کدمطلب:9

 
مزاحمت هاي جنسي در ايران: سكوت زن نيز نشان از سركوب اوست

2/17/2004 7:21:34 AM
پرديس قندهاري

 

 

   تريبون فمينيستي ايران:
در قطعنامه 1993 رفع خشونت عليه زنان كه توسط مجمع عمومي سازمان ملل تصويب شده است سوء استفاده از زنان چنين تعريف شده :
« هر گونه رفتار خشونت آميزي كه بر اساس جنسيت انجام شود و نتيجه حتمي يا احتمالي آن آزار هاي جسمي ، جنسي يا رواني زنان يا آسيب ديدن آنان باشد.»
مزاحمت هاي جنسي به معناي عام آن در اين طبقه بندي قرار مي گيرد. بعضي از اشكال آن در خيابان ، وسايل نقليه و يا ….حتي در محيط هاي كار خود را نشان مي دهد.
اما در ايران تلقي اعمالي كه ازآن با عنوان مزاحمت هاي جنسي ياد مي شود با آنچه كه امروز در فرهنگ غرب ، مزاحمت هاي جنسي خوانده مي شود و مفهومي خاص در چارچوب جنبش هاي فمينيستي دارد، بسيار متفاوت است.
در فر هنگ ايراني كه ساختار آن از نظام سنتي و مرد سالار تاثير مي پذيرد ،هر گونه اذيت و آزار و هتك حرمت زنان قبيح محسوب مي شود، اين نگرش به علت در هم تنيدگي داراي مفهومي بسيار ريشه دار در فرهنگ اسلامي- ايراني به نام ” ناموس ” با اخلاقيات عرفي و مذهبي جامعه است . نزديك ترين تعريف براي اين كلمه علاوه بر زوجه (همسر)، زن هاي متعلق به يك مرد است كه مادر خواهر دختر و… يعني مادگان يك خانوار را در برمي گيرد ( دهخدا.1365) . هر چند اين مفهوم ريشه در حس مالكيت مرد نسبت به زنان خويشاوندانش دارد ، اما در مطالعات مربوط به مزاحمت هاي جنسي از اهميت ويژه اي برخوردار است . ناموس يك مرد مي بايست در امنيت باشد اين امنيت تا قبل ازرضا شاه در اندروني ها و پوشش چادر معنا پيدا مي كرد به همين دليل مي بينيم در زمان هايي كه زنان از هيچ حق اجتماعي برخوردارنبودند اما بر حفظ ناموس آنها توسط مردان تاكيد مي شده است (روزنامه فرنگستان شماره 47 ) .* مردان از ناموس خود به هر قيمت كه شده دفاع مي كنند و اگر احيانا ناموس شان در معرض هجوم يا تجاوز بيگانگان قرار گيرد ، كشتن تعدي گر را بر خود مباح مي دانند ( قتل هاي ناموسي ) ، در عرف جامعه اين قتل ها مقبوليت اجتماعي دارد و قاتل معمولا بخشيده مي شود .
*در روزنامه فرنگستان مورخ 9/9/28 خبري با اين مضمون درج شده است :
«از طرف شهرداري كل كشور ماموريني مورد اطمينان تعيين شده اند كه دقيقا در معابر مراقب روش منافي افرادي باشند كه در احترام به نواميس عمومي كمتر توجه دارند تا تحت تعقيب قانوني قرار گيرند.»
در چنين فضايي سخن گفتن از مشار كت زنان در جامعه كه مستلزم خارج شدن ايشان از اندروني ها و رفتن به بيروني ها است يعني فضايي كه اكثر مزاحمت هاي جنسي درآن رخ مي دهد ،شكل ويژه اي به خود مي گيرد كه به آن مي پردازيم
براي بررسي اين پديده و پيدا كردن رد پاي آن در تاريخ بهترين منابع ما نشرياتي هستند كه از صد سال پيش تاكنون منتشر شده اند و مي توانند آينه وقايع جامعه ايران باشند لذا مروري اجمالي برزمينه فعاليت ها و مشاركت اجتماعي زنان شهري درجامعه بر طبق اين تاريخ مكتوب خواهيم داشت .
در دوران انقلاب مشروطه با فعاليت هاي آشكار و پنهان زنان كه نمادي ازحركت ايشان از فضاي دروني به فضاي عمومي جامعه بود ، براي اولين باربحث مشاركت سياسي زنان مطرح شد . اما در قانون انتخابات بعد از مشروطه ، زنان از دادن راي محروم شدند و به همين علت تا سال ها فعاليت زنان ايراني حول و حوش اهداف سياسي و اجتماعي چون گرفتن حق راي متمركز شد . هم زمان با آغازمدرنيته درايران در دوران رضا شاه براي اولين بارمدارس مخصوص دختران تاسيس وعلي رغم برداشت هاي سنتي كه وجود اين مدارس را راهي براي گسترش فساد در بين دختران مي دانستند (تابوي حركت از فضاي دروني به بيروني براي زنان) گسترش پيدا كرد .
