کدمطلب:161

 
زنان سانسور می شوند

9/25/2005 12:31:31 PM
فرناز سیفی

 
 

   تریبون فمینیستی ایران:
در کنفرانس بین المللی در ژنو هنگامیکه از سید محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین سوالات بسیاری درباره فیلترینگ گسترده سایت های اینترنتی کردند، وی پاسخ داد که تنها سایت های مبتذل و مغایر با ارزش های جامعه و سایت هایی که به دین اسلام توهین می کنند فیلتر می شوند و مسدود کردن سایت هایی خارج از این حیطه را تکذیب کرد. حقیقت ان است که نام ایران هم در میان نام کشورهایی که فیلترینگ گسترده ای را علیه سایت های اینترنتی اعمال می کنند به چشم می خورد. فیلترینگی که نوک پیکان آن برخلاف اظهارات رئیس جمهور پیشین تنها متوجه سایت های غیر اخلاقی و مغایر با ارزش های دین اسلام نیست.

جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهایی است که سند را امضا کرده است. در مقدمه مقررات و ضوابط شبكه هاي اطلاع رساني رايانه اي مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز می خوانیم که به منظور انتظام امور و فعالیت های اطلاع رسانی و توسعه خدمات دسترسی به اینترنت در کشور، مقررات و ضوابط شبکه های اطلاع رسانی رایانه ای با مد نظر قرار دادن نکات اصلی که در ذیل ذکر می شود تنظیم گردیده است:


- حق دسترسي آزاد مردم به اطلاعات و دانش

- مسئوليت مدني و حقوقي افراد در قبال فعاليتهاي خود

- رعايت حقوق اجتماعي و صيانت فرهنگي و فني كشور در اين قلمرو

- ايجاد حداكثر سهولت در ارائه خدمات اطلاع رساني و اينترنت به عموم مردم.

اما نگاهی به فیلترینگ سایت های اینترنتی در سال های اخیر تناقض میان واقعیت و نکات کلیدی مطرح شده در مقدمه مقررات و ضوابط شبکه های اطلاع رسانی رایانه ای را نمایان می سازد.

بررسی ها حکایت از آن دارد که سه دسته از کشورهای جهان به فیلترینگ گسترده وب سایت های اینترنتی دست می زنند.
- کشورهایی با حکومت های کمونیستی، که چین و کوبا و ویتنام سردمداران فیلترینگ در این دسته از کشور ها به شمار می روند.

- کشورهایی با حکومت های اسلامی. عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایران از جمله کشورهای اسلامی هستند که فیلترینگ گسترده ای در انها به چشم می خورد.

- دیگر کشور های توتالیتر از جمله کشورهای استقلال یافته شوروی و حکومت های آفریقایی.

فیلترینگ در ایران
..................
در یک دهه اخیر استفاده از اینترنت در ایران رشدی روزافزون و به طبع آن تاسیس (آی اس پی) و (آی تی سی) نیز روندی چشمگیر داشته است. روز به روز به تعداد مشتریان این دنیای مجازی افزوده شده وتعداد صفحات وب نیز افزون تر.

پیشتر گفتیم که ایران هم در زمره کشورهایی است که معتقد است دسترسی نا محدود به اینترنت برای شهروندان و جامعه مشکل ساز و خطر افرین است. در ایران، نخستین گروه وب سایت هایی که فیلتر شدند، وب سایت های پورنوگرافی بودند. مسدود ساختن این دسته از سایت ها اعتراض چندانی را موجب نشد. دلیل این امر شاید مغایرت محتوای چنین سایت هایی با ارزش های حاکم بر جامعه و خانواده ها باشد. دیری نگذشت که گروه دوم وب سایت ها هم اسیر سانسور شدند. این گروه از وب سایت ها، محتوای سیاسی داشتند و مسدود ساختن آنها اولین اعتراضات جدی را در میان مشتریان دنیای مجازی موجب شد. چند تایی طومار اعتراضی و لوگو- عموما به همت وبلاگ نویس ها- ساخته و صدای اعتراض کاربران ایرانی منعکس شد. تا بدین جا این ادرس وب سایت مورد نظر بود که مسدود می شد، اما موج بعدی هم در راه بود.

