کدمطلب:160

 
گزارشي ازیک كارگاه: مروري بر تحقيقات مربوط به زنان ايراني در خارج از كشور

9/17/2005 10:16:13 AM
هما مداح

 
 

  
تريبون فمينيستي ايران:
گروه مطالعات زنان انجمن جامعه شناسي ايران با همكاري گروه محققان مستقل مسائل زنان در ادامه كارگاه هاي آموزشي با موضوع مطالعات زنان(1) در روزهاي 23 و 24 شهريور كارگاهي را با عنوان " مروري بر تحقيقات مربوط به زنان ايراني در خارج از كشور" در محل دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران برگزار كرد. سخنران اين كارگاه دو روزه دكتر نورما كلر موروتزي استاد گروه علوم سياسي دانشگاه ايلي نويز در شيكاگو بود.

دكتر موروتزي بحث خود را با بيان تفاوت هاي پژوهش هاي انجام گرفته در ايران و خارج از ايران در حيطه مسائل زنان آغاز كرد. او گفت در خارج از ايران دسترسي به منابع گوناگون براي محققان بسيارآسان تر است و به همين دليل محققان امکان انجام تحقيقات مقايسه اي/ تطبيقي، ميان ايران و ديگر كشورها را دارند. مثلا سال گذشته كنفرانسي برگزار شد درباره بررسي تطبيقي شرايط اجتماعي ايران با گواتمالا ( كشوري در آمريكاي لاتين). اين دوکشور به ظاهر ارتباطي با يكديگر نداشتند اما يك اتفاق تاريخي، بروز كودتا به رهبري آمريكا در دهه 1950 و 1960 در هر دو كشور، اوضاع مشابه و مرتبطي را براي هر دو كشور رقم زده بود.

در ادامه جلسه ليستي از كتاب هاي چاپ شده در خارج از كشور در زمينه مسائل زنان ايراني در اختيار شركت كنندگان قرار گرفت.(2) دكتر موروتزي اين ليست را به سه بخش تقسيم كرده بود كه مباحث صبح روز اول حول اين دسته بندي مطرح شد.

دسته اول: تحقيقات رشته اي متعارف ( جامعه شناسي، انسان شناسي، تاريخ و...)
............................................................................................................
دكتر موروتزي در توضيح اين دسته بندي گفت که كتاب هاي منتشر شده در رشته اي مشخص ( جامعه شناسي، انسان شناسي، تاريخ و...) و با موضوعي مشخص را در اين دسته جاي داده است. مثلا كتاب ژانت آفاري (3) در رشته تاريخ و با موضوع انقلاب مشروطه و كتاب اريكا فريدل (4) در رشته انسان شناسي و با موضوع زندگي زنان ايران در روستاها، در اين گروه جاي مي گيرند. او گفت که در تمامي اين كتاب ها تمركز بر مسائل زنان است مثلا زنان در انقلاب مشروطه، زنان در روستاهاي ايراني.

دسته دوم: زندگي نامه ها، خاطرات، تاريخ هاي شفاهي ( با تاكيد بر صداي زنان)
...........................................................................................................
دكتر موروتزي توضيح درباره دسته دوم را با شرح كتاب افسانه نجم آبادي، زندگي نامه هاي زنان درا يران معاصر، آغاز كرد. اين كتاب شامل 4 مقاله است كه دو مقاله اول درباره خاطرات تاج السلطنه و زندگي فروغ فرخزاد و دو مقاله ديگر دراين باره است كه چرا زنان در ايران زندگي نامه نمي نويسند. او گفت که حالا با گذشت حدود 15 سال از انتشار كتاب نجم آبادي در 1990 ما با ليستي طولاني از زندگي نامه ها و خاطرات زنان ايراني مواجه هستيم كه شايد بتوان اين مجموعه را به نوعي واكنش به پرسش نجم آبادي دانست. در اين ژانر تنوع زيادي به چشم مي خورد. گروهي از زنان خاطره نويس زنان از خانواده هاي مشهور با پدراني مشهور بوده اند. كتاب هاي آنها عموما ديد انتقادي ندارد و بخش هاي بزرگي از حقايق را ناديده گرفته يا تغيير داده است. زنان در اين كتاب ها تلاش مي کنند كه بگويند خودشان نيز به اندازه خانواده و به ويژه پدر مهم و مشهورشان، اشخاصي مهم، خاص و در خور توجه اند. از مثال هاي آشناي اين نوع زندگي نامه ها را مي توان "كتاب هاي دختري از ايران"( خاطرات ستاره فرمانفرماييان) و" چهره هايي در آينه" ( خاطرات اشرف پهلوي) را نام برد. اما استثناي اين گروه كتاب " خاطرات تاج السلطنه" است. دكتر موروتزي گفت كه كتاب تاج السلطنه از اين لحاظ قابل تامل و متفاوت به حساب مي آيد كه با آنكه حدود 100 سال پيش نوشته شده و تاج هم شاهزاده و دختر شاه بوده، اما لحن كتاب بسيار انتقادي است. مي توان گفت كه تاج درونيات خودش را آشكار مي كند و از ترس ها و ناتواني هايش در برابر اوضاع موجود، كه آن را اوضاع مطلوب نمي داند،صحبت مي كند. او پدرش را دوست دارد اما انكار نمي كند كه پدرش الگوي خوبي نيست!

