|
تريبون فمينيستي ايران
جامعه به خاطر نا كارآمدي مسئولين در عرصه هاي مختلف ، به مرحله بحران دچار شده است ، آمار رو به رشد قتل ، جنايت ، اعتياد ، و انواع انحرافات اجتماعي گواه اين ادعا است. ديگركشي و خودكشي همچنان افزايش مي يابد .
به گزارش ايسنا هفته گذشته 35 نفر در شهر تهران دست به خود كشي زدند از ميان آمار آرائه شده 18 نفر آنهازن هستند .
اسيد پاشي حادثه دل خراش ديگري را در كشور آفريده است.
دختر جوان دانشجو زماني كه به خانه بازميگشت از سوي همدانشگاهي خود مورد حمله قرار مي گيرد. اين دختر به خواستگاري هاي مكرر همدانشكدهاي خود كه دانشجوي رشته الكترونيك است جواب رد داده بود
اكنون وي در بيمارستان بستري است چشمانش تار ميبيند و سايه ترس ووحشت در چهره اش ديده مي شود مي ترسد كه عاشق او به بيمارستان بيايد ودو باره به صورتش اسيد به پاشد. اين دومين مورد اسيد پاشي در اين هفته است.
اما در مورد اسيدپاشي، واكنش هاي يك وكيل و يك مشاور روانشناسي جالب توجه است! محمد احمدي وكيل دادگستري، گفته است "مجازات اسيد پاشي سبك است و بايد مجازات فيزيكي نظير شلاق يا قصاص به روش پزشكي صورت گيرد و مجازات حبس اين جرم نيز بايد افزايش يابد."
وي افزود: وقتي شخصي با برنامه ريزي قبلي به سر راه يك نفر قرار مي گيرد و به صورت وي اسيد مي پاشد، واضح است كه اينكار بطور عمدي صورت گرفته و ضرورت دارد برخورد قانوني شديدي با او صورت گيرد.
"محمد احمدي"، درحاليكه دختران را در زمينه وقوع جرم اسيد پاشي مقصر دانسته است، در مورد افزايش انگيزه ارتكاب به اين جرم گفت: زماني كه برخي جرم ها سبك شمرده شود، ارتكاب به آن در جامعه عادي مي شود.
مديريك مركز مشاوره روانشناسي در اين باره به خبرنگار "سينا" گفت: بايد عوامل رفتاري فرد كه منجر به اسيد پاشي مي شود، بررسي شود.
اما در اين ميان مسئله كودك آزاري هم چنان ادامه دارد !
پدر وپسري كه با شناسائي واغفال كودكان دختر به بهانه هاي مختلف پس از سرقت طلاهاي آنها ودر مواردي به آزارهاي جنسي مي پرداختند به اعدام محكوم شدند .
اين پدر و پسر 40 دختر در محدوده سني 4 تا 12 سال را ربوده حدود 9 ماه با ايجاد جو رعب ووحشت در سطح استان اصفهان به اين جنايتها دست ميزدند .
تاكنون 50 درصد از والدين كودكان آزارديده به جهت حيثيتي و آبروداري به دادگاه مراجعه نكردهاند.
12 كودك نوجوان بعد از ربوده شدن مورد تجاوز قرار گرفتند!
يك باند 6 نفره دختران و پسران بين 7 تا 15 ساله را به دام مي انداختند و پس از تجاوز به آنها اموال قرباني هاي خودرا برميداشتند . تاكنون تعداد قربانيان بيش از 14 نفر اعلام شدهاند. اين گروه در جنوب شرق تهران در هاشم آباد وپارك فدائيان به شكار كودكان مي پرداختتد . فرد اصلي اين گروه با اسلحه دختران فراري به شهرپيشه وكار گاه متروكه مي كشاند .
سر كرده اين باند مي گويد كه در 11 سالگي مورد تجاوز يك پسر قرار گرفته است .
اما در اين ميان، كودكي 5 ماهه نيز از تعرض مصون نمانده است. سميرا 5 ماهه در بيمارستان بر اثر تعرض جان سپرد. اين كودك كه توسط مادرش به بيمارستان آورده شده بود، بر اثر اين تجاوز جان سپرد. يك هفته از مرگ كودك بينوا مي گذرد و هيچ شاكي خصوصي هم وجود ندارد! بچهاي بيگناه كشته ميشود و هيچ شاكي نيست كه از حقوقش دفاع كند!!
خشونتهاي خانگي كه زنان در خانواده متحمل ميشوند همچنان قرباني ميگيرد بدون آنكه حمايتي از آنها بشود. دختري به خاطر درخواست هاي نا مشروع پدرش از خانه فرار كرد!