خشک و تر با هم می سوزند
...........................
یک روز صبح یا شب پشت رایانه شخصی خود می نشینید، صدای گوش خراش اما هیجان انگیز مودم را با جان و دل می شنوید و بالاخره وارد دنیای مجازی می شوید. همه ما مشتری ثابت چند تایی وب سایت و بلاگ هستیم که همه روزه اولین صفحه های اینترنتی هستند که سراغشان می رویم. صفحه باز می شود اما به این منظور که نوشته ای با فونت درشت را جلو چشمانت بگذارد با این مضمون که کاربر محترم! بنا بر قوانین جمهوری اسلامی ایران دسترسی به این سایت ممنوع می باشد! اما چرا؟ با خود فکر می کنی سایت مورد نظر نه محتوایی غیر اخلاقی دارد، نه سیاسی است، نه مخالف نظام حاکم بر کشور، نه ضد دین. پس جریان چیست؟ اینجا است که شما هم با سیستم" خشک و تر با هم می سوزند" مواجه شده اید. در این شیوه فیلترینگ که این روزها بسیار هم به چشم می خورد "لغت" یا "حرف" فیلتر می شود و دیگر هر وب سایت بخت برگشته ای که در آدرس خود حرف یا واژه مربوطه به چشم می خورد مسدود می شود؛ فارغ از محتوا که شاید علمی باشد، شاید فرهنگی، شاید اجتماعی، شاید تنها یک صفحه شخصی روزنگاری یا هرچیز دیگر. اما نکته ای که در این میان توجه آدمی را جلب می کند تنوع فیلترینگ و ناهمگون بودن آن در میان شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی است. راستی! چه کس یا کسانی متولی فیلترینگ هستند؟

این قصه سر دراز دارد
.....................
اولین متولی مسدود کردن وب سایت ها وزارت مخابرات و فناوری اطلاعات بود. لیستی از سوی مقامات قضایی در اختیار این وزارت خانه قرار می گرفت و بنا بر ان لیست وزارت مخابرات و فناوری اطلاعات مبادرت به فیلترینگ می کرد. اما پس از چندی وزارت خانه مسئولیت این امر را به شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی واگذار کرد، البته همراه با لیستی از سایت هایی که شرکت مزبور باید ان ها را مسدود می ساخت و تذکری مبنی بر اینکه شرکت مزبور نه تنها باید نشانی سایت های ذکر شده در لیست را فیلتر کند که هر زمان خود وب سایت دیگری را دید که محتوای ان برخلاف ضوابط جمهوری اسلامی بود و نام ان در این لیست به چشم نمی خورد را هم باید فیلتر کند! اینگونه است که مشاهده می کنیم یک شرکت اینترنتی سایت سیاسی یا شخصی یا هر نوع سایت دیگری را فیلتر کرده است اما شرکت اینترنتی دیگر خیر. نکته قابل توجه در اینجا، تنوع جملاتی ات که در پی مسدود بودن یک سایت بر مونیتور نقش می بندد. گاه با جمله "بنا بر دستور مقام قضایی دسترسی به اصلاعات این سایت ممنوع می باشد" گاه با جمله " بنا بر قوانین جمهوری اسلامی ایران دسترسی به این سایت مجاز نمی باشد" و گاه " کاربر محترم! چنانچه ادرس مورد نظر شما به اشتباه مسدود شده است فرم زیر را پر کرده و برای ما ارسال نمایید" به چشم می خورد و البته شخصا بارها فرم مربوطه را پر کرده و ارسال نموده ام و نه پاسخی دریافت کرده ام و نه تغییری را مشاهده.