دسته ديگري از كتاب هاي اين ژانر را نسل دوم زنان ايراني مهاجر نوشته اند. موضوع عمده اين كتاب ها "زن ايراني بودن در خارج از ايران" است. جو حاكم براين نوع بسيار مثبت است. نسل دوم نسبت به نسل اول، كه اكثرا به اجبار و نه به اختيار ايران را ترك كرده اند، احساس مثبت تري درباره كشورشان دارند. كتاب هاي تارا بهرام پور(5) و آزاده معاوني(6) دو مثال از اين دسته هستند.


دسته سوم را مي توان تاريخ هاي شفاهي دانست كه خود به دو گروه تقسيم مي شود: 1- مصاحبه با زنان معمولي( مانند كتاب هاله اسفندياري(7) درباره روايت هاي شفاهي زنان معمولي از تاثيرات انقلاب اسلامي بر زندگي شخصي شان) 2- مصاحبه با زنان صاحب نام يا فعال اجتماعي( مصاحبه با مهناز افخمي (8) و مهرانگيز دولتشاهي (9))

دكتر موروتزي بحث خود درباره اين دسته را با بررسي دو كتاب " خواندن لوليتا در تهران" نوشته آذر نفيسي و " پرسپوليس" نوشته مرجانه ساتراپي به پايان رسانيد. او گفت كه ويژگي كتاب ساتراپي در مقايسه با كتاب نفيسي رو راست بودن آن است. ساتراپي درباره تمامي ترس ها، ضعف ها و نگراني هايش با ما صحبت مي كند و هيج كس را محكوم نمي كند در حالي كه در كتاب نفيسي با چنين فضايي مواجه نيستيم.

دسته سوم: تحقيقات نوين ( ميان رشته اي و تحت تاثير تاريخ اجتماعي)
..................................................................................................................
دكتر موروتزي ويژگي عمده اين نوع آثار را را رويكرد به " تاريخ اجتماعي" و توجه زياد به جريان ها و افراد " غيررسمي" دانست. او گفت كه محققان در اين نوع تحقيق از افراد زياد و درباره موضوعات متنوع سوال مي كنند و زياد و متنوع ( از رشته هاي مختلف ) مي خوانند.
او كتاب " حكايت دختران قوچان" نوشته افسانه نجم آبادي را يك مثال خوب و از اولين كارهاي انجام شده در اين دسته دانست. او گفت كه نجم ابادي با بررسي اسناد متعدد وكتب منتشره درباره انقلاب مشروطه متوجه مي شود كه هر چند بحث درباره دختران فروخته شده به خارجيان از داغ ترين بحث هاي روز در زمان انقلاب مشروطه بوده است اما هيچ يك از محققان توجهي به اين موضوع نكرده اند. به عبارتي اكثر محققان تنها بر روي افراد و جريان هاي رسمي تاكيد و تحقيق كرده اند و به روستاييان فقير و ماجراي فروخته شدن دختران روستايي به عنوان افراد و جريان هاي "غيررسمي" توجهي نداشته اند.

مثال ديگر فيلم زيبا ميرحسيني ( تنها فيلم موجود در ليست كتاب ها!) با نام " طلاق به سبك ايراني" است. ميرحسيني در اين فيلم اجازه مي دهد كه صداي زنان مستقيما شنيده شود. اواين اجازه را مي دهد كه تصور عمده درباره زن سركوب شده و ستمديده ايراني به چالش كشيده شود. او نشان مي دهد كه با وجود قوانين نابرابر براي زنان و مردان، همه زنان موجوداتي منفعل نيستند، بسياري از آنان تلاش مي كنند كه ازهمين قوانين و دادگاه هاي موجود حق خودشان را بگيرند. يكي از آنها تلاش مي كند كه با كشاندن شوهرش به دادگاه و تقاضاي طلاق او را به نوعي ادب كرده و به خانه بازگرداند. در حقيقت او اصلا در پي گرفتن طلاق نيست تنها مي خواهد مرد را تهديد كند تا رفتارش را اصلاح كند. ميرحسيني نشان مي دهد كه زنان همه يك رفتار ندارند، همه آنها قوي يا ضعيف نيستند.