دستور رضا شاه بر كشف حجاب ( 17 دي 1314ش ) شتاب حكومت را در وارد كردن مظاهر مدرنيته به زنان نشان مي دهد از اين تاريخ به بعد به تدريج دانشگاه ها موظف شدند تا براي آموزش عالي زنان سهميه اي را در نظر بگيرند ( احمدي و اردلان .1382) . در دوره محمد رضا شاه (پهلوي دوم ) با افزايش ارتباطات جامعه ايراني با خواستگاه مدرنيته در غرب ، مشاركت زنان در جامعه ابعاد عملي تري به خود گرفت شعار هايي كه توسط خاندان پهلوي مبني بر استقلال اقتصادي زنان، برابري زنان با مردان و حضور بيشتر ايشان در صحنه اجتماع داده مي شد و هم چنين آشنايي بيشتر زنان ايراني با زنان ديگر ممالك مخصوصا كشورهاي اروپايي و امريكا موجب شد تا زنان تلاش كنند تا به تعريف مجددي از هويت و شخصيت زن ايراني برسند : زني كه علاوه برحفظ نجابت بتواند در جامعه هم حضور فعال وسودمندي داشته باشد .
بدين ترتيب براي اولين بار در دهه 30 صداي زنانه اي از نشريات به گوش مي رسد كه خواستار شناسايي تفاوت هاي هويتي بين زن و مرد و حدود شخصيتي ايشان است اين صدا با طرح مسايل زنان به آزار و اذيت زنان در جامعه نيز اشاره مي كند 0 مقاله «آيا مردان بالفطره هيز و چشم چران هستند ؟» - اطلاعات بانوان شماره 178 سال 1339 از اين نمونه است . در دهه 40 اين روند ادامه مي يابد و درمقالات و داستان هايي به مسئله مزاحمت هاي جنسي اشاره مي شود كه نمايانگر توجه هر چند اندك جامعه به اين معضل است نظير «با مزاحمت هاي خياباني چه بايد كرد؟» اطلاعات بانوان شماره هاي 67و466 سال هاي 40 و 45 ، «دردسر خوشگلي» اطلاعات بانوان شماره 466 سال 45 و…. از اواخر دهه 40 و در دهه 50 همانطور كه اشاره شد تحولي در وضع اجتماعي زنان به وجود آمد و در اين دوره ما شاهد مقالاتي در زمينه بهبود وضعيت زنان كارمند هستيم و براي اولين بارمشكلات خصوصي زنان كارمند مطرح مي شود ، مقالات :« در محيط كار، مرد ارباب ،زن رعيت »,« تجاوز جنسي», « آقاي رئيس من مترس شما نيستم» زن روز شماره هاي 447 و493و586 سال هاي 52و53و55 از اين نوع هستند.
توجه به مشكلات زنان چه در سطح جامعه و چه در محيط هاي كاري و… با پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357 صورت ديگري به خود مي گيرد .در سال هاي اوليه پبروزي انقلاب سعي در تجديد هويت زن ايراني مي شود و با شروع جنگ در سال 59 عليرغم حضور گسترده زنان در عرضه جامعه و جنگ ،مشكلات ايشان تحت شعاع مسئله جنگ قرار مي گيرد. در اين دوره مقالات فراواني در مورد وضعيت عمومي زنان مسلمان –وضعيت زنان كشاورز، عشاير و كارگر در نشريات به چاپ مي رسد ( جهان زنان سال هاي 58-62 ) در سال هاي انتهايي جنگ مجددا فضايي براي مطرح شدن مسائل زنان ايجاد مي شود به طوري كه در فاصله زماني 65-77 ، 6985 مقاله در نشريات مختلف در مورد زنان در زمينه هاي مختلف حقوقي ، بهداشتي ، مذهبي و… به چاپ مي رسد كه 421 مقاله به مسئله اشتغال زنان و مشاركت اجتماعي ايشان اختصاص دارد .در اين دوره توجه اندكي ( 15 مقاله ) نيز به مقوله خشونت عليه زنان مي شود كه بيشتر جنبه نظري دارد (زن در آينه مطبوعات .1378) . در عرضه سينما وادبيات نيز مضاميني با سوژه هاي زنان مطرح و بتدريج بسط پيدا مي كند به طوريكه بعد از جنگ ، شاهد ظهور پرسناژهاي زنان مستقل هستيم(صابر.1382 ).
