کدمطلب:56

 
حقوق زن جهان شمول است

6/17/2005 3:46:13 AM
گزارش دیبا علیخانی

 
 

  
صدای همبستگی زنان ایران، صدای تلاش برای رفع تبعیض در جامعه و لغو قوانین زن ستیز، صدای اعتراض به نقض حقوق انسان، در روز یکشنبه 22 خرداد ساعت 5 بعدازظهر در مقابل دانشگاه تهران به گوش همه جهانیان رسید.
تحت تدابیر شدید امنیتی و علیرغم اینکه اتوبوسها را کنار هم پارک کرده بودند و حصاری را به دور زنان تشکیل داده بودند، نیروهای انتظامی مانع ورود مردم به داخل تجمع می شدند و زنان معترض را مورد ضرب و شتم قرار میدادند. اما باز هم جوانها مردها و زنان خاضر در مسیر دانشگاه، خود را به طرف متحصنین می رساندند و با هم خواست و مطالبات زنان را شعار می دادند.
جامعه حمایت از زنان و زنان آزادیخواه و برابری طلب در تظاهرات شکوهمند زنان به پخش تراکتها و شعارهایی با عناوین:
خشونت علیه زنان = خشونت علیه انسان، آزادی یعنی بازگشت اختیار به انسان، آزادی ، برابری، و .... اقدام نمودند.
همچنین در خیابان انقلاب و محل سینما مرکزی بیانیه جامعه حمایت زنان قرائت گردید. زنان برابری طلب با حضور فعال خود در این تظاهرات خواستار تغییرات اساسی و بنیادی در رفع مشکلات زنان و برابری کامل زنان و مردان شدند.

بیانیه دیبا علیخانی دبیر جامعه حمایت زنان در تجمع و اعتراضات زنان در تهران
( این بیانیه جلو درب سینما مرکزی واقع در خیابان انقلاب خوانده شد)
اگر مساله امروز انتخابات است. اعتراض نه به رد صلاحیت شدن زنان بلکه به وجود هزار ویک قید و بند و نبود آزادی هم برای مردان و هم زنان است. خودتان بگویید به کدام باید رای داد؟ بازهم منتظر اصلاحات شویم یا به کسانی که برای زن نه تنها حقوق شهروندی بلکه هیچ حقوق انسانی قایل نیستند!


دوستان!

اجتماع امروز ما زنان در اینجا به عناوین گوناگون تعبیر وتفسیر شده و یا میشود.

ممکن است تصور شود که این اجتماع به خاطر رد صلاحیت شدن کاندیداهای زن است! یا گفته شده است که به خاطر این است که زن در قانون اساسی "مادر" تعریف شده است و یا اینکه گویا زنان اقلیتهای قومی، فشار مضاعف دارند. اگر یک ناظر خارجی با این تعابیر و تفاسیر ما را نگاه کند، حتما میگوید عجب آدمهای بی درد یا کم دردی! عجب جای گل و بلبلی است. عجب زنان خوشبختی اند اینها... به ما میگویند، در حالی که در کشور همسایه شان، زنان تازه حق رای گرفته اند اینها حق رییس جمهور شدن را هم میخواهند!

با این تفاسیر اگر خدای ناخواسته یکی از زنان کاندید رییس جمهوری قبول صلاحیت میشد دیگر حضور ما در اینجا منتفی بود. شاید یک روز دیگر و بعد ازانتخابات جمع میشدیم و به بی حقوقیهای دیگرمان اعتراض میکردیم.

اگر مساله امروز انتخابات است. اعتراض نه به رد صلاحیت شدن زنان بلکه به وجود هزار ویک قید و بند و نبود آزادی هم برای مردان و هم زنان است. خودتان بگویید به کدام باید رای داد؟ بازهم منتظر اصلاحات شویم یا به کسانی که برای زن نه تنها حقوق شهروندی بلکه هیچ حقوق انسانی قایل نیستند!

دوستان!

میلیونها زن درجه دو و سه شده، میلیونها زن اسیر مردسالاری و ناموس پرستی، میلیونها زن بی سرپرست و خیل زنان تن فروش و دختران فراری و همه ماها زنان تحقیر شده که حتی در پوشش خود آزاد نیستیم منتظرند تا این شرایط عوض شود. تا زنان به عنوان انسان برابر با مردان در جامعه به رسمیت شناخته شوند. تا سنگسار و آپارتاید جنسی بطور کامل لغو گردد.

ما میتوانیم یک روز به خاطر ولو یک مطالبه و خواست در چنین جایی جمع شویم. این نه تنها اشکالی ندارد بلکه خوب هم هست. اما چه همان روز و چه حالا و هر چه زودتر جنبش زنان باید راه خودش را پیدا کند و به چیزی کمتر از برابری کامل حقوقی و انسانی با مردان رضایت ندهد. من نمیدانم این قانون اساسی کی تغییر میکند و یا چه کسی آن را تغییر میدهد. اما این را میفهمم که جنبش زنان این ظرفیت را دارد که حقش را بگیرد.

حق گرفتنی است. دادنی نیست. اگر کسی به بحثهای مجلسی و قول و قرارهای این و آن دل خوش کرده است اشتباه بزرگی میکند. جنبش زنان باید روی پای خودش بایستد. رهبران این جنبش باید جلو بیایند. ما باید تمام حقمان را یک جا بخواهیم. حقوق زنان مانند حق هر انسان دیگر در این دنیا جهانشمول است. برابری زن و مرد حقی پذیرفته شده و قابل احترام در جوامع بشری امروز است. کیست که نداند کمر همه ما زیر بار تحقیر و فرودستی و تبعیض و فشار و خشونت آشکار و روزمره خم شده است. شما حرف از فرصت مدنی میزنید. من هم حقوق مدنی وانسانیم را میخواهم. کار از کنکاش در این و آن ماده قانون اساسی گذشته است. ما فاقد ابتدایی ترین حقوق انسانی هستیم. چه توهینی بیشتر از جداسازی زن و مرد؟ چه اهانتی بالاتر از اینکه هر روز و هر لحظه در خانه وخیابان پاسبان پوشش و راه رفتنت باشند؟ ما خواستار برابری کامل زن و مرد هستیم. بی قید و شرط و بی اما واگر. اگر لازم است این برابری را تعریف کنیم خوب بکنیم. من نمیپذیرم و نپذیرفته ام که زن بودنم حرمت اجتماعی و حقوق انسانیم را نصف مرد کرده است! کسی این را نپذیرد.

ما اعلام میکنیم که

١-همه قوانینی که به نوعی زن را جنس دوم یا نیمه مرد میداند و آن را در مرتبه پایینتر قرار میدهد باید لغو شوند. زن و مرد برابرند.

٢- زندگی خصوصی انسان، روابط شخصی، انتخاب پوشش وتعلقات فکری و غیره از هر گونه دخالت محفوظ بماند.

٣- زنان ناموس هیچکس نیستند. دولت و جامعه باید امنیت زنان را از وقوع قتلهای ناموسی حفظ کند.

٤- تن فروشی جرم نیست. بلکه نتیجه شرایط اقتصادی و اجتماعی است که به آنها تحمیل شده است. به هر وسیله ممکن واز جمله تامین اقتصادیشان حرمت انسانی آنها محفوظ گردد.
زنده باد جنبش برابری زن و مرد
درود به همه شما
22 خرداد 84
جامعه حمایت زنان

                     

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 2