|
|
نگاهي به برنامه" مقابله با آزار جنسي کودکان" در فرانکفورت
تريبون فمينيستي ايران:
"مقابله با آزارهاي جنسي کودکان, نگاهي به ريشه ها و انديشه ها", عنوان برنامه اي بود که 17 ژانويه (27 دي ماه) از سوي "گروه زنان ايراني در فرانکفورت " در اين شهر برگزار شد. آنچه مي خوانيد گزارش ارسالي شادي امين است از اين برنامه.
روز شنبه 17 ژانويه شهر فرانکفورت شاهد برگزاري يکي از بهترين برنامه هاي سياسي - اجتماعي اجرا شده در سال هاي اخير بود. موضوع مورد بحث خود بر ويژگي اين جلسه مي افزود. موضوعي ممنوعه ، تابويي صد ها ساله و بالاخره موضوعي به شدت ضروري. بحث بر سر آزار جنسي عليه کودکان بود و سخنرانان همت کرده و پرده از راز اين جنايت ، علل وجودي آن و شيوه هاي مقابله با آن بر مي کشيدند.
ضرورتي که ناشي از تکرار اين عمل در سال هاي اخير در جامعه ايراني خارج از کشور و تشديد آن در ايران و بي حقوقي مطلق کودکان و ترس خانواده ها از طرح آن و دفاع از حقوق کودکانشان است.
چه بسيار مواردي که تحت عنوان حفظ "آبروي" خانواده عملا باعث باز ماندن دست مجرم شده و کودکان ديگري را قرباني اين جنايت کرده اند. و در نهايت به خاطر رعايت" منافع" خانواده مجرم عملا و به غلط از افشاي اين موارد سر باز زده اند و نتيجه اينکه در مواردي سه کودک قرباني اميال غير انساني يک مجرم شده اند که در امنيت ناشي از پنهان کاري مرسوم حول اين مقوله به تکرار عمل خود مشغول بوده است.
حضور تعداد زيادي جوان و نوجوان براي اولين بار در يک برنامه سخنراني و استقبال بسيار حاضران (چه زن و چه مرد)، از طرح علني اين موضوع و همچنين احساس نياز بسياري به اطلاعات بيشتر و ... نشان مي داد که متاسفانه اين معضل ، معضلي عمومي است و بسياري در خانواده ، همسايه ، دوست و آشنايان خود اين پديده را تجربه کرده اند. اما تاکنون به خود اجازه نداده اند در اين مورد حرف بزنند و از نهادهاي ويژه مشاوره و کمک رساني استفاده کرده و به قربانيان چنين فجايعي کمک برسانند و با استفاده از قوانين موجود در اين کشورها (هر چند ناکافي) مانع تکرار اين عمل شوند.
اين برنامه که توسط گروه زنان ايراني در فرانکفورت تدارک ديده شده بود از جنبه هاي متفاوت بايستي مورد ارزيابي قرار گيرد.
تدارک نظري برنامه و سخنرانان:
در ابتداي برنامه گروه زنان ايراني توضيح کوتاهي پيرامون چرايي برگزاري چنين برنامه اي را ارائه داد.
در اين بيانيه آمده بود " براي از بين بردن تابوها ، بايد در باره آن ها حرف زد و سکوت را شکست "
اين جلسه پيام آور شکستن اين سکوت بود.
در بخش اول برنامه شادي امين سخنراني خود را تحت عنوان " آزار جنسي عليه کودکان : نگاهي به ريشه ها و انديشه ها" ارائه داد.
او در آغاز سخنراني خود و در تعريف اين مقوله گفت :" سوء استفاده يا آزار جنسي کودکان يعني اين که فردي بالغ از قدرت ، زور ، آتوريته و موقعيت خود نسبت به کودک استفاده کرده و از او براي ارضاي جنسي خود يا ديگري (ديگران) استفاده کند و با ايجاد ترس، وابستگي و ... کودک را وادار به سکوت کرده و او را از دفاع و کمک طلبيدن ناتوان سازد."
او در ادامه به بحث پيرامون نقش "تقديس" خانواده در پنهان کردن اين فجايع پرداخته و عنوان نمود :" در شرايط بي حقوقي کودک در اجتماع ، امکان دادخواهي کودک تنزل يافته، وتحت عنوان "عرصه خصوصي" ميدان تاخت و تاز مردان عضو خانواده ، دوستان و فاميل هر چه گسترده تر مي گردد.
علت سکوت کودکان در ايران علاوه بر نداشتن هر گونه پناه قانوني در چهار چوب فاکتورهايي چون اخلاق و عرف اجتماعي قابل توضيح است. "
شادي امين ضمن نقد مناسبات موجود به عدم وجود قوانين حمايتي از قربانيان آزار و سوء استفاده جنسي اشاره کرد و گفت :" تن و جان هاي مورد آزار جنسي قرار گرفته ، در طول تمام زندگي خود اين آسيب را به همراه دارند. اين صدمه را نمي توان اندازه گيري کرد. نيازي هم نيست. بايستي با هر آسيبي به کودکان مقابله کرد. هيچ کودکي نبايد ابزار و وسيله ارضاء اميال جنسي ديگري قرار گيرد."
