|
|
تریبون فمینیستی ایران:
محبوبه دستی به صورتش کشید گرمی خون را روی چهره اش, لب هایش و احساسش لمس کرد. این نخستین بار نبود که احمد دست روی او بلند می کرد. او عروسی بود که تمام بدنش از ضربات شوهرش سیاه و کبود بود. او جز آزار چیزی ندیده بود اما تنها به یک امید تحمل می کرد: امید "روزی" که احمد دیگر نزند. حتی خود احمد هم می دانست آن "روز" دست نایافتنی است:« تو در رویا زندگی می کنی! زندگی که عشق نیست. زندگی تمامش سختی است. بی پولی است و بدبختی. من زیر فشار هستم , اوضاع مالی خراب است تو هم مرتب به من گیر می دهی, من هم قاطی کنم....«چرا چیزی نمی خری ؟» احمد به خاطر این سوال قاطی کرده بود و خون بود بر سر و صورت محبوبه روان. پدر منقلب از وضع محبوبه می گفت:« غلط کرده تورا می زند, پدرش را درمی آورم.» مادر اما او را به مدارا دعوت می کرد ! محبوبه دوباره صبر کرد و در صبرش هم بچه دار شد. از داشتن پرنده کوچکش شاد بود و کتک خوردن هم برایش عادی شده بود.
عروسی خواهر احمد بود. محبوبه گفت:« یک دسته گل بخر»
-نمی خواهم
- آخر من آبرو دارم
سیلی محکمی در گوش محبوبه نشست خواهر من است تو آبرو داری .
به آشپزخانه رفت تا آبی بنوشد و خون دل را بنشاند صدای فریاد احمد و گریه سیامک به گوشش رسید . احمد با صورت سرخ و خشمگین با کمربند سیامک را که هنوز یکساله نبود میزد سیامک با ترس و گریه به پدرش نگاه می کرد اما احمد چشم های عشق و مهربانی را بسته بود . ضربات را بر بدن پسرک فرود می آورد چه کسی می تواند احساس این پسرک کوچک را هنگام شلاق خوردن درک کند و بگوید به چه فکر می کرده است ؟
محبوبه سیامک را به آشپزخانه آورد و دستی به صورت معصوم پسرک کشید . پسرک تحمل خشونت و خشم پدر را نداشت دیگر نفس نمی کشید... « برگرفته از روزنامه ایران- 29 دی ماه)
جامعه شناسان بیشتر بر شرایط اجتماعی تاکید می کنند و ازدیرباز به ما گفته اند پدیده هایی اجتماعی چون خشونت عللی اجتماعی دارند, علت نابسامانی ها را باید درمتن جامعه ببینیم و به ساخت های فشارآوراز قبیل فقر, نابرابری و سلب آزادی توجه کنیم. جامعه ایی که درآن رقابت و موقعیت مادی حرف اول را می زند هر شکستی به تقویت خشونتی دیگر منجر می شود. جامعه ای ایی که در آن شان و ارزش انسان ها وابسته به موقعیت اقتصادی است, به ما می آموزد که همه درمسابقه شرکت کنیم, به همدیگر رحم نکنیم و از هم عقب نمانیم. چنین جامعه ای به ما زنان اما درس دیگری برای آموزش دارد: زنانه رفتار کنید, و زنانگی یعنی صبر و تحمل و مدارا, یعنی انفعال در برابر خشونت.
باز هم خودسوزی
زن 25 ساله ایی روی تخت بیمارستان پیش ازمرگ به پلیس گفت : از مدتی قبل درباره داشتن خانه مستقل برای خودمان با شوهرم اختلاف داشتم و او به هیچ عنوان حاضر به پذیرفتن درخواست من نبود روز حادثه پس از یک جروبحث طولانی با تهدید به اینکه خودم را خواهم کشت به اطاق رفتم مقداری نفت روی لباس هایم پاشیدم. می خواستم شوهرم را بترسانم او عصبانی تر شد و گفت : تو عرضه این کار رانداری کبریت را ازمن گرفت و روشن کرد و روی لباسم انداخت .
یک عکس زیبا از شیرین و دختر زیبای یکساله اش و درمقابل عکس دردناکی ازشیرین لحظاتی قبل ازمرگ دیده می شود . شیرین به دلیل 97 درصد سوختگی جان سپرد . شیرین لیسانس پرستاری و شاغل بود .(برگرفته از ایران- دوشنبه 19 بهمن)
قتل زن تنها
زن تنهای 46 ساله در خانه اش واقع در غرب تهران به قتل رسید (19 بهمن ایران ). جسد این زن درحالی که دستانش با پارچه بسته شده بود و ملافه ایی دور گلویش پیچیده خفه شده بود. پلیس اظهار نظرکرد قاتل آشنا و با انگیزه ایی غیراز سرقت دست به جنایت زده است .