از سال هاي 75 به بعد خصوصا با انتخاب آقاي خاتمي به عنوان رياست جمهوري و پيدايي جنبش دوم خرداد ، فضاي گفت وگو وامكان طرح چالش هايي كه به مسائل زنان و جوانان مي پردازد بيشتر فراهم مي شود و از اين زمان به بعد شاهد انعكاس بيشتر اخبار در مورد مسائل زنان هستيم . حجم انبوهي از اخبار در رابطه با آزارهاي دختران و زنان نيزدر نشريات به چشم مي خورد كه نشان از گسترش مزاحمت هاي جنسي در ايران دارد . وبراي اولين بارشاهد اظهار نظر صاحبنظران اجتماعي در مورد مسائل ياد شده مي شويم.طي سال هاي 75-81 ، 11 مقاله در مورد مزاحمت هاي خياباني در نشريات منتشر مي شود ( موسوي و ديگران 1382. ) در يك مقاله نيز به موضوع مزاحمت هاي جنسي در محيط كار اشاره شده (قندهاري .1379 )
در حال حاضر مسائل مربوط به آزار هاي جنسي زنان در سطح جامعه مورد توجه گروه هاي طرفدار زنان و بعضي از روشنفكران ايراني قرار گرفته و ايشان نسبت به موارد خاص پيش آمده در نشريات ، سايت ها و ميتينگ ها و... جهت گيري نشان داده اند (نمونه آن قتل پسر جواني توسط دختري كه مورد آزاروي واقع شده بود) . توجه جامعه نيز مخصوصا در سال هاي اخير نسبت به پديده مزاحمت هاي جنسي جلب شده ، علاوه بر اينكه نشرياتي ( هفته نامه هاي جلوه ، پيرامون و حوادث ) به طور مستمر اخبار مربوط به مزاحمت هاي جنسي را منتشر مي كنند و حتي ادبيات نوشتاري نشريات را نيز به نوعي تحت تاثير قرارگرفته به طور مثال به جاي استعمال كلمات تجاوز و تعدي كه بار تحريك كننده گي زيادي دارد از كلماتي چون آزار و اذيت استفاده شده و مي شود.
درايران مانند ديگر نقاط جهان هر جا زن و مرد در تعامل با يكديگر قرار مي گيرند به شكلي پديده مزاحمت هاي جنسي بروزمي كند اما نكته جالب توجه ابن است كه ويژگي هاي فرهنگي خاص هر استان سبب شده تا اشكال مزاحمت هاي جنسي با حتي مناطق همجوار آن تفاوت هاي زيادي داشته باشد. به طور مثال در استان هاي جنوب غربي و غربي ما با قتل هاي ناموسي روبرو هستيم در حاليكه در پايتخت شكل مزاحمت هاي جنسي كاملا متفاوت است و در شديد ترين حالت به باندهاي آدم ربا و متجاوزگر بر مي خوريم . پرداختن به اين قضيه تحقيق مفصلي را مي طلبد و در حوصله اين مقاله نيست
***
يكي از ويژگي هاي مهم فرهنگي ايران كه تاثبر بسيار مهمي بر كيفيت مزاحمت هاي جنسي مي گذارد ، ارزش و اهميت فوق العاده اي است كه جامعه براي بكارت دختران تا هنگام ازدواج قائل است . اين قضيه در ارتباطات بين زن و مرد و مشخص كردن حدود روابط تاثير بسزايي مي گذارد.
با اين اوصاف رايجترين اشكال مزاحمت هاي جنسي در ايران به قرار زير است:
•مزاحمت هاي خياباني كه شامل دستمالي كردن دختران و زنان در معابر عمومي . متلك گفتن ، ايجادمزاحمت با اتومبيل . ربودن دختران و تجاوز به ايشان توسط باند هاي شرور ( شكل جديد آزار جنسي )مي شود.
•مزاحمت هاي جنسي در محيط كار : رايجترين شكل آن حرف هاي معنا داري است كه به عنوان تمجيد از زيبايي زن اما با منظور خاص جنسي بيان مي گردد . نگاه هاي هيز ،نزديك شدن زياد به زن در هنگام كار كه به نوعي وارد شدن به حريم زن تلقي مي شود و در معدود مواردي تقاضا براي رفتن به مكان هاي خلوت تر و تقاضا براي رابطه جنسي از ديگر اشكال اين مزاحمت ها است .
• مزاحمت هاي جنسي درمحيط هاي علمي :
•با توجه به نبود مدارس مختلط در ايران اولين برخورد هاي رسمي دختران و پسران در محيط هاي علمي در دانشگاه ها و آموزشگاه هاي علمي صورت مي گيرد كه در اين مكان ها نيز ما شاهد مزاحمت هاي جنسي نظير نگاه هاي هيز ، حرف هاي ركيك ، تماس هاي به ظاهر اتفاقي و نشان دادن آلت جنسي هستيم .
