کدمطلب:9

 
سخنراني جمعي (قسمت اول)

4/2/2004 4:23:29 AM
طرح از: نوشين احمدي خراساني

 

 

  
«سخنراني جمعي» كه متن آن در زير مي‎آيد قرار بود در پارك لاله به مناسبت روز جهاني زن (دوشنبه 18 اسفند 1382) توسط مركز فرهنگي زنان ارائه شود. متاسفانه لغو برنامه سبب شد كه اين سخنراني جمعي اجرا نشود. اما روز بعد از آن در دانشكده روانشناسي دانشگاه تهران در سميناري كه به مناسبت 8 مارس برگزار شد با تغييراتي اجرا گرديد.
(عكس ها: آزاده بابايي‎فرد)

مجري مراسم بايد به همان شكل كه ديگر سخنرانان برنامه را دعوت كرده بدون اين‎كه اعلام كند جمعيت با چه چيزي مواجه خواهد شد‎، سخنراني بعدي را اعلام كند (در واقع مجري نبايد از لفظ نمايش يا چيز ديگري استفاده كند).

مجري مراسم 8 مارس: از خانم‎ها فيروزه مهاجر، پروين اردلان و نوشين احمدي خراساني مي‎خواهم كه براي ارائه سخنراني خود به جايگاه تشريف بياورند.

نوشين احمدي، فيروزه مهاجر ، پروين اردلان بلند مي‎شوند و روي پله‎ها پايين سن آمفي‎تئاتر روباز پارك لاله مي‎نشينند . در عوض 5 نفر از بچه‎ها (زهره ارزني ،نازنين كياني‎فرد، ميترا شجاعي، منصوره شجاعي و طلعت تقي‎نيا) به بالاي سن مي‎روند و آن‎جا مي‎ايستند.
يك بلندگو بايد دست زهره در آن بالا باشد، يك بلندگو دست ناهيد جعفري و يك بلندگو دست نرگس طيبات در نقش مدعي‎العموم. ناهيد جعفري يك بلندگوي دستي را هم گرفته و كنار سه نفر (نوشين ، پروين و فيروزه) پايين سن مي‎ايستد. سحر سجادي، هما مداح، ناهيد كشاورز، فائزه محمدي، فخري شادفر ، مهسا شكرلو و سيمين مرعشي و نيز يك نفر از بچه‎ها كه صورتش را با رنگ كبود كرده و نام كوچك همه بچه‎ها روي كاغذ نوشته شده و روي لباس او چسبانده شده است در حاشيه جمعيت قرار مي‎گيرند. نرگس طيبات كه نقش مدعي‎العموم را بازي مي‎كند در رديف اول نسبت به سن نشسته كه سخنران‎ها بتوانند بلندگو را در صورت نياز از او بگيرند.

نوشين احمدي خراساني: ما تصميم گرفتيم اين‎بار به جاي سخنراني فردي، سخنراني جمعي بكنيم. ناهيد جعفري در اين‎جا حكم صداي همه ما را دارد چون ما بازيگر نيستيم و حتا نمي‎توانيم نقش خودمان را بازي كنيم. سخنراني ما نيم ساعت بيشتر طول نمي‎كشد لطفا تا آخر سخنراني با ما باشيد.

پروين اردلان: ما زنان مجبور بوده‎ايم هميشه خود را ثابت كنيم. اين هم شناسنامه‎هايمان. من پروين اردلان هستم ايشان نوشين احمدي خراساني و ايشان فيروزه مهاجر هستند.

ناهيد جعفري (شناسنامه‎ها را مي‎گيرد و نگاه مي‎كند): رؤيت شد. صحيح است.

پروين و نوشين و فيروزه ماسك‎هاي خود را در مي‎آورند و به صورت مي‎زنند.

مدعي‎العموم (نرگس طيبات): من مدعي‎العموم اين جمعيت هستم. البته بدون اين‎كه با راي شما انتخاب شوم خودم را انتخاب كرده‎ام. آخه مردم ايران تازه حضور سبز، آبي، قرمز، نارنجي و غيره خود را در انتخابات نشان داده‎اند پس لطفا بدون اين‎كه تحصن كنيد بگذاريد من مدعي‎العموم باشم.

