کدمطلب:63

 
رهائي زنان ممکن است، این جنبش سازنده آن است!

7/5/2005 9:57:04 AM
فرزانه عظیمی - عصر نو

 
 

   يکشنبه بعد از ظهر ۲۲ خرداد، زنان طبق برنامه اي که از قبل اعلام کرده بودند، براي اعتراض عليه بي حقوقي هاي قانوني شده در قانون اساسي، براي اعتراض عليه دشواري ها و موانع سر راه برابري حقوق زن و مرد، طي يک گردهمايي بي سابقه و بزرگ در مقابل سر در دانشگاه تهران تجمع نمودند. عليرغم "قانوني" بودن اين تظاهرات از پيش اعلام شده، عليرغم اينکه تنها سلاح زنان شعارهايشان بود، و تنها پشت گرمي شان، صداي گرم و گام هاي مصمم همدلانشان بود که دست در دست آنان در کنارشان، يا فرسنگها دورتر با آنها فرياد رهائي زنان از قيد و بند سنت هاي مردسالار و يادگار روزهاي سياه مرده را سر مي دادند، از سوي ماموران انتظامي مورد حمله و اعمال خشونت قرار گرفتند.

ماموران انتظامي همچون فرماندهان ارشدشان، حتي تحمل شعارهاي آزادي زن را نداشتند، چه رسد تحمل جمعي را که فشرده در کنار هم روي زمين نشسته بودند و عزم راسخشان عملي کردن شعارهايشان بود. شعارهائي چون: "ما مي‌خواهيم و بدست مي‌آوريم"، "ما زنيم، انسانيم، شهروند اين دياريم اما حقي نداريم"، "آزادي، برابري حق طبيعي ماست"، "زنداني خشونت، آزاد بايد گردد"، "تساوي حقوقي، خواسته جنبش ماست" و "قوانين ضد زن، مانع پيشرفت ماست". "قانون عادلانه / رهايي زنانه / راه رهايي ماست"، "قوانين ضد زن منشا استبداد است / تساوي حقوقي کف مطالبات است"، "يک صدا متحد، صلح، قانون، آزادي" ، "قانون نابرابر، حقوق ضدبشر، ملغي بايد گردد"، "قوانين زن‌ستيز، منشأ اختناق است" ، "حقوق نوع بشر، آزادي ايران است"، "قوانين زن‌ستيز، گفتمان صلح‌ستيز، جنگ عليه زنان است"، "يكصدا، متحد، صلح، قانون آزادي"، "آگاهي، آزادي، قانون انتخابي"، "قانون ظالمانه، سنت‌هاي مردانه، ملغي بايد گردد"، "حق زن ايراني، احيا بايد گردد"، "قانون مردمحور، اين جايگاه برتر، تحقير ما زنان است"، "زن ايراني اگر آگه شود، اين قوانين را به كل منكر شود و بالاخره، رهائي زنان ممکن است، اين جنبش سازنده آن است!

زنان آمده بودند تا درست قبل از انتخابات، به نقض حقوق خود در قانون اساسي، که مانع کانديد شدن آنان مي شد اعتراض کنند. آمده بودند تا بگويند که ديگر از اين همه بي حقوقي به جان آمده اند. آمده بودند تا به کساني که قرار بود بزودي به مسند رياست جمهوري بنشينند بگويند که "اگر دولتمردان پس از ۲۶ سال باز هم به خواسته‎هاي برحق و عدالت‎جويانه‎ي ما زنان، وقعي نگذارند، اعتراض مدني و مسالمت‎آميز خود را ادامه خواهيم داد."

زنان حرفهاي زيادي براي زدن داشتند. سخنرانان آنان خانم ها سيمين بهبهاني، فريبا داوودي‌ مهاجر، شادي صدر، نوشين احمدي‌خراساني، مرضيه مرتاضي لنگرودي و ... آمده بودند تا خواستهايشان را طرح کنند، اما ماموران انتظامي اجازه ندادند تا آنها بتوانند در محيطي آرام حرفهايشان را بزنند و سخنراني هايشان را طبق برنامه پيش ببرند. خانم سيمين بهبهاني براي آرام کردن ماموران انتظامي شعري را خواند و ضمن آنکه گفت خطاب اين شعر به آقايان است آنها را به آرامش دعوت کرد:



لاف ز برتري کم زن، سنگ برابرت بوديم

تير به ما چه مي باري، نيمه ديگرت هستيم



تخمه بي جانت را در تن خويش جان داديم

حرمت ما نگه مي دار خالق و مادرت هستيم



عزت و امن و آسايش، مي طلبي زما؟ آري

از دل خود اگر پرسي، همسر و دلبرت هستيم



حق طلبان و همراهيم، زنده و شاد و سرپاييم

گام بزن بيا با ما، ما همه ياورت هستيم



حق حيات کاملتر، گرچه به کام شير اندر

مطلب ماست باور کن، تشنه باورت هستيم



اين نيمه ديگر اما تنها مشکلش قوانين نيستند. اگر ماموران مانع از پيوستن و حمايت مردم به زنان تظاهرات کننده که تعدادشان چندين صد نفر بود مي شدند، اما ديوارهاي سنت بود که بيش از هرچيز مانع پيوستن مردم بيشتري به اين تظاهرات بود. ديوارهاي نامرئي که در طول سالها حکومت مذهبي هر چه قطورتر شده و تلاش در خانه نشين کردن زنان کرده است و آمدن آنها به خيابان و طلب حق توسط آنها را گناه نابخشودني مي داند.

