کدمطلب:13

 
واکنش سوم

3/5/2004 5:19:08 PM
منصوره شجاعي

 
 

   تريبون فمينيستي ايران:
"هيئت نمايندگي دولت افغانستان در ديدار اخير خود از هرات گزارش مي دهد که از 56 مورد خودکشي در اين منطقه ، 52 مورد متعلق به زنان بوده است ." ( 2004/25/2 راديو بي.بي.سي)
بسياري از اين زنان به ستوه آمده, از مدت ها پيش دچار افسردگي هاي شديدي بوده اند که در اثر فقر، بيکاري، ازدواج هاي اجباري ، اعتياد، سرگرداني و فشارهاي اجتماعي ايجادشده است . اينگونه واکنش ها به ويژه از سوي زنان ، محدوده جغرافياي خاصي را در بر نمي گيرد و سابقه اي طولاني در تاريخ جهان سوم دارد . ليکن در برخي از نقاط مانند افغانستان به سبب شکست طالبان و حضور فعال خبرگزاري ها، نهادها و سازمان هاي بين المللي و برخي از تشکل هاي بومي ونيز روزآمد بودن سايت هاي اينترنتي ، باسهولت و آزادي بيشتري نسبت به نقاط ديگر جهان انعکاس مي يابد. آنچه از اخبار و اقوال تحليل گران به دست مي آيد متاسفانه حاکي از اين است که تعداد زيادي از زنان در کشورهاي جهان سوم داوطلبان بالقوه انجام اين آلترناتيو فجيع و دهشتناک هستند و اين در حالي است که فعاليت و تلاش هاي روزافزون و خستگي ناپذير زنان براي دستيابي به حقوق برابر، در همين نقاط روزبروز بيشتر مي شود و شکـل هاي گسترده تري مي يابد.
با نگاهي به اخبار مربوط به زنان در افغانستان با دوگونه واکنش کاملا متضاد از سوي زنان روبه رو مي شويم :
" براي اولين بار يک مرکز ثبت نام ويژه زنان براي شرکت در انتخابات تاسيس شد"1
"در کابل چهار مرکز جديد ثبت نام خاص زنان آغاز به کار کرد"2
"براي اولين بار در هرات تعدادي مساوي از زنان و مردان براي شرکت در انتخابات ثبت نام کردند.(2203 زن و 2302 مرد)"3
و اما در کنار اين اخبار از زبان يک زن افغاني خطاب به حامد کرزاي مي خوانيم:
".... برادر کرزاي من تنها و بي کس هستم وبار زندگي خود و فرزندانم را با مشقت به دوش مي کشم پس از کشته شدن شوهرم ديگر هيچکس راندارم.....درروز 22 فوريه من و دختربزرگم سرانجام تصميم به خوسوزي گرفتيم، اما متاسفانه همسايه ها متوجه شدند و مانع انجام اين عمل گشتند. اين بار تصميم گرفتيم با نوشتن اين نامه اعلام کنيم که اگر شما نيز به مشکلات و بي پناهي ما توجه نکنيد ، خودسوزي آخرين راه حل ما خواهدبود. خواهر شما جميله ."4
هنوز آخرين عبارت جميله در ذهن جا نگرفته که خبر بعدي جلوي چشمانت مي آيد:
" روز شنبه در کابل ساعت 12 حدود 100 نفر زن در حالي که پلاکاردهايي راحمل مي کردند به سوي دبيرستان دخترانه زرقانه ، يکي از مراکز ثبت نام براي شرکت در انتخابات، راهپيمايي کردند. برروي اين پلاکاردها شعارهايي در حفظ صلح ، دموکراسي، مشارکت ، انتخابات آزاد و مبارزه برعليه تروريسم حک شده بود. رانندگاني که پشت ترافيک سنگين ناشي از اين راهپيمايي مانده بودند دست به اعتراض زده بودند. يکي از آنها به خبرنگار ما مي گويد: براي انجام تظاهرات بايد با شهرداري و پليس راهنماي هماهنگي هاي لازم انجام شود تا راننده ها از پيش مسيرهاي مناسب را انتخاب کنند. و وقتي خبرنگار سوال مي کند چه کسي اين تظاهرات را سازماندهي کرده؟ يک زن ميانه سال که در صف پيشين در حرکت است و مشغول پخش اطلاعيه هايي درميان جمعيت نيز هست قاطعانه جواب مي دهد: اين يک تظاهرات نيست، ما فقط در راه رفتن به مرکز ثبت نام براي شرکت در انتخابات هستيم. اين زن"شهلا ابوي"نام دارد که مسئول" سازمان زنان خانه دار" است. وي در مورد نحوه فعاليت سازمان خود مي گويد: سازمان ما براي زناني که هيچ شغل ويا مهارت حرفه اي ندارند و کلاُس هاي آموزشي مي گذارد و مهارت هاي زندگي مي آموزد. زنان زيادي هستند که کاملا بي سواد هستند و ما صرفا آنها را راهنمايي مي کنيم که در انتخابات شرکت کنند . سازمان ما از برقراري حکومت قانوني جديد بسيار خوشحال است و ما از تمامي حقوقي که به ما اعطا شده خوشحال هستيم!!"5