ناهيد: خيلي خوب آقاي مدعي‎العموم چه مي‎خواهيد؟ ببخشيد گفتم «آقا» چون مدعي‎العموم‎ها معمولا مردند. زنان مدعي خودشان هم نيستند.

مدعي‎العموم: مي‎خواستم بدونم چرا ماسك به صورت گذاشتيد.

ناهيد جعفري گوشش را نزديك سه نفر (نوشين، فيروزه، پروين) مي‎كند و سپس انگار كه حرف‎هايي از آن‎ها شنيده ،رو به جمعيت مي‎كند.

ناهيد: اين خانم‎ها مي‎گويند به اين دليل ماسك به صورت گذاشته‎ايم چون هر جا مي‎رويم به جاي اين‎كه حرف‎هاي‎مان را گوش بدهند اول ريخت‎مان را ورانداز مي‎كنند و بعد در مورد سن و سال‎مان اظهار نظر مي‎كنند و بعد هم در مورد اين‎كه كدام‎مان جوان‎تر يا خوشگل‎تريم صحبت مي‎كنند خلاصه اين ماسك‎ها را گذاشتيم كه شما لااقل اين دغدغه‎ها را نداشته باشيد.

در اين‎جا ناهيد كمي مكث مي‎كند و سپس دنباله صحبت را مي‎گيرد.

ناهيد: بهتر است شروع كنيم. موضوع سخنراني درباره خشونت عليه زنان است. لطفا خانم فيروزه مهاجر در اين باره صحبت كنيد.

ناهيد ميكروفن را جلوي دهان فيروزه مهاجر مي‎گيرد. فيروزه بدون اين‎كه حرف بزند، لبش را تكان مي‎دهد. بعد از چند دقيقه مدعي‎العموم بلند مي‎شود.

مدعي‎العموم: ما صداي‎تان را نمي‎شنويم، بلندتر صحبت كنيد.

ناهيد: خانم مهاجر مي‎گويد همه در برابر خشونتي كه بر زنان مي‎شود سكوت مي‎كنند، اگر زناني هم در برابر آن اعتراض كنند صداي‎شان شنيده نمي‎شود. اگر شنيده مي‎شد اين همه زنان در دادگاه‎ها، در محيط‎هاي كار، در دانشگاه دارند ضجه مي‎زنند كه قوانين ناعادلانه بايد تغيير كند آيا تغييري كرده؟… قوانين ما نه تنها از زنان خشونت ديده حمايتي نمي‎كند بلكه آنها را مورد خشونت هم قرار مي‎دهد. در اين مورد خانم زهره ارزني كه وكيل هستند مي‎توانند توضيح دهند...

زهره ارزني: جوامعي كه داراي قوانين تبعيض‎آميز و نابرابر نسبت به افراد به‎ويژه زنان هستند، خشونت نيز بسيار گسترده است. زيرا خود اين قوانين تبعيض‎آميز به‎صورت مستقيم و غير مستقيم در جامعه ايجاد خشونت مي‎كنند. در كشور ما نيز قوانين نابرابر و تبعيض‎آميز نسبت به زنان وجود دارد، مانند نابرابري زن و مرد ايراني در مجازات قصاص و ديات يا نابرابري حقوق و تكاليف زن ومرد در حقوق خانواده. با وجود آن‎كه در سند پكن تمامي دولت‎ها موظف شده‎اند كه اقداماتي در جامعه انجام دهند كه موجب كاهش خشونت عليه زنان شود، اما در جامعه ما اقدام قابل توجهي در اين زمينه نشده است. در مواردي هم كه زنان مي توانند به استناد قانون ، زماني‎كه مورد خشونت واقع مي شوند به مراجع صالحه شكايت كنند مانند خشونت جسمي وخشونت اقتصادي، پروسه طولاني رسيدگي و شرايط سخت اثبات جرم آن‎چنان است كه جلوي آن‎ها را سد مي‎كند زيرا با توجه به اين‎كه اين جرايم خانگي هستند زنان مدرك و شاهدي براي اثبات خشونت‎هايي كه بر آن‎ها روا مي‎شود ندارند . براي مثال زني‎كه شوهرش او را كتك زده و كسي ناظر اين امر نبوده است، دادگاه از زن مي‎خواهد كه كتك زدن شوهرش را اثبات كند. درحالي‎كه اين مسئله عمدتا غيرممكن است زيرا اكثر اين جرايم در خانه و دور ازچشم ديگران اتفاق مي‎افتد...

