کدمطلب:16

 
كبودي چهره پسرك 4 ساله و بدن دخترك 10 ساله

2/25/2004 2:29:37 PM
نازنين كياني فرد

 
 

   تريبون فمينيستي ايران:
در انتظار رسيدگي جلسه دادگاه در راهروهاي فشرده و دم كرده از غم نامه ها و حنجره هاي خشك شده از شكايات به سر مي بردم كه چهره پر اضطراب زني هراسان ، مرا متوجه خود كرد. اين زن سعي مي کرد از ميان جمعيت راهي براي خود باز کند و پشت سر او زني ديگر كه فهميدم خواهرش است پيش مي آمد و دست يك پسر 4 ساله و يك دختر 10 ساله را گرفته بود. برادر اين دو زن نيز همراه آنها بود. به خود گفتم: باز هم حكايت تلخ جدايي تكرار مي شود! ولي لحظه اي بعد يادم آمد كه اينجا “مجتمع خانواده” نيست. پس گوش هايم بي اختيار تيز شد: صحبت از طلاق، مهريه، نفقه، اجرت المثل، استرداد جهيزيه و …. نبود. صحبت از داغي، سرخي و كبودي چهره ي پسرك 4 ساله و بدن دخترك 10 ساله بود. اين دو کودک تا فهميدند كه من وکيلم و ممكن است در اين بيغوله راه، روزنه اي برايشان باشم، با شوقي وصف ناپذير در جيب خود بدنبال آبنبات و آدامسي گشتند و با خنده اي ملتمسانه به من تعارف كردند و گفتند: “خانم وكيل، خانم جان تو را به خدا از اينها بخور كه زور داشته باشي تا ما را نجات بدي، ما ديگه نمي خواهيم بياييم اينجا، ديگه نمي خواهيم از بابا كتك بخوريم!”
آن دو كودك حاصل زندگي پرمخاطره مردي هستند كه زن سوم (مشاراليها) خود را با فريب و تمهيدات خاص اختيار كرده و زن بعد از گذشت سال ها پي به جهالت خود برده است. مرد که معتاد به مواد مخدر و مشروبات الکلي است، زير بار سنگين زندگي، عنان از كف داده و تمام زورش را بر تن نحيف پسرك 4 ساله و بي دفاعش خالي کرده است.به اين داستان غم انگيز که هرچه تکرار مي شود از بار غمش کاسته نمي گردد فکر مي کنم که يكباره صداي پسرك از درد بلند مي شود و دايي اش او را با خود به محوطه بيرون دادسرا مي برد. طبق نظر پزشكي قانوني اين پسر به دليل سنگيني جسمي سخت دچار تورم بيضه گشته كه باعث خروج دردآور ادرار در او شده است. زن مي گويد: حكم حق طلاق و مهريه ام را گرفته ام ولي هنوز طلاق نگرفتم، چون مي ترسم كه نتوانم بچه هايم را خوشبخت كنم! از تهديدهاي مكرر شوهرم مي ترسم، مي ترسم كه بچه هايم در آينده مرا به خاطر اين كار سرزنش كنند و مي ترسم و باز مي ترسم…..

                     

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 0