تريبون فمينيستي ايران
نگاهي به يكي از خوابگاه هاي دانشجويي در خوابگاه هاي دانشجويي، دختران بيش از پسران با واژه "رعايت" و "ممنوعيت" آشنا هستند. شايد از آن رو كه چون "زن" هستند بيشتر به "حفاظت" و "امنيت" نياز دارند! ماده 11 ضوابط و مقررات خوابگاه هاي دانشجويي «شرايط ملاقات در خوابگاه مجردي (خواهران)» را مشخص كرده است. اين ماده داراي 4 بند است: «1. اوقات ملاقات دانشجويان به تناسب فصل از طرف اداره امور خوابگاه ها تعيين و پس از آن ملاقات ممنوع ميباشد. 2. ملاقات براي ديداركننده مرد در اتاق هاي خوابگاه يا محوطه آن اكيدأ ممنوع است و در محلي كه به همين منظور تعيين شده است امكانپذير ميباشد. 3. ملاقاتكننده مرد بايد از بستگان محرم دانشجو بوده و شناسنامه خود را به مسئول خوابگاه ارائه و فرم مخصوص ملاقات (يا دفتر مربوطه) را تكميل و امضا نمايد. 4. مسئول خوابگاه موظف است مشخصات ملاقاتكننده مرد را قبل از صدا زدن دانشجو با مشخصات بستگان محرم دانشجو (كه قبلا در فرم مخصوص قيد شده است) تطبيق نمايد و در صورت مغاير بودن از ملاقات جلوگيري به عمل آورد.» همين دانشجوي دختر ما اگر بخواهد شبي خارج از خوابگاه در خانه دوستي يا بستگاني باشد ملزم به رعايت ماده 13 همين ضوابطنامه است كه مشتمل بر 3 بند و يك تبصره است: «1. دانشجو ميتواند بعضي از شب ها فقط در منازل خويشاوندان ساكن در شهر كه قبلاً مشخصات آدرس و نسبت آنها با دانشجو در فرم مربوط قيد شده و به تأييد اولياي قانوني او رسيده است با رعايت ساير موارد حداكثر، تا دو شب در هفته اقامت نمايد. 2.... موظف است مراتب را در وقت تعيين شده توسط اداره امور خوابگاه ها، كتباً به مسئول خوابگاه اطلاع دهد و مشخصات خويشاوند خود را در فرم مربوط (يا دفتر) ثبت نمايد. 3. مسئول خوابگاه موظف است درخواست دانشجو را با مشخصات و آدرس بستگان وي تطبيق داده و در صورت صحت آن به دانشجو مجوز كتبي خروج از خوابگاه را بدهد. تبصره: مسئولان خوابگاه در صورت لزوم ميتوانند به منزل خويشاوند دانشجو مراجعه و حضور وي را در آنجا بررسي نمايند.» ماجرا به اينجا هم خاتمه نمييابد. اگر همين خانم دانشجو بخواهد در ايام تعطيل به شهرهاي محل اقامت بستگان نزديك خود سفر كند علاوه بر رعايت ماده 13، بايد طبق ماده 14 «پس از بازگشت از مسافرت حضور خود را به مسئول خوابگاه اعلام كند و در صورت تأخير مدارك لازم مبني بر موجه بودن تأخير خود را به مسئول خوابگاه ارائه نمايد.» مقرراتي كه برشمرديم ويژه زنان دانشجو است و مردان جز طبق ماده 10 كه شرايط «ملاقات در خوابگاه مجردي (برادران)» را ذكر ميكند ملزم به رعايت مقررات ديگري كه ويژه مردان باشد نيستند. ماده 10 اين ضوابطنامه هم، به شدتِ مقرراتي كه بر زنان اعمال ميشود نيست: «چنانچه بستگان يا دوستان دانشجو ] مرد [ به عنوان ميهمان مراجعه نمايند پس از شناسايي و تكميل فرم ورودي به همراه ميزبان ميتوانند با دانشجو ديدار كنند. ساعات ملاقات بنا بر تناسب فصل از طرف اداره امور خوابگاه ها تعيين ميشود. در هر صورت اقامت شبانه ميهمانان در خوابگاه مجاز نيست.» علاوه بر رعايت ضوابط و مقررات خوابگاه هاي دانشجويي، ساكنان هر خوابگاهي ملزم به رعايت آييننامه انضباطي نيز هستند. در آييننامه انضباطي 1381 كه شامل 23 بند است، جز 3 بند آن ساير مقررات براي زن و مرد مشترك است. «رعايت حجاب اسلامي» و «ثبت خروج در برگه هاي مخصوص» ويژه زنان است. ساعت ورود و خروج به خوابگاه نيز براي زنان ساعت 21 است و براي مردان ساعت 23. براي آشنايي بيشتر با چگونگي اجراي مقررات آهنين خوابگاه ها از حصار يكي از خوابگاه ها عبور ميكنيم و پا به درون ميگذاريم. اين خوابگاه يكي از 8 خوابگاه دانشجويي دختران در تهران است. اين ساختمان 295 نفر ظرفيت دارد. به لحاظ كاربري بيشتر به مدرسه ميماند تا خوابگاه، هر طبقه شامل راهرويي نسبتاً بزرگ است با اتاق هايي در اطراف آن و در ابعاد مختلف؛ به بيمارستان