مدعي‎العموم: خب اگه خشونت به زنان به قوانين مربوط مي‎شه با مردم چيكار داريد؟ بريد و حق‎تان را از قانون بگيريد.

سيمين مرعشي: دست نگه‎ داريد. مسئله خشونت فقط خشونت قانوني نيست و خشونت خانگي هم فقط يكي از انواع خشونت عليه زنان است. خشونت اقتصادي يا مالي كه در جامعه ما ريشه دارد بسيار مهم است و بسيار رايج است كه مردان نگذارند زنان‎شان كار كنند و بعد آن‎ها را بي‎عرضه و نان‎خور خطاب كنند يا همه منابع مالي را تحت كنترل خود داشته باشند. به‎هرحال خشونت عليه زنان تنها قانوني، جسماني، جنسي، اقتصادي و احساسي نيست بلكه زنان را در محيطي از ترس، ناكامي، تحقير و نااميدي قرار دادن خشونت است چراكه در چنين شرايطي به زنان زندگي همراه با شرم تحميل مي‎شود. اين خشونت‎ها مي‎تواند مبناي نژادي، قومي، سني، شغلي، تحصيلي، طبقاتي، ناتواني‎هاي جسمي و مهاجرتي هم داشته باشد.
خشونت در زندگي زنان چرخه‎اي است كه از كودكي و حتا قبل از تولد آغاز مي‎شود تا زمان مرگ ادامه مي‎يابد و در دوران‎هاي مختلف زندگي زنان شكل‎هاي مختلفي به خود مي‎گيرد و گاهي چند نوع خشونت هم‎زمان و گاهي در تمام دوران زندگي زن تكرار مي‎شود.

ناهيد: خانم احمدي نظر شما چيه؟

ميكروفن را به دهان نوشين نزديك مي‎كند ولي نوشين هم فقط لب مي‎زند.

مدعي‎العموم: اي بابا ما كه صدايي نمي‎شنويم.

ناهيد جعفري: خانم احمدي مي‎گويد اگر هر حرفي بزنم بايد بعدا در استانداري جواب پس بدهم، بنابراين صدايشان را حذف كرده‎ايم و فقط تصوير داريم.

مدعي‎العموم: يعني چه خانم؟

ناهيد: مگر پارسال يادتان نيست كه يك دختر دانشجو همين‎جا توي همين مراسم درباره آزارهاي خياباني و «سه نقطه» صحبت كرد تا الان هم در مورد آن از ما بازخواست مي‎كنند. اما باز هم هما مداح اصرار دارد كه داستانش را از آزار خياباني بگويد. هما را ببينيد آن گوشه در حاشيه، مدت‎هاست ايستاده و دارد حرف مي‎زند اما كسي حرف‎هايش را نمي‎شنود. از حاشيه به متن آمدن براي حاشيه‎نشيناني مثل هما خيلي سخت است، چون زن است و چون جوان است. هما بيا جلوي جمع و حرفت را بزن ولي تو رو خدا يك‎جوري بگو كه مشكلي پيش نياد...

هما مداح: مخاطب حرف من خودمان هستيم نه كسه ديگه براي همين خيلي ناراحت نباشيد مشكلي ايجاد بشه... ببخشيد بگذاريد كاغذم را بياورم. ما حتا بدون ورقه هم نمي‎توانيم مشكلات‎مان را بگوييم....

هما مداح كاغذهايش را در مي‎آورد و مطلبش را از روي متن مي‎خواند.