او به مسئله سن ازدواج براي دختر بچه گان که مجلس اصلاحات آن را به 13 سال افزايش داده ! و البته دست قاضي و پدر را براي ازدواج از 9 سالگي بنا بر تشخيص مصلحت !( مصلحت چه کسي؟) باز گذاشته است اشاره نمود و آن را سند رسمي قانوني نمودن تجاوز به کودکان ذکر کرد.
او در نقد يکي از اين ديدگاه ها جمله اي در توضيح المسائل آيت الله خويي را ذکر کرد:"اگر به واسطه شير دادن ، حق شوهر از بين نرود، زن مي تواند بدون اجازه شوهر بچه کس ديگري را شير بدهد. ولي جايز نيست بچه اي را شير دهد که به واسطه شير دادن به آن بچه ، به شوهر خود حرام شود. مثلا اگر شوهر او دختر شير خواره اي را براي خود عقد کرده باشد، زن نبايد به آن دختر شير دهد، چون در اين صورت خودش مادر زن شوهرش مي شود و بر او حرام مي گردد. ( توضيح المسائل خويي/ صفحه 311/ مساله 2453)
شادي امين با تصورات و ذهنيات موجود در اين رابطه برخورد کرده و گفت:" آزار و سوء استفاده جنسي و تجاوز در باور عمومي همرديف با عمل سکس قلمداد شده و طبيعي يا حداقل عادي و موضوعي خصوصي جلوه داده مي شود."
وي در اين رابطه به ذکر مثال هايي درعرصه فرهنگي و ... پرداخت که توجه حاضران را به بي توجهي عمومي ما به سوء استفاده جنسي از کودکان و ناديده گرفتن ضرورت مقابله با آن جلب کرد.
وي در پايان به شرح مسئوليت جمعي در مقابله با اين جنايات پرداخت و گفت:" وظيفه تک تک ما در قبال اين امر علاوه بر روشنگري و افشا و بر ملا کردن موارد آزار جنسي عليه کودکان ، همياري ، حمايت از قربانيان در جهت اقدامات قانوني و تلاش براي تصويب قوانين موثر تر در حمايت از قربانيان و مجازات کساني که مرتکب آزار جنسي کودکان به شکل سوء استفاده مستقيم و يا تهيه فيلم ، عکس و توليدات پورنو از کودکان مي گردند مي باشد."
سخنران بعدي برنامه نرگس اسکندري بود. وي تحصيلات خود را در رشته روان شناسي به پايان رسانده و سال هاست که د رکار خود با انسان هاي مختلفي که در کودکي مورد آزار و اذيت جنسي قرار گرفته اند برخورد دارد.
وي بحث خود را پيرامون تابو بودن اين موضوع آغاز کرد و گفت:" ما در فارسي حتي کلمه مناسب و گويايي براي فرد مجرم و قرباني نداريم و اين نشان دهنده اين است که متاسفانه تا کنون بحث لازم در اين مورد صورت نگرفته است."
نرگس اسکندري سپس به طرح دلايل اين که چرا کودکان و خانواده ها در اينگونه موارد قادر به دفاع از خود نيستند پرداخت و گفت:"تربيت غلط دختران که قابليت دفاعي آنان را پايين مي آورد و دائم احساس مي کنند که تقصير خودشان بوده ، شرم از مطرح کردن آن ، مسئله حفظ "آبرو" ، مسئله اهميت بکارت و حفظ آن ، نا آگاهي نسبت به مسائل جنسي و تشخيص اينکه مرز محبت کردن و سوء استفاده جنسي کجاست، نشناختن بدن خود ، و احساس معلول بودن و حق خود را نشناختن و عدم آموزش آن به کودکان وبالاخره تربيت غلط که احترام به بزرگ ترها را بدون توضيح حقوق کودک تبليغ مي کند و کودکان ياد نمي گيرند که "نه!" بگويند و ..."
وي در ادامه به توضيح تاثيرات رواني چنين اتفاقي درون خانواده ها پرداخت و گفت متاسفانه اکثرا خانواده ها بچه ها را باور نمي کنند و يا از آنجايي که فرد مجرم معمولا از نزديکان است ( پدر ، برادر،عمو ، دايي و ...) ترجيح مي دهند باور نکنند تا از درگيري و اصطکاک ناشي از آن جلوگيري کنند که اين مسئله باعث آسيب جدي به کودک مي گردد."
در اين رابطه وي مثال هايي از کساني که براي معالجه اشان با آنها روبه رو بوده ذکر کرد و گفت:" عوارض روحي و جسمي چنين مسئله اي براي برخي تا آخر عمر باقي مي ماند و از عوارض ناشي از خشونت جنسي در کودکي براي هميشه رنج مي برند."