•مزاحمت هاي جنسي در وسايل نقليه : در ايران اتوبوس ها به عنوان گسترده ترين وسايل نقليه عمومي محسوب مي شوند و در آنها طرح تفكيك جنسي اجرا مي شود. لذا منظور از وسايل نقليه بيشتر تاكسي ، ميني بوس و مترواست دراين مكان ها نيزمزاحمت ها بيشتر به شكل دستمالي بدن دختران و زنان نمود پيدا مي كند.
عكس العمل زنان در مواجهه با اين مزاحمت هاي جنسي بنا به مورد متفاوت است در محيط هاي اداري بيشترين عكس العمل زنان فاصله گرفتن از فرد مهاجم ، بي محلي نسبت به وي و در مواردي كه به ايشان پبشنهاد رابطه جنسي داده مي شود ،تظاهر به عدم درك و فهم موضوع است . اما روشن است كه محيط كاري با اين خصوصيات بر كارايي زنان تاثير مخربي بر جاي مي گذارد و ايشان را در وضعيت پارادوكسيكالي قرار مي دهد از طرفي وضعيت نابسامان اقتصادي زنان را به ماندن و از دست ندادن كار ترغيب مي كند و از طرف ديگر ماندگاري ايشان در محيط كار اين شبهه را در مرد آزار دهنده بر مي انگيزد كه زن به نوعي با عمل او موافق است . عدم تمركز زنان در هنگام كاربه دليل آزار ها و مزاحمت هاي جنسي يكي از مهمترين معضلات ايشان است.
اكثريت زنان در مقابل حرف هاي ركيك مزاحمان خياباني سكوت مي كنند . اما وقتي دايره اين آزار ها فراتر رفته و به دستمالي ( نقاط حساس )بدن و يا نشان دادن آلت جنسي مي رسد عكس العمل هاي زنان از ناسزا گفتن تا فرار متغير مي شود.
در وسايل نقليه نيز بسياري از زنان براي در امان بودن از تماس هاي آزار دهنده مردان مجبور مي شوند كيف خود را به عنوان حايل بين خود و فرد مهاجم قرار دهند و يا به مردان تذكر بدهند .
*******.
هر چند در ايران تمهيدات قانوني براي مرتكبان اين گونه رفتارها در نظر گرفته شده است نظير مواد63 –164 قانون مجازات اسلامي كه برطبق آن هر گونه ارتباط جنسي (‌چون در آغوش گرفتن . بوسيدن و رابطه جنسي ) بين زن و مرد بدون عقد ازدواج حرام است و چنانچه چنين ارتباطي آشكار شود برحسب متاهل يا مجرد بودن هر يك از طرفين مجازات خاصي از شلاق تا سنگسار در نظر گرفته شده و يا ماده 619 قانون مجازات اسلامي كه متضمن اين نكته است كه هر كس در اماكن عمومي يا معابر متعرض يا مزاحم اطفال يا زنان بشود يا با الفاظ و حركات مخالف شئون و حيثيت به آنان توهين نمايد به حبس از دو تا شش ماه و تا 74 ضربه شلاق محكوم خواهد شد اما با اين اوصاف كمتر ديده و يا شنيده شده كه زني به خاطر اينكه هدف مزاحمت جنسي واقع شده به دادگاه شكايت كند اين امربه چند علت است اول عدم آشنايي زنان با قانون و دوم زمان بر بودن پروسه شكايت ، رايج بودن مزاحمت هاي جنسي در خيابان ها به طوري كه زنان آن را بي اهميت تلقي مي كنند و مهم تر از همه اينكه نگرش حاكم بر جامعه كه مخصوصا توسط رسانه هاي عمومي نيز به شدت تقويت مي شود ، كاملا به ضرر زن بوده و دراكثر موارد نوع رفتار زن ومدل پوشش او را در بروز چنين رفتارهايي موثر مي دانند.اصطلاحاتي چون «كرم از خود درخت است» نشانگر توجه منفي جامعه نه به مزاحم خاطي بلكه به زن تحت فشار است.
در بازگويي رفتارهاي آزار دهنده مردان درمحافل زنانه يكي از صحبت هايي كه به كرات شنيده مي شود ابنست كه اگر زني ازرفتار هاي آزاردهنده مردي احساس بدي داشته باشد ، حتما عكس العمل نشان مي دهد و سكوت او نشان دهنده رضايت اوست. و متاسفانه كمتر به اين قضيه توجه مي شود كه در يك نظام مرد سالار، سكوت زن نيز نشان از سركوب او است0

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 9          آرشيو