هما مداح: خودم را جمع مي کنم. باز هم جمع تر . پاهام رو به هم مي چسبونم . کوله پشتيام را به خودم فشار مي دهم . از پنجره بيرون رو نگاه مي کنم . ترافيک بديه . دلم مي خواهد شيشه پنجره را پايين بکشم. دستم را به سختي به دستگيره مي رسانم و سخت‎تر از آن، چرخاندن دستگيره است. هواي سرد به صورتم مي خورد و با خودم فکر مي کنم که چرا نمي تونم چيزي بگم ؟ فشار بيشتر مي شود . " خانم پنجره را بکشين بالا يخ کرديم " . چرا نمي تونم داد بزنم ؟ دارم له مي شوم ؟ راستي چه لذتي از پرس کردن من بين در و بدنش به او دست مي دهد ؟ چرا من هيچي نمي گم ؟ چرا به راننده نمي گم بزنه کنار تا پياده شم ؟ نه اصلا براي چي بايد پياده بشم ؟ مگه چه کار کرده ام ؟ چرا بايد به جاي تنبيه او خودم را وسط اتوبان خسته و کوفته سرگردان کنم ؟ تمام انرژي ام را جمع مي کنم . من يک فمينيستم . عضو يک گروهم . جوانم و از دنيا چيزهاي زيادي مي خواهم . قوي هستم . الان بايد دهانم را باز کنم و يک جمله بگويم " آقا لطفا درست بشينين ." " آقا لطفا به اندازه خودتون جا بگيرين ." حالا وقتشه . دهانم را باز مي کنم . هيچ صدايي در نمي آيد . هيچي . هيچي . يادم مي آيد که بارها و بارها راجع به نشستن در تاکسي با بچه‎ها در جلسات هفتگي مان صحبت کرده ايم . ماجراهايي را براي همديگر تعريف کرده ايم و در تمام آن لحظات با خودم فکر کرده ام که اگر در چنين موقعيتي قرار بگيرم به خوبي مي توانم عکس العمل مناسب نشان دهم . اما حالا ! راستي اگه الان چيزي بگويم راننده طرف من را مي گيرد يا طرف اين يارو را ؟ بقيه چه طور ؟ ممکنه بهم چي بگن " تحفه صد تا خوشگل تر از توهاش رو من طرفشون نمي رم . چه برسه به تو ! " " مشکلي دارين پياده شين آژانس بگيرين که پهلوي کسي نشينيد ." نيم نگاهي به بغل دستي ام مي اندازم . ميانه سال ، کت و شلواري با يک کيف سامسونت بزرگ که آن را بين پاهايش گذاشته و به سبک شاهان با پاهاي گشوده از هم بر اريکه قدرتش تکيه زده و مثلا حواسش هم به جاي ديگر است . شايد بهتر باشد کمي مستقيم و با پر رويي نگاهش کنم . حالا که نمي توانم داد بزنم . شايد از رو برود . نه خير ايشان با بي تفاوتي طرف ديگر را نگاه مي کنند. فشار بيشتر مي شود و آقاي محترم طرف ديگر را نگاه مي کنند . اشک تو چشمهايم جمع شده است . چرا نمي تونم چيزي بگم ؟ اگه نمي تونم چيزي بگم پس اون همه سخنراني که براي همکلاسي ها و خاله و عمه و بقيه مي کردم چي بود ؟ آقاهه را نگاه مي کنم . حالا او هم اين طرف را نگاه مي کند . دارد بيرون را نگاه مي کند . انگار که دنبال چيزي بگردد . آب دهانم را قورت مي دهم . لب هايم را به هم فشار مي دهم . بايد چيزي بگم . اما به جاي من او مي گويد : " جناب مرسي من همين کنارا پياده مي شم ." در را باز مي کنم و بيرون مي روم تا حضرت آقا پياده شوند . صوتي خفيف به سختي از گلويم خارج مي شود " عوضي پررو ." و زود توي تاکسي مي پرم و در را مي بندم . چه شجاعتي . خدايا چه بلايي سر من ، سر ما اومده ؟


ناهيد: هما مي‎خواهد صدايش در تاكسي شنيده شود نه اينجا، اما هميشه يادش مي‎رود ورقه‎اي را كه نوشته همراه خودش در تاكسي ببرد. خب بگذريم... خانم اردلان نظر شما در مورد خشونت عليه زنان چيه؟

ميكروفن را به دهان پروين نزديك مي‎كند ولي پروين هم فقط لب مي‎زند.

