مركز فرهنگي زنان ، ديدگاه ها و روش ها
مركز فرهنگي زنان تشكلي است مستقل و غير دولتي كه در پي تشخيص يك ضرورت در اسفند 1379متولد شد و در مرداد 1380به ثبت رسيد . ضرورتي كه نه در چهارديواري بسته خانه هايمان كه در پس يك تجربه جمعي علني مطرح و زمينه ساز حركت جمعي ديگري شد و آن برگزاري اولين مراسم "هشت مارس"، روز جهاني زن در اسفند1378 بود. پس از اين تجربه بود كه مركز فرهنگي زنان را طي فراز و فرودهاي بسيار به ثبت رسانديم و كوشيديم از تجربه هايمان بياموزيم ، از موقعيت هاي "طبيعي فرض شده" كه عليه زنان به كار مي آيد و باز توليد مي شود آگاه شويم، آگاهي فمنيستي را در ميان خود و ديگر زنان رشد و گسترش دهيم ، به مسائلمان نقادانه و نه از منظر فردي كه به عنوان مسئله اي اجتماعي و عمومي بنگريم و با تلاش هاي جمعي مان براي دگرگوني موقعيتي نابرابر كه گرفتار آن هستيم توانمندتر شويم.
براي سازماندهي مركز ابتدا مانند بسياري از سازمان هاي بزرگ كميته هاي گوناگوني را از كميته عضويت تا كميته حقوق ، ارتباطات و سمينار و.. پيش بيني كرديم ، اما از آنجا كه نمي خواستيم در دام شكل و شمايل معمول انجمن هاي غير دولتي موجود گرفتار شويم، و حتي با بنيه كوچكمان از خطر بوروكراسي زدگي سنتي درامان باشيم كوشيديم به جاي عضوگيري گسترده، پروژه اي عمل كنيم و با جذب علاقه مندان به هريك از پروژه ها نه تنها بر تعداد اعضا و ميزان توانمندي هايمان بيافزاييم بلكه ديگر زنان را تشويق كنيم كه با تاسيس مراكز و انجمن هايي مستقل و كوچك چون مركز خودمان صداي مستقل زنان را افزايش دهند. اين گونه هم تجربه كار جمعي را در عمل مي آموختيم و هم يك عضو منفعل و بي عمل نبوديم و در عين حال تعداد اعضايمان هم آنقدر زياد نبود كه نيازمند مكاني بزرگ براي گرد آمدن آنان باشيم _ بگذريم كه براي تعداد محدود خودمان هم جاي كافي نداشتيم! از اين روي آنچه در اولويت قرار گرفت نه افزايش اعضا كه تشخيص و تعيين پروژه هاي مرتبط با مسائل زنان در جامعه مان ، از هر قوم و طبقه و مليت و..، بود؛ مسائلي كه هرروزه با آن ها رو در رو بوديم ولي چنان برايمان بديهي تصوير شده بود كه بي تفاوت از كنار آن ها رد مي شديم . پس كوشيديم بديهيات را زير سوال ببريم.
از همين منظر مسائلي چون: قتل زنان خياباني، مشكلات زنان كارگر، زن و صلح، زنان فلسطين، خشونت عليه زنان و... را در قالب سمينار، ميتينگ، كارگاه آموزشي، نمايشگاه و...به بحث و نقد گذاشتيم. در حال حاضر نيز تاسيس كتابخانهء غير دولتي زنان و "كمپين زنان و مردان عليه خشونت تا هشت مارس" از پروژه هايي است كه در دست اجرا داريم. آن چه در پي مي آيد شرح تجريياتي است كه در اين عرصه داشته ايم .