زنان ما در اوائل انقلاب نيز يکبار براي حقوق اوليه خود به خيابانها ريختند و آزادي خويش را فرياد زدند. در آنزمان نه تنها جامعه سنتي ما که بسياري از روشنفکران نيز فرياد آزادي زنان را نشنيدند و مفهوم آن را درک نکردند و تظاهرات اين زنان تنها ماند، با حمله نيروهاي حزب الله درهم شکسته شد و اين آغاز يک دوره تاريک ديگر زندگي زن ايراني، در از دست دادن گام به گام حقوق خويش بود. صداي زنان اما با اين سرکوب و قوانين مصوب بعد از اين سرکوب خاموش نشد. در طول سال ها در مبارزه عليه بي حقوقي حاکم، هر روز پر طنين تر شد. حرکت ۲۲ خرداد ادامه تظاهرات اول زنان در مقابل دانشگاه، اما در شرايطي ديگر و با تدارک و تجربه و اندوخته اي ديگر بود. ده ها تشکل متعلق به جنبش زنان در سازماندهي آن مشارکت داشتند. علاوه بر پشتيباني گسترده از اين حرکت در داخل کشور، از سوي نيروهاي جنبش مدني و فعالان سياسي و فرهنگي، صد ها تشکل اعم از تشکلهاي زنان، سازمانها و احزاب و نهادهاي مدني و بسياري از زنان و مردان روشنفکر و آزاديخواه از آن پشتيباني کرده بودند. اين بار ديگر زنان تنها نبودند، فريادشان را به گوش نه فقط دولمتردان ايران، که به گوش جهانيان مي رساندند. اين بار ديگر حمله نيروهاي انتظامي نيز قادر نبود عزم جزم آنان را براي فرياد خواستهايشان درهم شکند.

۲۲ خرداد نقطه عطفي بود و آغاز ديگري که به حرکت زنان و مبارزات آنان چهره ديگري داد. آنها نيامده بودند تا آزادي را طلب کنند، آنها اين بار آمده بودند تا حق خود را به دولمتردان حال و آينده ديکته کنند و عزم خود را در تلاش براي رسيدن به خواست هايشان به نمايش گذارند. اين نسل از زنان همان هائي بودند که چند روز پيش درهاي استاديوم آزادي را با سرسختي و پيگيري، به روي خويش گشوده بودند و قصد دارند تا خود آزادي را تسخير کنند.

اما زنان براي رسيدن به خواست هاشان نه فقط ديوارهاي قانوني را که مانع رسيدن آنان به برابر حقوقي است، بلکه ديوارهاي نامرئي سنت را نيز بايد درنوردند. جنبش زنان راه درازي در پيش دارد تا پشتيباني ميليونها زن را که هر روز در خانه، اداره، دانشگاه، کارخانه و مزرعه و ... با انواع بي عدالتي جنسي مواجهند، به سوي خود جلب کند و نيروي متحد زنان را يکپارچه کند و به ميدان بياورد. جنبش زنان هنوز تلاش بسياري در پيش دارد تا بتواند به مادراني که نسلهاي آينده را پرورش مي دهند، بقبولاند که دختر و پسرشان را با يک چشم نگاه کنند و به آنها آزادي برابر بدهند و به زنان بگويند تا از گوشزد حقوقشان در نزد همسرانشان، برادرانشان و پدرانشان هر روز و هر لحظه کوتاهي نورزند. ما زنان به همراه تمامي مردان آزاده، راه دشوار و پر سنگلاخي را در پيش رو داريم:



" ـ تا بتوانيم در برابر ازدواج‎هاي اجباري دختربچه‎ها در گوشه و كنار اين مملكت قدعلم كنيم

ـ تا بتوانيم براي حقوق مادران در حضانت و ولايت كودكان‎شان تلاش كنيم

ـ تا بتوانيم جلوي تعدد زوجات (رسمي و غيررسمي) و طلاق‎هاي يكطرفه و ظالمانه را بگيريم

ـ تا بتوانيم حق دختران جوان را در انتخاب نوع زندگي‎شان گسترده سازيم

- تا بتوانيم با نگرشي كه در جامعه زنان را نيمي از مرد به حساب مي‎آورد مبارزه كنيم

ـ تا بتوانيم بدون موانع قانوني خانه‎ي امن درست كنيم و خشونت عليه زنان را كاهش دهيم و جلوي قتل‎هاي ناموسي را بگيريم

ـ تا بتوانيم خودسوزي‎هاي زنان را كه بر اثر بن‎بست در زندگي اجتماعي و خصوصي‎شان حاصل مي‎شود از بين ببريم

ـ تا بتوانيم خواهان تامين اجتماعي و زندگي مناسبي و خدمات و سرويس‎هاي رايگان براي همه‎ي زنان به‎ويژه زنان طبقات پايين جامعه شويم

ـ تا بتوانيم دموكراسي و آزادي را در جامعه نهادينه سازيم " *

اما ما مي دانيم که جهاني ديگر ممکن است، جهاني که تلاش ما سازنده آن است!



* به نقل از قطعنامه ي پاياني تجمع زنان




                     

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 0