و "زنان" ممنوع می شوند!
.........................
از انجایی که اینجا یک وب سایت فمینیستی و زنانه و من هم یک فمینیست هستم و بی شک مشتری پر و پا قرص سایت های زنان اجازه دهید از این تریبونی که در اختیار من قرار گرفته است استفاده کنم و تاکید کنم بر انچه که این روزها سیستم وب گردی های من و امثال من را مختل کرده است. یک روز صبح صفحه گوگل عزیز را باز کردم و در قسمت مربوطه نوشتم " Women’s Leadership”

نتایج جستجو بر صفحه مانیتور ظاهر شد. روی اولین لینک کلیک کردم و جمله " بنا بر دستور مقاو قضایی دسترسی به اطلاعات این سایت ممنوع می باشد" روی صفحه مانیتور نقش بست. لینک دوم و باز همین جمله، لینک بعدی و باز همین عبارت. خیلی بعید بود که تمامی این سایت ها که علمی هم محسوب می شدند مسدود باشد پس قضیه از جای دیگری آب می خورد. آدرس وب سایت فارسی "زنان ایران" را تایپ کردم و باز همین عبارت. این بار واژه "Women” بود که مسدود شده بود.

نکته جالب توجه مسدود شدن "زنان" و نه "زن" هم بود به قول دوستی حضور دسته جمعی زنان حتی در حد آدرس یک وب سایت هم ایجاد ترس می کند! این بار شماره تلفن پشتیبانی شرکت اینترنتی مزبور را گرفتم و پرسیدم که چرا این واژه را فیلتر و امثال من را از دسترسی به اطلاعات ضروری که ابزار کار ما هست باز داشته اند. مرد جوان پاسخ داد ما ماموریم و معذور و تماس تلفنی را قطع کرد! فردای آن روز کارت اینترنت دیگری را امتحان کردم و باز هم "زنان" در محاق سانسور! حتی وارد دپارتمان مطالعات زنان هیچ دانشگاهی هم نمی شود رفت! باز تماس تلفنی با این یکی شرکت ارائه دهنده خدمات اینترنتی و مردی که با بی حوصلگی توضیحات و سوال من را می شنود و با غرولند می گوید خانم شما انگار حواستون نیست کجا دارید زندگی می کنید ها! اینجا ایران است ها! ...یعنی اینکه "همین است که هست!"

زن و وبلاگ نویسی؟
...................
خوب! باز از آنجایی که اینجا یک وب سایت فمینیستی و زنانه و من هم یک زن و از قضا وبلاگ نویس هم هستم اندکی از سانسور وبلاگ های زنان هم بگویم. در مقوله سانسور وبلاگ ها با هر دو شیوه فیلتر آدرس وبلاگ و فیلتر واژه یا حرف مواجه هستیم. وبلاگ های زنان هم برخی به دلیل محتوای نوشته هایشان و برخی به دلیل آدرس وبلاگ در محاق فیلتر گرفتار امده اند. زنان وبلاگ نویس کمتر سیاسی نویس هستند و بیشتر از زندگی خود، آرزوها و دیدگاه های خود و مسایل اجتماعی می نویسند. اما با این همه باز گرفتار این گیوتین سانسور می شوند و گاه آنقدر بی ربط که حیرت زده فکر می کنی چه چیز این وبلاگ بر خلاف ارزش های مورد نظر متولیان فیلتر است؟! برای مثال، وبلاگ "ندا" از اولین وبلاگ نویسان ایرانی که الان بیش از دو سال است که صاحب آن دیگر در ان چیزی نمی نویسد فیلتر شده است.

از دیگر زنان وبلاگ نویسی که وبلاگ های آنها فیلتر شده اند می توان از زیتون، سرزمین افتاب، از بالای دیوار، سایه، زن آزاد و وبلاگ انگلیسی خورشید خانوم یاد کرد. معمولا وبلاگ نویسان بعد از آنکه گرفتار فیلترینگ می شوند، وبلاگی دیگر با آدرسی که اندک تفاوتی با آدرس اصلی انها دارد باز می کنند. وبلاگی که اصطلاحا به ان "آیینه" می گویند و نوشته های خود را در هر دو وبلاگ قرار می دهند.