اولين مراسم هشت مارس، روز جهاني زن ، تهران، شهر كتاب ، اسفند1378
مراسم روز جهاني زن، تهران، خانه هنرمندان، اسفند 1379 عکس
جمع آوري امضا براي الحاق به كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان اسفند 1379
سمينار زنان افغان در غربت ، تهران، خانه هنرمندان ، 16 شهريور 1380
گردهمايي در محكوميت قتل زنان خياباني، تهران، فرهنگسراي بانو، مهر 1380 عکس
نامه زن ، خبرنامه مركز فرهنگي زنان و تقويم ديواري زنان 1380
كمك به برگزاري مراسم هشت مارس در شهرستان ها، اسفند 1380 عکس
ميتينگ براي همبستگي با زنان فلسطين، تهران، روبه روي سفارت فلسطين، ارديبهشت 1381 عکس
سمينار مشكلات و مسائل زنان كارگر، تهران، پارك نظامي گنجوي، 15 ارديبهشت 1381 عکس
دوره عزلت نشيني يا فرصتي براي يادگيري
كارگاه تعاريف خشونت عليه زنان، تهران، آمفي تئاتر شهرداري منطقه 6، 12 دي 1381
چهار برنامه در بزرگداشت هشت مارس، تهران، اسفند 1381
نمايشگاه عكس با موضوع زن و مدرسه، مركزسازمان هاي غير دولتي شهرداری، 15 اسفند 1381 عکس
كارگاه خشونت خانگي و مسئوليت فردي، مركزسازمان هاي غير دولتي شهرداری، 16 اسفند 1381 عکس
ميتينگ اعتراضي زنان ايراني، پارك لاله ، 17 اسفند 1381 عکس
مراسم 8 مارس، دانشكدة حقوق دانشگاه تهران، 18 و 19 اسفند 1381
گسترش فعاليت در سه پروژه محوري
پروژه كتابخانه تخصصي غيردولتي زنان
فراخوان تأسيس اولين كتابخانه تخصصي غير دولتي زنان، اسفند 1381،اطلاعيه شماره 1
كارگاه سه نوبته خشونت جنسي خانگي، تهران، پارك نظامي گنجوي، شهريور 1382 عکس
فراخوان به كمپين «زنان و مردان عليه خشونت تا 8 مارس»
پروژه راه اندازي سايت مركزي فرهنگي زنان، پاییز1382
موضع گيري در مورد الحاق به كنوانسيون رفع تبعيض از زنان، مرگ زهرا كاظمي ، توقيف كتاب هاي زنان ...
شادباش مركز فرهنگي زنان به مناسبت انتخاب شيرين عبادي به عنوان برنده نوبل صلح، 18 مهر 1382
شركت در استقبال از شيرين عبادي ،22 مهر 1382، فرودگاه مهرآباد عکس
ميتينگ اعتراضي براي آزادي افسانه نوروزي ، مهر 1382، پارك لاله ... برگزار نشد.
گردهمايي دوستانه با شيرين عبادي ، مهر 1382 عکس
اولين مراسم هشت مارس، روز جهاني زن ، تهران، شهر كتاب ، اسفند1378
پس از گذشت 21 سال از اولين اعتراض علني زنان نسبت به اجباري شدن حجاب و لغو قانون حمايت خانواده در مراسم "هشت مارس" 1357, اولين مراسم "هشت مارس" را به شكل علني در اسفند 1378 به همت زنان مستقل و نمايندگان برخي از محافل زنان و تشكل ها برگزار كرديم. براي آن كه بتوانيم سالن شهر كتاب را بگيريم لازم بود درخواست نامه اي به نام مؤسسه يا انجمني كه رسمي باشد به مسئولان شهر كتاب ارائه دهيم– اين روال معمولي همه سالن هاي عمومي اين كشور است ـ به همين منظور 2 تن از جمع ما كه ناشر بودند – انتشارات توسعه و انتشارات روشنگران – نامه درخواست سالن را نوشتند و در واقع مسئوليت آن را نيز پذيرفتند. (جزئيات بيشتر اين مراسم را مي توانيد در سايت بدجنس يا آواي زن بخوانيد). پس از برگزاري مراسم هشت مارس بود كه به فكر ايجاد تشكلي مستقل افتاديم ، تشكلي براي ارتقاي آگاهي خودمان و ديگر زنان. چون از يك سو هيچ مكاني را بدون آن كه مؤسسه يا