تريبون فمينيستي ايران: «مدرسهي جديد موسوم به دبستان دوشيزگان نزديك دروازهي قديم محمديه بازارچهي حاجي محمد محسن افتتاح شده است. اين مدرسه حياطي است بزرگ و اطاقهاي متعدد با تمام لوازمات مدرسهاي. از براي افتتاح اين مدرسه پنج معلمه تعيين شده است كه هر كدام يك درس ميدهند از قبيل نخستنامه، مشق قلم، تاريخ ايران، قرائت، كتاب طباخي، قانون، مذهب، جغرافيا، علم حساب. بر حسب قوهي هر دختر و خانمي اين علوم تدريس ميشود. بهعلاوه اطاق هم معين شده است كه در آنجا هنرهاي يدي، از قبيل كاموادوزي، زردوزي، خامهدوزي، خياطي و غيره تعليم ميشود. تمام معلمين از طايفه اناثيه هستند و بهغير از يك پيرمرد قاپوچي مردي در اين مدرسه نخواهد بود. شاگرد از هفت الي دوازده سال قبول ميشود. اطاق ابتدايي ماهي پانزده قران، اطاق علمي ماهي 25 قران. به فقرا تخفيف داده ميشود. هردو نفر شاگرد يك نفر مجاناً قبول ميشود. اميد است كه در وطن عزيز ما هزاران از اين مدارس افتتاح شود.» امضاء بيبيخانم
هنگامي كه در 9 صفر 1325 ق. اين اعلان در روزنامه مجلس منتشر شد، بيبيخانم (1300- 1237 ش.) کار مدرسهاش را با بيست شاگرد شروع كرده بود. در اين ايّام ملت ايران تازه طعم نظام مشروطيت را ميچشيد و از دور بر كار مجلس تازه تأسيس خود (مجلس شوراي ملي) نظارت ميكرد. نرمه نسيم آزادي، همگانـ از جمله زنان كشور ـ را بهتحرك واداشته بود. اما حركت فرهنگي و شجاعانه بيبيخانم در تأسيس اولين مدرسه دخترانه، با مخالفتهاي بسيار مواجه شد. حتا كلمه «دوشيزه» واكنشهاي منفيِ بسياري برانگيخت! وقتي حكومت استبدادي، مجلس را بهتوپ بست، عدهاي فرياد ميزدند كه: «بر آن مملكتي بايد گريست كه در آن دبستان دوشيزگان باز شده است». اما بيبيخانم استرآبادي مؤسس اين دبستان در برابر تهمتها و هجومهاي بسيار ايستادگي كرد، اگرچه در آن زمان مجبور شد كه از پذيرفتن دختران بيش از 6 سال خودداري كند و كلمه دوشيزه را نيز از تابلوي سردرِ مدرسه خود پاك سازد. بيبيخانم مدرسه دوشيزگان را در خانه خود و بههمراه دو دخترش اداره ميكرد و بعد از گذشت چندسال، منزلي ديگر را اجاره كرده و در آنجا بهغير از دختران براي زنان نيز كلاس اكابر تأسيس كرد. خانه بيبيخانم استرآبادي (بيبيخانم وزيري) محل رفت و آمد افراد تحصيلكرده و هنردوست بود. مادرش زني باسواد و ملاباجي حرم ناصرالدينشاه و نيز مظفرالدين شاه بود و بالطبع او نيز در دربار بزرگ شد و سواد آموخت. اما با اين احوال، بيبيخانم بعدها يكي از طرفداران پروپاقرص مشروطه شد و با استبداد و حكومت خودكامه مخالفت ورزيد. بيبيخانم زني هوشمند و شوخطبع بود كه عقايدش را بيپروا بيان ميكرد. در سال 1275 ش. نخستين كتاب زنانه ـ «معايبالرجال» ـ را عليه كتاب «تأديبالنسوان» نوشت و اندرزنويسان را كه خود را متولي و معلم زنان ميشمردند بهسُخره گرفت. او تلويجا اين نکته را عنوان کرد که قدرت داشتن مردان به دليل برخورداري آن ها از عقل نيست بلکه چون قدرت دارند ادعاي عاقل بودن مي کنند. |