کدمطلب:46

 
اعلام حضور قدرتمند زنان

6/16/2005 3:47:41 AM
وبلاگ اميد معماريان

 
 

   اين چهره واقعي جامعه ايراني است. اين را خبرنگار ايتاليايي روزنامه لارپوليکا مي گويد که براي ديدن تجمع زنان به جلوي دانشگاه تهران آمده است. روز يکشنبه نزديک به دو هزار تن اززنان ايراني، درست در روزهاي منتهي به انتخابات رياست جمهوري نهم، به صورت مستقل به طرح ديدگاه هاي خود در خصوص مسائل زنان پرداختند.

برخي از اصلاح طلبان فعالان اجتماعي را از برگزاري چنين نشستي برحذر داشته بودند. به اعتقاد آنها پيگيري خطر تغيير بخشي از قانون اساسي در موقعي که مبارزه اي نزديک ميان کانديداي اصلي اصلاح طلبان درون حکومتي-دکتر معين- و کانديداهاي محافظه کاران جريان دارد، به تضعيف صفوف اصلاح طلبان مي انجامد. اما به عنوان يکي از معدود حرکت هاي زنان ايراني، آنان اين بار صرف نظر از ملاحظات سياسي وتقسيم بندي هاي موجود در اين حوزه، با تعريف مشخص مطالبات خود تلاش کردند صداي مستقلي از خود را به گوش جامعه برسانند. صدايي که سال ها پشت ديوار دموکراسي خواهي اصلاح طلبان گم مانده بود وحداقل به خاطر آميزشي که با آن داشت، وضوح چنداني نداشت.

مجموعه حساسيتي که توسط پليس رسمي ونيروهاي شبه نظامي نسبت به گردهمايي جمع معدودي از زنان بروز داده شد نيز در خود پيامي جدي داشت. محافظه کاران اگر چه حتي بتوانند در برخي سازوکارهاي اداره جامعه حداقلي از «دموکراسي گزينشي» را تحمل کنند، اما آن هنگام که موضوع زنان مطرح مي شود، دست ها وچماق ها وباتوم ها را بالا مي گيرند. براي محافظه کاران موضوع زنان يک خط قرمز پر رنگ به حساب مي آيد. ازآنجا که طرح مباحث زنان وهر گونه تغييري در اين حوزه، به تزلزل اقتدار ايدئولوژيک آنان مي انجامد، آنان مي کوشند ديواري سيماني بين خود وبخشي از زنان که برابرخواهانه به طرح مطالبات خود مي پردازند، به وجود بياورند. محافظه کاران تندرو، خط قرمزهايي درحوزه زنان دارند که بسيار صلب است ونه تنها توانايي وتساهل شنيدن صداي بخشي از زنان جامعه ايراني را ندارند، بلکه آماده سرکوب وجلوگيري از هر گونه تلاش دموکراتيک زنان با روش هاي خياباني که موجب توزيع آگاهي به اقشار مختلف جامعه مي شوند، هستند. اگر چه چنين رويکرد واپس گرايي اندک اندک در جامعه جهاني وحتي بخش هاي عمده اي از جامعه ايراني منزوي مي شود اما به دليل اتصال چنين تفکري به پايگاه هاي قدرت ناپاسخگو متاسفانه روشنفکران ونويسندگان وفعالان اجتماعي بايد هزينه هاي نامتناسبي را با پيکار اجتماعي که آغازيده اند، بپردازند.

از ديگر سو، جنبش زنان ايراني که هم اينک در قالب سازمان هاي غيردولتي وفعال حقوق بشري وترويجي سازمان جديدي يافته است، با نام گذاري« شبکه» بر روي خود نشان مي دهد که اندک اندک ادبيات تغيير در گفتمان خرده جنبش هاي اجتماعي را فراگرفته است. بنابراين "جنبش" با تغيير کالبدي به "شبکه"، حکايت از تفوق ادبيات جامعه مدني بر ادبيات چپ گرايانه ومارکسييتي مبارزاتي اوائل دهه شصت وهمچنين ادبيات مبارزه سياسي زنان انقلابي دو دهه بعد از انقلاب دارد. غلبه "ادبيات جامعه مدني" در لباس انجمني، منجر به رويکردهاي مسالمت آميزي مي شود که به روش هاي مدني همچون چانه زني، پيکاراجتماعي، بسيج نيروهاي هدفدار والبته لابي براي تغيير مي انديشد. اگر چه چنين رويکردهايي در برابر دولت هاي دموکراتيک عمل مي کند و به انجام مي رسد، اما به نظر مي رسد دستگاه سرکوب ومقابله محافظه کاران نيز در برابر چشم هاي بيشماري که روي تحولات جامعه ايراني انداخته شده است، نمي تواند به ايجاد هزينه هايي که سابقا در دستور کار داشت تن بدهد. ديروز، در چشمان همه آنهايي که در دست چوب وباتوم داشتند - جز لباس شخصي ها- ته مانده نگراني اي را مي شد ديد. آنها مي دانند ممکن است براي پاسخگويي دربرابر ملت دست هايي خالي خواهند داشت.

اما حتي با سازمان يابي جديد فعالان امور اجتماعي زنان، که اين بار حتي بيش از چندين مراسم زنانه اي مانند هشتم مارس، توفيق بسيج زنان ودختران جوان را داشت، شکاف بين نيروهاي اجتماعي اصولگرا و طرح مطالبات زنان عميق وعميق تر خواهد شد. شکافي که سالهاست، اندک اندک عميق مي شود ودر عمق اين شکاف نيروهايي تربيت مي شوند که نسبت به اين حرکت آگاهي لازم را دارند.

نکته ديگري که در طرح عمومي بخشي از مطالبات جامعه زنان در تجمعه ديروز مي توان اشاره کرد، حضور مذهبي هاي ديروز وسکولارهاي امروز است. کساني که تا پيش از اين در سالهاي آغازين دهه شصت سنت ومذهب را به عنوان مرجع تفسير همه نيازهاي بشري واز جمله زنان مورد توجه قرار مي دادند هم اکنون در کنار ساير زنان با احترام واستفاده به هنگام از چنين مراجعي آرمان هاي انساني ميثاق ها وقراردادهاي انساني را براي يک زندگي کاملا زميني، برمي گزينند.

شايد همين ائتلاف هاي موضوعي وگفتماني است که اولا براي آنکه حداقل ها حفظ بماند، چنين حرکت هايي را به سمت يک عقلانيت مدرن مي برد که درآن جايي پايي از انقلابي گري دهه شصت نمي توان يافت واز ديگر سو مي توان به ثمر بخش بودن آن به دليل نمايندگي کردن بخش هاي متنوع تري از جامعه زنان اميدوار بود.
به دليل ويژگي هاي مدني وعقلانيت برنامه اي وراهبردي چنين حرکتي که پيوند عميقي با جامعه مدني ايراني دارد مي توان انتظار داشت که حتي دستگاه سرکوب نيزگوش هاي خودرا براي شنيدن آماده کند.
روزهاي آينده براي شبکه زنان روزهاي تعيين کننده اي خواهد بود. آنان ديروز اعلام حضوري قدرتمند داشتند.

                     

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 0