اما برخورد با مقوله وبلاگ نویسی تنها به مسدود کردن آدرس تعدادی از وبلاگ ها محدود نشده است. وبلاگ نویسی نیاز به ملزوماتی دارد از جمله شمارشگر، سایت های رایگان آپلود عکس و مهم تر از همه سیستم بلاگ رولینگ. یکی از اولین ملزومات وبلاگ نویسی که فیلتر شد، سایت شمارشگر "ند استات" بود. سایتی که نمایان گر تعداد بازدید کننده های روزانه وبلاگ و آدری آی پی بازدید کننده ها بود. در گام بعدی سایت "فلیکر" که فضای رایگانی را برای اپلود عکس در اختیار کاربران قرار می داد مسدود شد. و در هفته های اخیر علنی ترین شکلل مبارزه با وبلاگ نویسی را با فیلتر کردن سایت "بلاگ رولینگ" شاهد بودیم. با مسدود ساختن این سایت چرخه وب گردی عملا دچار اختلال شد. "بلاگ رولینگ" سایتی است که وبلاگ نویسان با پر کردن فرمی در آن و وارد ساختن ادرس وبلاگ خویش به روز شدن خویش را به اطلاع سایر وبلاگ نویسان می رسانند و همچنین لینک هایی را که به وبلاگ های مورد علاقه خویش می دهند هم با استفاده از سرویس این سایت است. مسدود شدن "بلاگ رولینگ" خشم بسیاری از وبلاگ نویسان را برانگیخت و بسیارانی آن را اعلان جنگ علتی به وبلاگ نویس ها دانستند. وبلاگ نویسان بسیاری معتقدند که مسئولان با فیلتر کردن چنین سایت هایی درصدد آن هستند که وبلاگ نویسان را سرخورده کرده و پدیده وبلاگ نویسی را به حاشیه برانند. فیلترینگ سایت" بلاگ رولینگ" سراسری است و تمام شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنتی در سراسر ایران این وب سایت را مسدود کرده اند. در تماس تلفنی که با خدمات پشتیبانی آی اس پی که از آن استفاده می کنم داشتم خانمی که پاسخ تلفن را داد از دستور اکید مقامات قضایی برای مسدود ساختن این سایت گفت و در آخر هم به ذکر این نکته پرداخت که "بلاگ رولینگ" هم پیش سایت های دوست یابی "اورکات" و "گزاگ" رفت!

وبلاگ نویسان در طی این سال ها حرکاتی پراکنده و بعضا کوتاه مدت را برای مبارزه با سانسور سامان دهی کرده اند. از ساخت طومار اعتراضی و لوگو گرفته تا برپایی سمینار پالتاکی که اخرین ان همین چندشب پیش برگزار شد. در این میان وبلاگ ها و وب سایت هایی برای جمع آوری اخبار مربوط به فیلترینگ هم ساخته شده است. یکی از مهم ترین این سایت ها، وب سایت انگلیسی “Stop Censoring Us” هست
که به همت حسین درخشان نویسنده وبلاگ "سردبیر :خودم" و همکاری وبلاگ های "خورشید خانوم" و "لگو فیش" راه اندازی شده است و اخبار مربوط به سانسور را پوشش می دهد. وبلاگ های دیگری هم با هدف دور زدن فیلترینگ و معرفی فیلتر شکن راه اندازی شده اند.

سانسور همیشه تاریخ وجود داشته است. هدف آن نیز بر همگان اشکار است: حفظ قدرت. دولت های غیر دموکراتیک نیز برای حفظ موازنه قدرت به نفع خویشتن دست به اقدامات بسیاری زده و می زنند؛ از سرکوب تجمعات دموکراتیک و مدنی گرفته تا صرف چند میلیون دلار پول برای خرید نرم افزارهای فیلترینگ از کشورهای غربی . اما به نظر نمی رسد که دیگر اعمال چنین شیوه هایی نتیجه باب میل و دلخواه را به دنبال داشته باشد.

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 33          آرشيو