سخنران بعدي برنامه رکسانا بود که به شرح کامل وقايع دوران کودکي خود پرداخت. رکسانا که خود در رشته "سياست چنسيتي " تحصيل کرده به توضيح تاثيرات اين تجربه در زندگي اش اشاره کرد و گفت:" بار اول وقتي شش سالم بود اين اتفاق افتاد. وقتي براي بار دوم فرد ديگري از نزديکان خانواده اين کارها را با من کرد فکر مي کردم
" من دختر بدي هستم و به جهنم خواهم رفت" من در کودکي هيچ گاه به دور از مسائل جنسي و از آن فارغ نبودم و فکر مي کردم اين سرنوشت من است ...."
رکسانا سپس به تاثيرات روحي و شخصيتي تجربه ازار جنسي در کودکي پرداخت و گفت:" من خودم را موضوع ارضاء جنسي مردان مي ديدم، از اين موضوع متنفر بودم ، شديدا آسيب ديده بودم ولي هيچ تقصيري را متوجه آنها نمي دانستم."
وي در ادامه در توضيح اين احساس گفت:" تربيتي که دائم به ما گوشزد مي کند که " دختر بدي هستيم " چون " بد" نشسته ايم و ... به دختران ياد ميدهد که آنها در تحريک جنسي مردان مقصرند و به همين دليل نيز مورد سوء استفاده و تجاوز قرار مي گيرند"
اين باور و احساس ترس و گناه از دلايلي هستند که کودکان را وادار به سکوت مي کنند و فرد مجرم همچنان به آزار جنسي کودکان ادامه مي دهد.
شهامت رکسانا و گام بسيار موثري که وي در شکستن اين تابو برداشت ، يعني حرف زدن از خود با صداقتي در خور تحسين ، باعث شگفتي و تحسين آشکار حاضران شد. بديهي است ذکر اين بخش از برنامه يعني وصف يک جنايت در مورد يک کودک ، آن هم از زبان خودش در سنين جواني اش ، در يک گزارش نمي گنجد.
در قسمت ديگر برنامه طاهره اصغري با هنر زيباي خود در شکل ديگري به بيان خشونت جنسي پرداخت. وي رقص زيبايي را در همين رابطه آماده کرده بود که به برنامه تنوع ويژه اي مي داد و ضرورت ارائه معضلات اجتماعي از راه هاي هنري را نشان ميداد.
در بخش ديگر برنامه شعري از سعيد يوسف دکلمه شد . اين شعر که "خودي" نام دارد تصويري تکان دهنده است از ميزان اين خطربراي همه ما و تصويري است از مجرمي که در" ميان ماست" و"ميان ما مي چرخد" و" دستمان را مي فشارد" و "آدمي امروزي است"،" اتو کشيده ،تميز، ادکلن زده،" "لبش به خنده گشوده ست" "( درون جمجمه ي بسته اش ، ولي، مدفوع ...)" و ... اين شعر در آرش شماره 40-39 چاپ شده ، که از طرف سعيد يوسف براي اين برنامه در اختيار گروه زنان ايراني در فرانکفورت قرار داده شده بود.
تدارک عملي و فني برنامه:
تزئين سالن به شيوه اي مدرن و در عين حال مناسب با موضوع جلسه و به ابتکار گروه زنان ايراني با گل هاي رزسرخي که درون خار پيچيده شده بودند و قرار دادن سمبليک آن ها کنار آب نبات هاي چوبي بر روي ميزها و گلبرگ هايي که صحنه را آرايش داده بودند و ... فضاي بسيار گيرايي به سالن بخشيده بود و احترام و استقبال از ميهمانان برنامه را بيان مي کرد.
تبليغات اين برنامه از پنج هفته قبل آغاز شده بود و با همکاري برخي سايت هاي اينترنتي در اختيار طيف وسيعي قرار گرفته بود. سايت هاي فعال زنان در ايران نيز اخبار اين برنامه را انعکاس دادند. اين امر نمايانگر اهميت موضوع براي انها و توجه شان به فعاليت هايي که در راستاي مقابله با خشونت جنسي عليه زنان و کودکان صورت مي گيرد، مي باشد.
در بدو ورود به سالن ضمن دريافت بيانيه "گروه زنان ... " ، اطلاعيه اي حاوي آدرس چندين مرکز مشاوره و مددکاري آلماني در زمينه مسئله آزار جنسي عليه کودکان به چشم مي خورد که تکثيرشده بود و در اختيار شرکت کنندگان قرار مي گرفت. اين امر نيز نشان از توجه برگزار کنندگان به امر اطلاع رساني در اين زمينه داشت.
اين تنها آغاز راه است . بايستي به بحث حول اين بي عدالتي دامن زد و راه هاي مقابله با آن را جست. جلسه فوق به واسطه ترکيب سخنراني ها توانست از زواياي متفاوت نگاهي به اين مقوله داشته باشد و در اين رابطه روشنگري نمايد.
جاي اين بحث متاسفانه در گفتمان نيروهاي سياسي ايراني خالي است. جنبش زنان در اين رابطه ذي نفع بوده و وظيفه سنگيني بر دوش دارد.
بايستي سکوت پيرامون اين جنايت را که هر لحظه زندگي ده ها و صدها و هزاران کودک بي گناه را به کام خود مي کشد شکست.
|
|
