کدمطلب:12

 
می گیریم ، می گیریم ، می گیریم !

6/13/2005 6:20:12 AM
گلناز

 
 

  
سال 58 که بسیاری از ما هنوز به دنیا نیامده بودیم ، پیش نویس قانون اساسی
جمهوری اسلامی درحالی تصویب شد که به غیر از خانم منیره گرجی زن دیگری در تدوین آن نقش و نظری نداشت . این گونه بود که قانون اساسی کشوری تنها به دست مردان و برای مردان نوشته شد و حقوق زنان ، حقوق نیمی از جمعیت کشور در آن محو شد اگرچه در اصل 21 قانون اساسی آمده است :
همه ی افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه ی حقوق انسانی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی بر خوردارند .
اما باید توجه داشت که بر اساس این اصل زن و مرد به طور یکسان مورد حمایت قانون قرار دارند و این جمله به هیچ وجه به معنای حقوق یکسان داشتن یعنی برابری و مساوات نیست همانطور که به اعتقاد بسیاری از فقها زن و مرد مسلمان از حقوق یکسان برابر نیستند .
نویسندگان قانون اساسی بر تساوی زن و مرد معتقد نبوده بلکه به جای تساوی حقوق به موازنه ی حقوق بین زن و مرد باور دارند و بر این اعتقادند که به دلیل تفاوت های میان زن و مرد ضرورتی ندارد که هر حقی که مرد دارد زن نیز دقیقن ازآن برخوردار باشد و در عوض باید در ازای هر حقی که مرد دارد حقی هم برای زن قایل شد .
این قانونی است که من را که زن را در آن نه هم تراز مرد که نصف مرد می داند و بنابر این خون بهایی هم که به من تعلق می گیرد نصف خون بهای مرد است و همین طور ارثی که به من خواهد رسید نیمی از ارث یست که یک مرد خواهد برد . شهادت من در دادگاه به دلیل ناقص العقل و احساساتی بودن ام !!! ارزشی معدادل نصف ارزش شهادت یک مرد را دارد و گاهی شهادت دادن ام جرم است . قانون خشونت آمیزی که به خانه و حریم خانواده نیز نفوذ کرده و طبق آن مرد حق دارد هر وقت که بخواهد همسر خود را طلاق دهد و حق سرپرستی کودکان را از او بگیرد و قتل کودک به دست مرد را مجاز می داند . قانونی که که در آن هرگاه مردی همسر خورد را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد می تواند در همان حال او را به قتل رساند .
این قانون، قانون من نیست . برای احقاق حقوق من نوشته نشده است. پس باید اعتراض خود را به هر شکل که می توانم به قانونی که من را آدم نصفه نیمه ! به حساب آورده است و گاهی اصلن به حساب نیاورده است برسانم .
می گویید : جمهوری اسلامی کلیت اش اشکال دارد شما چسبیده اید به قانون اساسی اش ؟
عزیزان مبارز و انقلابی اجازه دهید ما آن بخشی که کاری از دستمان بر می آید و زورمان می رسد را به عهده بگیریم . کارهای سخت و خطیر مثل انقلاب و بر اندازی را شما که ید طولا در آن دارید به عهده بگیرید ! توقع که ندارید تا آن روز که 26 سال است که قرار است چند ماه دیگر بیاید دست روی دست بگذاریم ؟! راست اش من بعید می دانم در خرتوخری انقلاب شما باز هم حقوق ما ملا خور نشود !
می گویید : شما فمنیست ها بین زنان و مردان فاصله و تفرقه ایجاد می کنید ؟
این هم از آن حرف هاست . کمی که لای پلک ها باز کنید می بینید که فاصله وجود دارد و ما فمنیست ها فقط آن ها را پر رنگ کرده و نشان می دهیم . خون بهای نصف و دیه ی نصف و حق طلاق مردان را فمنیست ها ایجاد کرده اند ؟ فاصله وجود دارد تا زمانی که مردان جامعه در برابر ظلم به زنان سکوت می کنند . سکوتی که می توان تعبیر به رضا شود !
و در آخر شعارابداعی فرناز را می نویسم که ما " می خواهیم ، می خواهیم ، می خواهیم ! می گیریم ، می گیریم ، می گیریم ! حق مان را "
گیرم تنها و با دست خالی . گیرم با تجمعات 100 و 200 نفره . گیرم با فحش و متلک و کتک . گیرم هزار سال دیگر و با امید به جهان دیگری که ممکن است ! روزی بالاخره ما می گیریم حق مان را ...

سرود جنبش زنان

ای زن ای حضور زندگی
به سر رسید زمان بندگی
جهان دیگری ممکن است
تلاش ما سازنده ی آن است
این صدا صدای آزادیست
این ندا طغیان آگاهی ست
رهایی زنان ممکن است
این جنبش سازنده ی ان است

                     

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 1