هم بيشباهت نيست، هيچ حس و روحي از در و ديوار آن برنميخيزد مگر كسالت و افسردگي. طبق آييننامه انضباطي «نصب ميخ، پونز، چسب و عكس يا پوستر» به ديوارها ممنوع است (مگر با اجازه مسئول خوابگاه). مسئول خوابگاه ميشمارد: «ولي عصر، پايين پارك نياوران، سوري، لارستان، بهشتي و..... بله من تقريباً بيشتر خوابگاه ها بودهام، ششمين سالي هم هست كه اينجا هستم.» او فقط روزها در خوابگاه است، هر خوابگاه مسئول شب هم دارد: «تمامي مسئولان شب شهرستاني هستند، اين زنان جايي براي اسكان ندارند، يك اتاق از خوابگاه ميگيرند و در عوض در برابر كاري كه انجام ميدهند پولي نميگيرند.» ـ چرا پسرها تا ساعت 11 شب ميتوانند بيرون بمانند ولي دخترها حداكثر تا ساعت 9 بايد خود را به خوابگاه برسانند؟ ـ چون دخترها موقعيت حساسي دارند اما پسرها مشكلي ندارند. ـ اگر دختري ديرتر بيايد و به مقررات ورود و خروج عمل نكند چه ميشود؟ ـ مسئول شب به مسئول روز گزارش ميكند و مسئول روز هم اگر موارد تكرار شود كارت دانشجويي را ميگيرد و يك تعهد ضميمه پروندهاش ميكند و در نهايت به معاونت دانشجويي گزارش ميكند. ـ در چه موارد ديگري به معاونت دانشجويي گزارش ميكنيد؟ ـ خب ما سعي ميكنيم كمتر موردي را به آنها ارجاع دهيم، مثلاً اگر بچه ها مشكلات اخلاقي داشته باشند، اول آنها را به مركز مشاوره ميفرستيم، بعد با خانواده هايشان صحبت ميكنيم، اگر مشكل حل نشد به معاونت دانشجويي ارجاع ميدهيم كه از آنجا به كميته انضباطي ميفرستند. ـ منظور از مشكلات اخلاقي دانشجوها چيست؟ يعني دوست پسر دارند؟ ـ نه فقط اين مورد نيست، از 100 تا دانشجو شايد 10 تاي آن ها دوستپسر نداشته باشند. ـ شما از كجا ميدانيد؟ ـ خب برايم حرف ميزنند،.... ـ چگونه به شما ميگويند، فكر نميكنند كه ممكن است گزارش كنيد؟ ـ ما تا وقتي براي ديگران يا خودشان مشكلي ايجاد نكرده باشند به آنها گير نميدهيم. سعي ميكنيم مشاوره دهيم تا كارشان به كميته انضباطي نكشد. ـ در كميته انضباطي چه ميكنند؟ ـ نميدانم چه اتفاقي ميافتد اگر دختري كارش به كميته انضباطي بكشد وقتي برميگردد بدتر شده است يعني اگر وقيح است، وقيحتر ميشود. فكر ميكنم برخورد خوبي با آنها نميشود. ما تلاشمان را ميكنيم كه حتي قبل از ارجاع به معاونت دانشجويي مشكل را حل كنيم، توبيخ هاي تحصيلي، محروميت از دانشگاه و... در اين كميته انجام ميشود. ـ منظور شما از مشكلات اخلاقي چيست؟ ـ مثلاً يكي از بچه هامان به لحاظ مالي در مضيقه بود. وقتي به تهران آمد پدرش به او فقط 5 هزار تومان داده بود و گفته بود اگر ميخواهي درس بخواني با همين پول زندگي كن، من ندارم كه به تو خرج تحصيلت را بدهم. خب به خاطر پول با پسري دوست شده بود و وقتي ما پدرش را خبر كرديم و پدر آمد، دختر همه چيزش را از دست داده بود. پسر را هم به زور كشانديم تا آنها را به عقد هم درآوريم. مورد ديگري كه گاهي در خوابگاه ديده ميشود در روابط دانشجوها با هم هست. مثلاً به تعداد هر نفر يك تخت وجود دارد، خب در مواردي بعضي از بچهها گاهي كنار هم ميخوابيدند. ـ اين كه خيلي غيرطبيعي نيست. ـ خب بله، ولي خود بچه ها به ما گزارش دادند كه مثلاً دو تا از بچه ها بيشتر وقت ها پيش هم هستند. ـ و شما چه كرديد؟ ـ من يك بار انگار كه اتفاقي وارد شدهام در را باز كردم و وارد اتاق آنها شدم، با هر دوشان صحبت كردم. يكي را تهديد كردم كه به معاونت دانشجويي ارجاعاش ميدهم. در مورد ديگري كه بيشتر تحت تأثير دانشجوي ديگر قرار گرفته بود، پدرش را خواستيم، پدرش هم مرد خوبي بود، فرهنگي بود و ظرفيت گفت و گو را داشت. سرانجام دختر در كنار پدر تعهد داد كه ديگر تكرار نشود. بعد هم يك هفتهاي با پدرش به شهرستان رفت. وقتي برگشت ديگر تكرار نشد، يعني مشكل حل شد. ـ چطور؟ ـ خب شوهر كرد..... مسئول خوابگاه از روي صندلي بلند ميشود، چادرش را به سر ميكند و اعلام ميكند كه ديگر وقت ندارد و بايد به جلسه ماهانه مسئولان خوابگاه برود.
|