پس از آن که در انتخابات شوراها مردم به جريان موسوم به اصلاحطلب "نه" گفتند و سايهی آنان از روی سر مردم برداشته شد اکنون کمکم شاهد ثمرات حذف يا تضعيف اين جناح از حکومت هستيم. در هشت سال گذشته در دوران طلایی اصلاحات و بعد در سکون و افولاش تمام تلاش اصلاحطلبان اين بود که خود را نمايندهی مردم معرفی کنند و هر جا اقشار مختلف مردم میخواستند حقوق خود را مطالبه کنند آنان را با هزار حيله و فريب به خانههایشان میفرستادند و میگفتند: "شما آسوده باشيد ما حقوقتان را خواهيم گرفت!" اما اکنون ديگر اين سايه برداشته شده است و مردم تصميم گرفتهاند بدون نماينده با قدرت حاکم روبهرو شوند. ديگر برای آنها فرقی نمیکند "احمدینژاد" رئيسجمهور باشد يا "معين" آنها آموختهاند که هر کس رئيس جمهور باشد اگر آنها در خانههایشان بنشينند و احقاق مطالبات خود را به جنگ جناحهای درون نظام بسپارند پشيزی دريافت نخواهند کرد و فقط بايد هزينه کنند و قربانی بدهند. بعد از دانشجويان، کارگران نخستين قشری بودند که متوجه شدند بايد چشم از جناحهای درون حاکميت بردارند و خود دستبهکار شوند و حقوقشان را مطالبه کنند. اعتراض به "خانه کارگر" و برهم زدن کارزار (کمپين) تبليغاتی "خانه کارگر" به سود آقای رفسنجانی در اول ماه مه و نشان دادن اين که اين خانه، خانهی کارگر نيست و باشگاه سرمايه است نخستين گام مهم برای اين جدایی بود و تشکيل سنديکای کارگران در شرکت واحد گام مهم ديگری و اين گامها پرشتابتر از آنچه میتوان تصورش را کرد برداشته خواهد شد. کارگران به جای چشم دوختن به نوالهی ناگزيری که حکومت جلویشان پرتاب میکند برای به دست آوردن حقوق خود به اتحاد و همبستهگی با ساير کارگران جهان میانديشند. زنان که بيشتر از هر قشری در اين سالها حقوق خود را از دست دادهاند و مورد بيشترين آزار و فشار اجتماعی بودند و از آنسو نيز بيشترين بار مبارزه را چه در زندهگی روزمره و در کوی و برزن چه در حرکتهای سازمان يافته بردوش کشيدهاند اکنون اين جداسری را آغاز کردهاند. روز يکشنبه ساعت 5 تا 6 بعدازظهر مقابل در اصلی دانشگاه تهران زنان تجمع میکنند تا نسبت به نقض حقوق زنان در قانون اساسی اعتراض کنند. سايت تريبون فمينيستی ايران و سايت زنان ايران نام تشکلهای حمايت کننده در اين گردهمآيی اعتراضی را درج کرده اند. اميد میرود تمام زنان و مردان آزادانديش به اين حرکت اعتراضی بپيوندند. راهکار عملی که دوستان در جستوجوی آن هستند همين است. احقاق حق خارج از حاکميت و مستقل؛ اجازه دهيم جناحهای درون حاکميت با هم بر سر اين که چه کسی بهتر حق ما را میدهد دعوا کنند ما کاری به اين دعواها نداريم و حق خود را طلب میکنيم از هر کس که قدرتی دارد. آنچه اصالت دارد حقوق ما ست نه صاحبان قدرت که میخواهند با قطرهچکان اين حقوق را قطره قطره به حلق خشکمان بچکانند. ما باران میخواهيم ما سيل میخواهيم ما توفان میخواهيم ما سرزمينی آزاد و آباد و برابر میخواهيم. |