انجمني با شخصيت حقوقي باشيم در اختيار ما نمي گذاشتند و هيچ روزنامه اي، اطلاعيه هاي ما را بدون آن كه رسمي باشيم چاپ نمي كرد. از سوي ديگر.... اين فكر با دستگيري مهرانگيز كار و شهلا لاهيجي _ پس از شركت آنان در كنفرانس برلين _ تشديد شد. در پي دستگيري آنان علاوه بر این که مطالبی نوشتیم( جنس دوم 6و7) با ديگر برگزاركنندگان مراسم "هشت مارس" جمع شديم و كوشيديم براي اعتراض به دستگيري و درخواست آزادي آنان امضا جمع كنيم، نامه اي نوشتيم، بيش از 300 امضا نيز جمع شد كه در نهايت ارسال نامه، با آزادي آن دو از زندان، عملا منتفي شد. آن موقع دريافتيم كه با به ثبت رساندن يك تشكل بيشتر مسئوليت ها متوجه تشكل مي شود و افراد علاقه مند نيز مي توانند راحت تر در فراخوان ها و فعاليت ها شركت كنند. يك سال طول كشيد تا اين فكر به بار نشيند و زنان مستقل با هويت هاي فردي را در پرتو هويتي جمعي با حفظ استقلال فردي شان در كنار يكديگر گرد آورد. البته به ثبت رساندن يك سازمان غيردولتي در ايران چندان آسان نيست و نبود. از نام سازمان گرفته تا اساسنامه آن ، همه چيز بايد زير نظر سازمان هاي دولتي ( وزارت كشور، وزارت ارشاد،...) تاييد شود، حتي اساسنامه مكتوب در اختيار كساني كه مي خواهند سازماني را به ثبت برسانند قرار مي گيرد تا اساسنامه خود را مطابق نمونه ارائه شده پر كنند. انگشت نگاري ، شرط متاهل بودن ، برخورداري از مدرك كارشناسي و... خوان هاي گوناگوني است كه بايد از سر گذراند تا به مرحله ”غيردولتي بودن” رسيد! پس از همه چاره جويي ها براي عبور از موانع گوناگون سرانجام پيش از ثبت نهايي تشكلمان با برگزاري مراسم "هشت مارس" در اسفند 1379، اعلام موجوديت كرديم.
مراسم روز جهاني زن، تهران، خانه هنرمندان، اسفند 1379
جمع آوري امضا براي الحاق به كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان
نخستين پروژه مركز فرهنگي زنان، برگزاري مراسم روز جهاني زن بود كه كوشيديم غير متمركز و متنوع باشد. از سخنراني، ميزگرد، موسيقي، گالري نقاشي با حضور 19 زن نقاش، ميز صنايع دستي زنان افغاني، ميز كتاب و نشريات زنان، نمايش اسلايد (كار زنان)، بخش زناني كه زندگي خود را تغيير داده بودند با حضور زنان از شهرستان هاي مختلف و... گرفته تا جمع كردن امضا براي پيوستن به كنوانسيون رفع تبعيض عليه زنان. براي اين كار نامه اي خطاب به مجلس شوراي اسلامي نوشتيم و خواستار پيوستن بي قيد و شرط به كنوانسيون شديم - آن زمان هنوز هيچ زمزمه اي در مورد الحاق ايران به كنوانسيون نبود. علاوه بر اين، كارت هاي كوچكي هم منتشر كرديم كه در آن ها برخي از مطالبات حقوقي زنان را در قالب اعتراض به برخي قوانين زن ستيز مكتوب كرده بوديم و از علاقه مندان خواستيم خودشان در صورت اعتراض ، كارت هاي مذكور را براي مجلس پست كنند. به اين ترتيب تلاش مي كرديم كه روش هاي گوناگون اعتراض به موقعيت نابرابر را تجربه كنيم و اشاعه دهيم، روش هاي فردي و جمعي اعتراض. از آن پس جمع آوري امضا براي الحاق به كنوانسيون و همچنين ديگر مواردي كه ضرورت آن رخ نشان مي داد، چاپ مفاد كنواسيون و به بحث گذاشتن ضرورت هاي اين الحاق از فعاليت هاي مستمر ما در برنامه هاي آتي مان شد.