مثال ديگر كار شهلا حائري (10) درباره صيغه در ايران است. شايد در برخورد اول از هر كسي درباره صيغه سوال شود با جواب هايي مانند" صيغه بد است" و "صيغه شكل ديگري از روسپيگري است" مواجه شويم. اما حائري با زنان صيغه اي صحبت مي كند و به اين نتيجه مي رسد كه صيغه شدن براي آنها خوب و بد بوده است. تعداد زيادي از اين زنان مطلقه يا بيوه، فقير و از طبقه كارگرند، دوست دارند با كسي زندگي كنند اما ازدواج برايشان سخت است. در اين حالت بسياري از آنان صيغه شدن را به زن دوم كسي بودن ترجيح مي دهند چون راحت تر است! زماني كه زن دوم كسي بشوند هر چند از حقوق قانوني بيشتري برخوردارند اما بايد با خانواده مرد ( همسر اول و فرزندانش) مواجه شده و سرزنش شوند. براي بسياري از آنان صيغه راه حلي براي مشكلات اقتصادي-اجتماعي شان است. اما حائري به اين نكته هم توجه مي كند كه اكثر آنها احساس خوشحالي نمي كنند . پس صيغه چيز خوب يا بدي نيست. يك مشكل است. حائري در كتابش تاكيد مي كند كه گروه زنان مورد مطالعه اوتقريبا همگي بزرگسال و مطلقه يا بيوه هستند و از پشتوانه هاي مالي ضعيفي برخوردارند. او مي گويد كه شنيده است گروه ديگري يعني دختران بسيار جوان نيز تن به صيغه مي دهند اما به دليل عدم دسترسي به آنها، اين گروه در تحقيق او جاي ندارند.

در اينجا جلسه صبح روز اول كارگاه به پايان رسيد.
جلسه عصر روز اول نيز به پرسش و پاسخ در زمينه دسته بندي ياد شده اختصاص يافت.
در جلسه روز پنج شنبه دكتر موروتزي به طور خاص درباره دو كتاب صحبت كرد.
1-" ساخته شدن زن مدرن ايراني" نوشته كامرون امين ( از دسته سوم)
2-" صداهايي از ايران" نوشته مهناز كوشا ( از دسته دوم)

او گفت كه كتاب امين يك كتاب تاريخي است اما نگاهش به تاريخ نگاهي جديد است. او با نگاه به پروژه " بيداري زنان" در زمان رضاخان به بسط نظريه اي درباره سركوب زنان پرداخته است. امين معتقد است كه در طول تاريخ نگرشي مستمر درباره زنان ايراني وجود داشته است : زنان بايستي تحت سرپرستي مردي قدرتمند قرار داشته باشند. در اينجا دو سوال مطرح مي شود:1- اين سرپرست چه كسي است؟ سرپرست سنتي مثل پدر، برادر و شوهر يا سرپرست جديد كه نمادش در دوره اي از تاريخ شخص رضاخان است.2- چه طور بايد تحت اين سرپرستي زندگي كنند؟ بي حجاب يا باحجاب، بي سواد يا با سواد و... . بنابراين الگوي ادعاي مالكيت مردان بر زنان الگويي ثابت است. آنچه تغيير مي كند شرايط اجراي آن است. رضاشاه اين ادعا را دارد كه سرپرست تمامي زنان است و مردان ضد كشف حجاب اين ادعا را دارند كه مي خواهند خودشان سرپرست زنان شان باشند. هيچ كدام از دو گروه نگران زنان ا نبوده اند.

دكتر موروتزي با شرح مختصري درباره كتاب مهناز كوشا كه شامل مصاحبه هايي با زنان عادي درباره زندگي خصوصي شان است، بحث خود را به پايان رساند.

كارگاه بسيار خوبي بود و فكر مي كنم كه تقريبا همه شركت كنندگان راضي بودند. همچنين فرصت بسيار خوبي براي آشنايي اجمالي با كتاب ها و تحقيقاتي كه اغلب ما در ايران از دسترسي به آنها محروميم و متاسفانه اغلب نيز به فارسي ترجمه نشده اند، فراهم شد.
با تشكر از دوستان انجمن جامعه شناسي و گروه محققان مستقل زنان براي برگزاري كارگاه و دكتر فاطمه صادقي كه دو روز پياپي كار سخت ترجمه صحبت ها را بر عهده گرفت.

هما مداح
تريبون فمينيستي ايران


1) کارگاه قبلي گروه با عنوان " روشهاي تحقيق کيفي و مطالعات زنان" که در دي ماه گذشته برگزار شده است، مکتوب شده و از طريق دفتر انجمن جامعه شناسي در دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران قابل تهيه مي باشد.
2) اين فهرست در کتابخانه مرکز فرهنگي زنان موجود مي باشد.
3) afary, Janet. The Iranian Constitutional Reveolution,1906-1911,Columbia University Press,1996.
4)Freidl,Erika. Women of Deh Koh: Lives in an Iranian Village, Smithsonian Institute Press,1989.
5)Bahrampour,Tara. To See and See Again, University of California Press,1999.
6)Moaveni, Azadeh. Lipstick Jihad, Public Affairs,2004.
7)Esfandiari,Haleh. Reconstructed Lives, Woodrow Wilson Center Press,1997.
8)Afkhami,Gholam Reza. Interview with Mahnaz Afkhami,Foundation for Iranian Studies,2003.
9)Afkhami,Gholam Reza. Interview with Mehrengiz Dolatshai,Foundation for Iranian Studies,2002.
10)Haeri,shahla. Law of Desire, Syracuse University Press,1989.

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 11          آرشيو