کدمطلب:159

 
نامه ی هنوز فیلترنشده ی خاله سوسکه!

9/5/2005 12:49:28 AM
زیبا توکل

 
 

  
تريبون فمينيستي ايران:
آقا موشه نازنينم،
با اين بحث هاي جديد درباره سانسور شايد اين آخرين نامه عاشقانه اي باشد که با اينترنت برايت مي فرستم. نمي دانم وقت مي کني روزنامه بخواني يا نه؟ اين روزها اين طرف ها همه اش حرف خطر سوء استفاده هاي اينترنتي است. روزنامه ها مي نويسند که از طريق اينترنت همه جور بلايي مي شود سر مردم آورد! مي نويسند ( اين را تو يکي از هفته نامه هاي زرد خواندم ) که سوء قصد و تجاوز جنسي از طريق اينترنت ممکن است و يکي دو نفر هم انگار به اين اتهامات بازداشت شده اند. يکي از آن ها دختر جواني است که گويا زير پاي همسن و سال هاي خودش مي نشسته و آن ها را به فساد مي کشانده . حالا چطور همه اين کارها را از طريق اينترنت مي کرده، نمي دانم!

به هر حال خيلي نگرانم. فعلا که تو نيستي حواسم هست که شب ها خيلي دير خانه نيايم. هميشه حواسم بوده که تو دانشکده و حالا هم سر کار مثل تانک زره پوش باشم و فاصله ام را با مردها حفظ کنم، از راه پله بروم وبيايم و سوار هيچ آسانسوري نشوم، تو خيابان که راه مي روم حواسم باشد که کسي بهم زيادي نزديک نشود و دست درازي نکند. همه اين ها خيلي سخت و اعصاب خورد کن و مستلزم صرف وقت و انرژي زيادي است، اما انگار براي زن جواني در موقعيت من که نمي خواهد شادماني برخوردار از يک زندگي سر راست و روشن بودن را از چشم ديگران پنهان کند، نمي خواهد لباس هاي تيره و سنگين بپوشد، مي خواهد سبک راه برود و با خوشرويي ديگران را هم در خوشبختي خود سهيم کند خطرات زيادي در هر گوشه و هر لحظه کمين کرده که بايد مدام حساب شان را داشت. تا حالا دلم خوش بود که در اينترنت جايم امن است. اما حالا معلوم مي شود که اين هم امن نيست و برعکس خيلي هم نا امن است و حتي از طريق شبکه اي اينترنت مي توان اعمال خشونت و تجاوز هم کرد. چه مي توان کرد؟ اما، همين الان فکري به ذهنم رسيد. اگر از طريق اينترنت مي توان خشونت جنسي کرد چرا نمي توان عشق ورزيد؟ در واقع اين يکي چون هر دو طرف بهش راضي اند بايد خيلي راحت تر باشد. پس آقا موشه عزيزم بيا عشق اينترنتي بورزيم و دنيا را از خشونت پاک کنيم.

دلم برايت يک ذره شده،
خاله سوسکه تو
....................
خاله سوسکه عزيز و مهربانم،
متاسفانه خبر درست است. ديشب در اخبار تلويزيون کانال يک و امروز در روزنامه ها اين خبر هست که مي توان از طريق کامپيوتر و سايت هاي اينترنتي به کسي سوء قصد و بلکه تجاوز کرد. در اخبار ديشب حتي با يک استاد دانشگاه هم که ظاهرا کارشناس اين قضاياست مصاحبه کردند. خبرنگار از ايشان پرسيد « وقوع چنين جرمي ممکن است؟ و مهم تر از آن آيا مي توان در دادگاه اين را اثبات کرد؟ و اگر بتوان آيا راهي براي مبارزه با "تخلفات اينترنتي" وجود دارد؟» و آقاي کارشناس جواب داد که « اين پرونده انشاا... براي خيلي چيزها راهگشا خواهد بود.»
عشق من، همه چيز در حال تغيير است. اينترنت جاي خطرناکي است و بايد فعلا تا مقامات راه حل قاطعي پيدا نکرده اند خودت به تنهايي مراقب روابط اينترنتي ات باشي. آقايي در گروه ما هست که تا کلمه "اينترنت" را مي شنود دست به هفت تير مي برد. او به من گفت (انگار دستش با بالا بالايي ها تو يک کاسه است)، او گفت که بزودي قانوني مي گذرانند که شرکت هاي خدمات رسان را وا مي دارد روي دستگاه هاشان "مامور" بگذارند. منظورم گروه هاي ويژه ضربت و غيره است. هزينه نصب را مي کشند روي هزينه خدمات براي کاربران و يک مقام برجسته قضايي هم مسئول هماهنگي بين ارگان هاي رسمي و نيمه رسمي براي حفظ نظم عمومي در اينترنت و جلوگيري از ايجاد تشويش در اذهان عمومي از طريق آن خواهد بود، اين مقام رفت و آمد بچه ها به مدرسه را سر و سامان خواهد داد و بر کار سايت هاي غير تجاري که لانه پدوفيل ها، شيطان پرست ها، تروريست ها، و کمونيست ها شده نظارت خواهد کرد. اگر ماموران به وظايف خود عمل نکنند، کامپيوترها و دستگاه هاي خدمات رسان مصادره و صاحبان آن ها روانه زندان مي شوند.
عزيز دلم، با وجود اين همه مامور (که چهار چشم آدم را مي پايند) فکر مي کني عشق ورزيدن از طريق اينترنت عملي باشد؟ تازه يک مسئله ديگر هم هست.

مسئله اين است که عشق من و تو از آن عشق هاي اصيل است. اصلا ماها نه با اينترنت و نه از طريق اينترنت خيلي کارها را نمي توانيم بکنيم. ماها به حضور هم و چشم در چشم هم دوختن، به حرارت وجود هم، احتياج داريم. نمي تواني وارد سايت هايي که براي کارت اطلاعات شان را لازم داري بشوي اما دست کم روزي ده تا نامه الکترونيکي برايت مي فرستند تا بهت وياگرا و چيزهايي از اين قبيل بفروشند (نمي دانم هرگز يکي از اين اي ميل ها را باز کرده اي؟ آن ها که مردها را تشويق مي کنند که سخت نگيرند و بخشي از کار عشق ورزي را به عهده اين قرص و آن اسپري بگذارند؟) عشق ورزي اينترنتي همين است که بسيار متفاوت با روش زندگي و عشق ورزي من و تو است. همه اين ها را براي اين گفتم که بداني براي من عشق ورزيدن مجازي ممکن نيست. باهات موافقم که بايد دنيا را از خشونت پاک کرد و باهات موافقم که اين کار را با عشق ورزيدن بايد کرد، اما خاله سوسکه با هوش و مهربان من لطفا يک راه عملي تر پيدا کن و خيلي هم زود. چون از اين به بعد اگر قرار باشد نامه عاشقانه هم که مي نويسم مطمئن نباشم که مامورها در پي مصادره ناموجه اين يا آن کامپيوتر و سرور نمي خوانندش فکر کنم ديگرعشق ورزي واقعي هم برايم مشکل خواهد شد.

عاشق هميشه وفادارتو، آقا موشه

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 10          آرشيو