اين دختر زماني كه خيلي كوچك بود پدر مادرش از يك ديگر جدا شده به تنهائي با پدرش زندگي مي كرد. وي گفت يك بار هم در 14 سالگي به دليل اينكه پدرم مرا چند ين بارمورد آزار واذيت قرار داده بود از خانه فرار كردم. اين دختر كه20 سا ل دارد ميافزايد : چند روز پيش از فرارم، پدرم دوباره از من درخواست نا مشروع كرد به بهانه خريد از خانه بيرون و به خانه خاله پدرم رفتم. پدر اين دختر تا زمان اثبات اين شكايت ، آزاد خواهد بود!
مردي هم دختر سه ساله همسر صيغه اي خود را كشت.
اين مرد به خاطر حسادت وبه خاطر انتقام جوئي به دفعات مختلف دخترهمسر صيغه اي خود را مورد آزار واذيت قرار داده در روي بدن اين كودك سه ساله 46 مورد آثار ضرب وجرح وكبودي مشاهده شد ه است .
پسري 17 ساله نيز به 9 جوان تجاوز كرده است. اين پسر ، همس و سالهاي خود را اغفال مي كرد وآنها را به به پار كينگ هاي تاريك خانه هاي نيمه كاره كشانده و مورد تجاوز قرار ميداد. بعد از تجاوز با چاقو ضربات سختي به قربانيان براي به قتل رساندن آنها وارد مي كرد .
اين جوان ظاهر آراسته واز خانواده مرفه است تصور مي رود موارد مشابه ديگري نيز وجود دارد كه قربانيان به خاطر آبروداري شكايت نكرده اند .
ربودن دخترا ن و تجاوز با تهديد چاقو از وقايع وحشتناك اين كشور است.
5 جوان كه خود را باند "وحشت" مي خواندند ، با موتورسيكلتي در خيابانها پرسه مي زدند و دختران جوان را ربوده و به بيابان هاي اطراف تهران يا در مخفي گاه خود برده با تهديد چاقو وقمه به آنها تجاوز مي كردند.
اين جوانها با خالكوبي صليب وعقاب روي بدنشان براي مردم به ويژه نوجوانان ايجاد رعب و وحشت مي كردند.
دو جوان با شناسائي افراد مسن ودختران وزنان جوان كه به تنهائي سوار خودرو هاي مدل بالا بوده اند در زمان تردد بعنوان مامور از آنها اخاذي مي كردند.
سخن كوتاه كنم شريفه دختري از روستاهاي كوخان دهگلان سنندج را فراموش نكنيد!
فرزند دوم يك خانواده كارگري كه در تمام طول زندگي 15 ساله خود تبعيض را حس كرده با تمام آرزوهاي يك دختر نوجوان وارد مرحله ديگري از زندگي شد. واي كه به او چه ها گذشته است وچه كسي جواب گوي شريفه خواهد بود.
او به خاطر يك قطعه زمين وشهادت ندادن عليه پدرش 9 ماه تمام در در دستشويي خانه اي كه مي بايست محلي براي آرامش وعشق باشد با غل وزنجير زنداني بود. او را با طناب مي بستند وآويزان مي كردند بازوانشان را شكستند وشوهر 17 ساله اش بي تفاوت به شرايط غير انساني او بود.
يك روز در ميان خرده نان ها وپس مانده غذاي خويشان شوهرش را مي خورد. افراد خانواده شوهرش كه 10 نفر بودند هر كدام به نحوي او را شكنجه مي كردند و برادر شوهر 15 ساله اش با سيخ داغ بدنش را مي سوزاند. حال اين همه خشونت و قساوت را از كجا آموختند خود مسئلهاي جداگانه است.
اما اكنون شريفه نگران مرخصي از بهزيستي است. هيچ كس جز مادرش به ملاقات او نيامده. نگاه خسته وغمزده او خراشي عميق بر وجدان عمومي ماست نمي توان به راحتي از اين مهم نيز گذشت!
به طور حتم با برنامه ريزي كار شناسانه مي شود تا حدود زيادي پديده جرم وحادثه را كاهش داد. اما نمي توان گفت كه همه اين فرار ها وبزه كارها رواني هستند. اين ها فقط درد نيستند، بلكه مسئله اجتماعي هستندو با برنامه و برنامه ريزي قابل حل هستند. فقر يكي از عوامل مهم بروز اين جنايات است، بنابراين اگر جلوي پيشرفت فقر گرفته نشود جامعه به سوي فا جعهاي انساني پيش ميرود.
|
