نوع خشونت عليه زنان اغلب از نظر فرهنگي و گاهي از نظر قانوني مجاز دانسته مي شود .
پس بايد به خشونت جنسي در زمان جنگ نه به عنوان پديده اي مجزا بلکه به عنوان دنباله اي از انواع تبعيض و خشونتي که عليه زنان در زمان صلح اعمال مي شود نگاه کرد . همان خشونت جنسي که در زمان صلح به صورت فراگير و پنهاني عليه زنان وجود دارد در زمان جنگ مانند هر پديده ديگر به طرزي وحشيانه تر و آشکارتر ظهور مي کند . خشونت جنسي در زمان جنگ پديده اي نوظهوري نيست . کافيست به وضعيت زنان قبل از آغاز جنگ نگاهي بيندازيم .
قبل از اينکه جنگ در کنگو آغاز شود هم زنان و دختران شهروند درجه 2 به حساب مي آمدند . قانون آنها را مجبور به تمکين از شوهرانشان که رييس خانواده به حساب مي آمدند مي کرد . براي خانواده ها آموزش پسران مهم تر از آموزش دختران بود و درصد بيشتري از آنها به مدرسه مي روند . بعضي از اعضاي مذکر خانواده قرباني با گرفتن پول از متجاوز يا خانواده اش از تجاوز او ( نسبت به خواهر يا دخترشان ) چشم پوشي مي کردند يا متجاوز را مجبور به ازدواج با قرباني مي کردند .
در سيرالئون قبل از جنگ زنان با خشونتي فراگير در قانون ، سنت و عمل مواجه بودند . زنان هويتي از آن خود نداشتند و به واسطه شوهرانشان شناخته مي شدند . يک زن فقط در صورتي که مريض بود يا بچه شير مي داد مي توانست از داشتن روابط جنسي با شوهرش امتناع کند . خشونت فيزيکي عليه زنان در سيرالئون همه گير بود و از نظر قانوني شوهر حق داشت با کتک زدن همسرش را تنبيه کند . بنابراين زنان سيرالئوني خيلي قبل تر آنکه جنگ شروع شود کنترل بر بدنشان را از دست داده بودند .
مردان که به تملک بر بدن زنان در زمان صلح خو گرفته اند به اين کار با وحشيگري بسيار بسيار بيشتر در زمان جنگ نيز ادامه مي دهند .
در طول زمان منازعات رزمندگان ، زنان را براي مدت کوتاه يا بلندي مي دزدند و آنها را مجبور مي کنند همسرشان شوند و از آن مهم تر اجبارا غذا بپزند ، نظافت کنند ، لباس ها را بشويند و با آنها رابطه جنسي داشته باشند . که همه ي اين اعمال قسمتي از تقسيم کار جنسي کليشه اي موجود در زمان صلح است .
در جنگ هاي داخلي الجزاير گروه هاي مبارزان مسلمان زنان و دختران را از دهکده ها مي دزديدند ، اغلب به آنها تجاوز مي کردند ، بيشترشان را مي کشتند و بقيه را براي پخت و پز و کارهاي خانه به اسارت مي گرفتند .
پارتيزان هاي کلمبيايي و شبه نظاميان دختر بچه هاي رزمنده را مجبور به برقراري رابطه جنسي با نظاميان رده بالا و استفاده از ابزار ضدبارداري مي کنند .
در شمال اوگاندا دختران نوجوان را مجبور مي کنند برده ي جنسي نيروهاي مبارز شوند که آنها را مورد تجاوز يا ديگر انواع خشونت جنسي ، بارداري هاي ناخواسته ، بيماري هاي مقاربتي و ايدز قرار مي دهند .
راه حل در ارتقا وضعيت زندگي زنان و بالا بردن منزلت آنها در زمان صلح است.

متن کامل اين بخش و همچنين کل گزارش ( به زبان انگليسي ) را مي توانيد در آدرس زير پيدا کنيد :
www.hrw.org

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 1          آرشيو