قتل و آزارها درمورد زنان انتهایی ندارد اگرشوهرداشته باشی مجبور به خودسوزی می شوی اگر تنها زندگی کنی به قتل می رسی چه باید کرد؟
زنی دیگر بر دار
یک زن به جرم گرداننده گی یک خانه فساد در محمدیه قزوین به دار آویخته شد. ( ایران 5 بهمن ماه ). این زن با همدستی شوهرش زنان و دختران را فریب می دادند و آنها را به خانه فساد کشانده و ازآنها فیلم برداری می کردند . به گزارش خبرنگار روزنامه ایران زن اعدام می شود اما حکم همسر همدست زن جهت رفع ابهام به دادگاه بدوی ارسال می گردد !
من یک زندانی با اعمال شاقه هستم
یک زن پس از 63 سال زندگی مشترک در مراجعه به دادگاه خانواده ازشوهرش به علت خسیس بودن شکایت کرد . این زن درحالیکه به عصایش تکیه داده بود گفت : من یک زندانی با اعمال شاقه هستم شوهرم مرا کتک می زند روی زمین می کشد و می گوید می برمت به دیوانه خانه آخر شما بگوئید من حالا وقت کتک خوردنم هست ؟ دختر بزرگ ما 50 ساله, پسر بزرگ ما 60 ساله است شاید باور نکنید هرچه می خواهم بهانه می آورد. برای خرید تلویزیون می گوید مگر مادر من تلویزیون می دیده که تو ببینی و همیشه مرا با مادرش مقایسه می کند.(ایران-5 بهمن )
حمله عاشقانه!
پسر نوجوانی پس از آشنائی با دختری به او علاقه مند شده بود. او پس ازاینکه فهمید خانواده دختر به این ازدواج رضایت نمی دهند با دشنه به خانه دختر حمله کرد. چقدر شبیه است به عاشقی که با صدای گیتار خود به درخانه معشوق می کوبد!( ایران دی ماه )
وقتی مرد چشم بازکرد دیگر جراتی برای ایستادن دربرابر آئینه نبود
مسئولان بخش سوانح و سوختگی بیمارستان در برابر معاینه پیکر سوخته مرد جوان پی بردند سوختگی به خاطر ریخته شدن روغن داغ بوده و پلیس را درجریان قرار دادند . ( ایران 22 دی ماه ) همسر این مرد گفت مشکلات خانوادگی داشتیم از نظر روحی تحت فشار بودم به هرکسی حتی به پدر و مادرش گفتم توجهی نکردند و من ناخودآگاه دریک لحظه تصمیم به چنین کاری گرفتم .
معلوم نیست در زندگی این زن چه ناکامی و مشکلاتی وجود داشته که این چنین دست به خشونت می زند و قابلمه ایی روغن داغ کرده روی همسرش خالی می کند شاید فکر می کرده مرغی سرخ می کند !!!
مادری دخترش را ربود؟
دادگاه حضانت این دختر بچه 5 ساله را به عهده پدر گذاشته بود . مادر این کودک اصرار در رد صلاحیت اخلاقی و اجتماعی پدر داشت ولی دادگاه نپذیرفت تنها راه چاره را در ربودن دختر دانست . ( ایران 1 بهمن ماه )
باز هم اعتیاد حادثه آفرید
مرد جوانی همسر و دختر 12 ساله اش را با ضربات چوب به قتل رسانید . این مرد معتاد در مورد جزئیات قتل گفت : من وهمسرم ازمدتها پیش با یکدیگر اختلاف داشتیم و درگیری بسیاری بین ما بود روز جنایت به دلیل اعتیاد حالت عادی نداشتم و کنترل کارهایم را ازدست داده بودم با ضربات چوب آنقدر همسرم را زدم تا بی جان روی زمین افتاد . دخترم با فریادهای مادرش از خواب بیدار شد نمی دانم چرا با چوب به او هم حمله کردم و او را هم روی زمین انداختم . پسرم در خانه بود وقتی این صحنه ها را دید خواست بیرون برود و همسایه ها را خبرکند به سمت پسرم هم دویدم و ضربات زیادی به سرو صورتش زدم . آنها روی زمین افتاده بودند لباسهایم را عوض کردم و پا به فرار گذاشتم .
پسر جوان با وجود ضربات زیادی که خورده بود از مرگ نجات یافت و پدر خودرا قاتل معرفی کرد . ( ایران 1 بهمن ماه )
آینده این پسر با دیدن جنایت به این هولناکی مرگ دلخراش مادر خواهر و دستگیری پدر و تنهایی خود به کجا می رسد ؟
|
|
-of-Cap0026.jpg)