ناهيد جعفري: خانم اردلان مي‎گويد چون من نمي‎توانم در چارچوب قانون صحبت كنم يك نفر بايد حرف‎هاي مرا در چارچوب قانون ترجمه كند.

فائزه محمدي: من فائزه محمدي هستم، مترجمم. رشته من يعني «ترجمه مطالب در چارچوب قانون» قراره چند سال ديگه در دانشگاه تاسيس بشه، البته من در اين رشته فارغ‎التحصيل شده‎ام. به‎هرحال خانم اردلان در چارچوب قانوني مي‎گويند: اصلا خشونتي در جامعه وجود ندارد، ما كه الحمداله زندگي‎مان خوب است و مشكلي نداريم، اين‎كه 5/22 درصد زنان روسپي در دوران كودكي‎شان مورد سوء استفاده جنسي قرار مي‎گيرند كه ربطي به خانواده‎هاي محترم ما ندارد. اين كه طبق آمار موجود تعداد دختران فراري نسبت به سال 1365 حدود 20 برابر شده است و متوسط سن‎شان هم از 16 سال به 13 رسيده هم صد البته ربطي به نوع زندگي خصوصي و اجتماعي و سياسي ما نداره، وضعيت نابسامان اقتصادي كشور هم مسبب اين مسائل نيست، احتمالا اين دختران فراري از كره ماه آمده‎اند اينجا. افزايش فحشاء هم توطئة استكبار جهاني و آمريكاي جنايتكار در كشور ماست....

فخري شادفر: ببخشيد، ببخشيد همين‎جا دست نگه داريد، من فخري شادفر هستم و در كمپين زنان و مردان عليه خشونت، در كميته جمع‎آوري اسناد و مدارك كار مي‎كردم. خوب است يكي از بريده‎هاي جرايد را براي‎تان بخوانم. دقيقا بنا بر آمارهايي كه يكي از مديران دولتي در روزنامه‎ها داده‎، از 547 ميلياردي كه در سال گذشته صرف كسب اطلاعات اينترنتي شده است 247 ميليارد آن صرف كسب اطلاعات جنسي شده است. يعني 40 درصد از كاربران به سايت‎هاي جنسي هجوم مي‎برند، اين كاربران عمدتا از طبقات متوسط هستند يعني همين طبقه خودمان و نشان دهنده آن است كه يك معضل جنسي در جامعه وجود دارد. البته اين كاربران از طريق اينترنت نيز به درستي آموزش جنسي نمي‎بينند. طبق آمارهايي كه همان آقا در روزنامه شرق داده 50 درصد از متقاضيان زنان روسپي، مردان متاهل هستند.

مدعي‎العموم: خانم چرا با نشر اكاذيب، تشويش اذهان عمومي مي‎كني. معضل جنسي ديگه چيه. اين همه مسائل مهم توي جامعه هستد بعد شما چسبيدي به معضل جنسي....

