کدمطلب:23

 
پيكر دخترك بر فراز چوبه دار تاب مي خورد

8/31/2004 10:55:03 AM
وبلاگ گفتار نيک

 
 

   پيكر دخترك بر فراز چوبه دار تاب مي خورد و جمعيت تماشاچي كه براي ديدن جان كندن يك همنوع با هيجان گرد امده بودند با ترس نگاهي بر كالبد بي جانش كردند و به سرنوشت محتوم خود انديشيدند .

مرگ و نيستي فرجام هر انساني است.حال عده اي معتقد به جهاني ديگرند و نابودي را قبول ندارند و عده اي ديگر با قبول فنا سر در راه بي بازگشت زندگي نهاده اند و پيش مي روند .

وقتي قانون در سرزميني دستور به اعدام مي دهد . حق زندگي را كه تنها يكبار به هر فرد اعطا مي شود از وي سلب مي كند و چون در اين ديار كافه خلق سر در سوداي عقبي دارند . با اين حكم مشكلي نداشته و مرگ را پلي براي رسدن به واقعيت مي دانند .

براي همين است كه اين حكم در سرزمين ما پا بر جا است و كس را بر آن فكر اعتراض نيست .اين از سويي و تابو بودن اعتراض به اين قضيه به دليل حكم اوليه و كلام شخص خدا بودن از سويي سبب شده چونان يكي از اصول اصلي حيات در آيد و شك در آن شك در كل وحدانيت تلقي شود .

سخنان اعاظم قوم درباره عما الدين باقي هنوز در گوش ها جاريست كه چون بر اين قضيه سخني راند كافر خواندندش و حكم قتلش دادند .

سخن من در اينجا اين است كه گيريم تمام خلق ايران اعتقاد به جهاني ديگر دارند ، اما آنان كه چنين اعتقادي ندارند و يقين بر فنا و نيستي دارند و مي دانند كه تنها يكبار زندگي مي كنند .بر حكامي كه اينچنين اين حق را از انساني سلب مي كنند .با چه چشمي مي نگرند و آيا خداي ما را سفاك و بي رحم نمي يابند .

آيا حق ندارند ما را كه دست مي بريم و چشم از حدقه بيرون مي كشيم و سر مي زنيم را تروريسن بخوانند .

از آن بدتر تاثير اين قضيه بر فاندامنتاليست هاي درون حامعه است كه با تكيه بر همين احكام گرد هم مي آيند ديدم چه سان سر نامزد جوان را زير آب كردند و زن بد بخت را حكم به فساد دادند و در خلوت باغي سنگسار كردند .

باز نگري بر همه چيز واجب است و نمي شود قوانين را در دنيايي كه با دور تند در حال حركت است دكمه توقف زد

                     

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 30