وباز درجايي ديگر مي خواني : "مراکز آموزش رانندگي زنان از طرف مقامات هرات تعطيل شد"6
و بعد از سميناري جهاني در کابل خبردار مي شوي که همسر کرزاي سازماندهي مي کند و بعد دوستت از کابل برايت مي نويسد که موقعيت زنان در "غزنِي" وحشتناک است و هنوز براي رفتن به آنجا بايد برقع بپوشد و باز خبر از خودسوزي زنان در هرات مي رسد، و سرانجام تو، که حيران مي ماني بابوي گوشت سوخته اي که از لايه لايه تاريخ زنان مدام شامه ات را آزار مي دهد و نمي داني که اين بار جميله بود يا کبري ، زينت بود يا زهرا، تو بودي يا من؟ گويي که نيمي از زنان در جهان سوم در صفي طولاني منتظر نوبت سوختن خويشند.
به راستي فاصله ميان اين ميزان از استيصال نزد گروهي از زنان و اين ميزان از تلاش و پويايي در گروه ديگر چگونه طي خواهد شد؟ آيا تنها بايد از موانع و محدوديت هاي عرصه فعاليت زنان به ويژه در جوامع سنتي گفت ؟ آيا بازنگري و تعمق در حرکت هاي پيشين و برداشتن گام هايي متفاوت و حتي بلند پروازانه به پر کردن اين فاصله کمکي نخواهد کرد؟ کدام يک از موانع را قدرت هاي موجود بر سر راه گذاشته اند و کدام يک را خودساخته ايم؟
زماني که دلايل برشمرده از سوي زناني که مصمم به خودکشي اند تنها حيطه شخصي و خصوصي را در بر مي گيرد آيا هنوز نگاه به مسائل زنان از دريچه عرصه خصوصي و عمومي معنا و مفهومي دارد؟ و آيا هنوز به زنان محصور در انزواي مشکلات شخصي و خانوادگي بايد با نگاهي از بالا نگريست ؟ و آيا بيان مشکلات
شخصي به عنوان پارازيت در پيشبرد اهداف جنبش شناخته مي شود؟
نگاه تحليل گر به تمامي اين جريانات به اين نتيجه مي رسد که خودکشي و تسليم گروهي از زنان و حضور فعال در عرصه مبارزات اجتماعي و سياسي گروهي ديگر دو واکنش ناهمگرا است . تازماني که "ملالي جويا" و يارانش به خواست هاي بر حق خويش دست يابند آمار خودکشي زنان به کدام رقم خواهدرسيد؟ براي پر کردن فاصله ميان اين دو واکنش و يابه ديگر سخن اين شکاف تاريخي چه بايد کرد؟ آيا فقر ، ازدواج هاي ناخواسته، بيکاري، گرسنگي، دوري از همسر، اعتياد، عاشق شدن ، سرگرداني، بار مسئوليت خانواده اي را تنها به دوش کشيدن و...عرصه هايي شخصي است ؟ آيا آمار بالاي خودکشي به يکايک اين دلايل به ويژه در جوامع محروم سبب بازنگري در نحوه فعاليت تشکل هاي زنان نمي شود؟ آيا وقت آن نيست که به ابزاري مسلح شويم تا سد ميان زندگي خصوصي و عمومي را محو سازيم ؟ آيا مي توان در ميان جامعه زنان واکنش سومي نيز ايجادکرد؟ و آيا مي توان تعاملي ميان کنش هاي گوناگون زنان در يک منطقه پديد آورد؟ چگونه مي شود که افغانستان از يک سو بستر مناسب و بازار داغ فعاليت گروه هاي زناني مي شود که از سراسر دنيا گرد هم جمع شده اند تا به حل مشکلات زنان افغان کمک کنند و از سوي ديگر جهنم سوزان دسته دسته از زناني است که به پيشباز خودکشي و خودسوزي مي روند؟
براي زن مستاصل ، خودکشي خشونتي خود خواسته است که لاجرم بر خويشتن خويش روا مي دارد. گام اول براي مبارزه با اين خشونت ، شکستن سد ميان عرصه هاي عمومي و خصوصي از طريق همکاري ، همدلي و بازنگري در شيوه هاي کار با توده هاي زنان به ويژه در منطقه است و بس.

1-6Afghanistan women in the news. N. 19. UNIFEM

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 2          آرشيو