ناهيد كشاورز (بلندگو را از دست فائزه مي‎گيرد): ببخشيد من ناهيد كشاورز هستم ما «كارگاه خشونت جنسي خانگي» را برگزار كرديم. آن‎جا بود كه متوجه شديم اتفاقا خشونت جنسي خيلي هم گستردة است. همان‎طور كه همه مي‎دانيم خشونت خانگي‎، خشونتي است پنهان كه در پستوي خانه‎ها اتفاق مي‎افتد و خشونت جنسي به دليل تابوهاي موجود بسيار كم‎تر مطرح مي‎شود اما عدم طرح يك مشكل دليل بر نبود آن نيست. تجربيات ما و زنان اطراف‎مان نشان‎دهنده عمق فاجعه است. فاجعه‎اي كه به دليل تابوهاي موجود، فرهنگ آبروداري و حفظ ساختار خانواده به دلايل مختلف از آن سخن نمي‎رود. بررسي تحقيقات انجام شده در ارتباط با كودك آزاري جنسي در ايران نشان مي‎دهد برخلاف اسطوره‎هاي موجود كه خانواده را محل امن و آسايش كودكان مي‎داند، براي بسياري از كودكان، خانه محل تهاجم به تمامي هستي و وجودشان است. نتايج مطالعه 50 قرباني سوء استفاده جنسي (39 دختر و 11 پسر) از بين دانش‎آموزان دوره راهنمايي شهر اهواز نشان مي‎دهد كه 18 مورد از آن‎ها توسط پدر، 7 مورد توسط برادر، 8 مورد توسط بستگان، 9 مورد توسط همسايه‎ها و تنها 4 مورد توسط افراد غريبه مورد سوء استفاده جنسي قرار گرفته‎اند.
وقتي آزار جنسي كودكان كه با تابوها و امر و نهي‎هاي بي‎شمار فرهنگي، اجتماعي و اخلاقي روبه روست، و چنين گسترده است چه گونه مي‎توانيم وجود خشونت جنسي عليه زنان را كتمان كنيم كه در بسياري از موارد با هيچ منع فرهنگي، اجتماعي و مذهبي روبه رو نيست و تجاوز جنسي در درون خانواده با هنجارهاي عرفي، فرهنگي و قانوني تحت عنوان تمكين جنسي زن از شوهر به رسميت شناخته مي‎شود. روابط جنسي ميان زن و مرد جدا از مناسبات مردسالارانه حاكم بر كل جامعه قابل درك نيست. مناسباتي كه به فرودستي زنان در تمامي زمينه‎ها تاكيد دارد. در اين مناسبات است كه احساسات جنسي زنان سركوب مي‎شود و يا در خدمت تمايلات جنسي مردان قرار مي‎گيرد. جوليت ميچل در زنان كتاب طولاني‎ترين انقلاب (1966)، احساس جنسي را يكي از چهار ساختار سركوب زنان توصيف كرده است. براساس نظريه فمينيستي، كنترل مردان بر توليد مثل و احساس جنسي زنان يكي از دل مشغولي‎هاي عمده مردسالاري است. موقعيت نابرابر زنان در رابطه جنسي موجب مي‎شود كه آنها به خود به عنوان فردي كه وظيفه تامين نيازهاي ديگران را به عهده دارد بنگرند نه به عنوان انساني كه در موقعيتي برابر با شريك جنسي خود، تجربه جنسي را از سر مي‎گذراند.


ناهيد جعفري: اي بابا مگه شما مي‎زاريد سخنرانان صحبت كنند. خانم مهاجر شما يك چيزي بگيد؟

فيروزه مهاجر: بهتره سحر سجادي حرف بزنه. اون پزشكه و مي‎خواد در مورد مسئله ايدز صحبت كنه، مي‎دانيد كه ايدز مسئله خيلي مهميه...

مدعي‎العموم: اي بابا قراره شماها سخنراني كنيد يا اين‎ها. ما به خاطر اسم و رسمتون به حرف‎تون گوش مي‎ديم. اينا كه اسم و رسم ندارن....

ناهيد: آقا لطفا شلوغ نكنين. ما زنها مهم و غيرمهم نداريم. همه زن‎ها مهم‎اند. شما هم هي ما رو به سياه و سفيد تقسيم نكنين. يه وقتي ما رو تقسيم مي‎كنيد به زن خوب و بد، حالا هم مي‎گيد مهم و غيرمهم، لابد بعدا هم مي‎گيد فمينيست و غيرفمينيست. سحر جان مطلبت را بگو، اگه بخواي با اين حرفا عقب بشيني كه در روز جهاني زن هم نمي‎توني حرف بزني.
....
(ادامه در قسمت دوم)

                     

پیشنهاد   تعداد پيشنهادات= 4