برنامه مذكور كمابيش موفقيت آميز بود و در عين حال خالي از ايراد و انتقاد هم نبود. كوشيديم هر دو وجه آن را ببينيم. اطلاعات بيشتر دراين باره را مي توانيد در جنس دوم شماره 10، در نوشته فرزانه راجي با عنوان "چقدر دموكراتيك عمل كرديم؟ "و نوشته نوشين احمدي خراساني" پشت صحنه هشت مارس " بخوانيد.
سمينار زنان افغان در غربت، تهران، خانه هنرمندان ، 16 شهريور 1380
برگزاري اين مراسم پيش از واقعه 11 سپتامبر و اتفاقاتي بود كه در پي آن در افغانستان روي داد و در واقع انتقاد به نگاه شوينيستي ايرانيان به افغانيان و مشكلات زنان افغان در ايران بود. در آن زمان بسياري از ايرانيان مشكل بيكاري در كشور را به دليل نيروي كار ارزان افغانيان مهاجر مي دانستند و خواستار بازگشت آنان به كشور خود بودند. در اسفند 1379 نيز ايران و كميسارياي پناهندگان سازمان ملل توافقنامه اي را براي بازگرداندن 1.4 ميليون پناهنده افغاني از ايران امضا كرده بودند. درسمينار "زنان افغان در غربت" علاوه بر ترجمه و نمايش فيلم "زير چادري" ساخته ساير شاه كارگردان افغاني ، نمايشگاه عكسي درباره زنان افغان در ايران, دو ميزگرد: "نگاهي به وضعيت زنان افغان در ايران "و "گزارش مستند از وضعيت زنان افغاني در تهران" نيز تشكيل شد. ميزگرد اخير نتيجه مطالعات و تحقيقاتي بود كه چند تن از اعضاي مركز فرهنگي زنان در تهران انجام داده بودند. اطلاعات بيشتر درباره مطالب و مباحث مطرح شده در اين سمينار را مي توانيد در "فصل زنان " شماره 1بخش " زنان افغان در ايران "بخوانيد: "گزارشي از مراسم زنان افغان در غربت"، "دشواري مهاجر بودن" كار مشترك ناهيد كشاورز و سحرسجادي ، "گزارشي از كتابخانه هاي سيار مهاجران افغان" نوشته منصوره شجاعي ، " فعاليت فرهنگي مهاجران افغان در ايران" نوشته زكيه ميرزايي، "آموزش كودكان معضل اصلي مهاجران افغان" نوشته مرجان حسيني مطالب ارائه شده در اين فصلنامه است.
گردهمايي در محكوميت قتل زنان خياباني، تهران، فرهنگسراي بانو، مهر 1380
از مرداد 1379 تا 1380، 19 زن در مشهد با ميانگين سني 30 و به روشي مشابه به فتل رسيدند كه پس از دستگيري سعيد حنايي، متهم به قتل، وي به قتل 16 زن اعتراف و دليل خود را براي قتل آنان مهدور الدم بودن اين زنان اعلام كرد. بحث و نظرات گوناگوني در اين باره مطرح شد و قاتل مورد حمايت برخي از نشريات و حتي برخي از مردم مشهد قرار گرفت. تبصره 2 ماده قانوني 295 قانون مجازات اسلامي نيز اين مشروعيت را به آنان مي داد. در پي اين جريان با صدور بيانيه اي با عنوان " زن كشي را محكوم مي كنيم" در برابر اين تفكر زن ستيز موضع گرفتيم و در پي آن نامه اي براي جمع آوري امضا و اعلام اعتراض گروهي نوشتيم و گردهمايي " محكوميت قتل زنان خياباني " را نيز برگزار كرديم. اين برنامه شامل ميزگرد و تريبون آزاد بود. اين مراسم به راحتي پايان نيافت عده اي به دليل واهمه از حمله مخالفان در گردهمايي شركت نكردند. از سوي ديگر به رغم آن كه در بروشور مركز نيز يكي از برنامه ها تريبون آزاد اعلام شده بود و اين تريبون نيز به دليل خودسانسوري افراد با استقبال زيادي رو به رو نشد با اين حال خوشايند مسئولان فرهنگسراي بانو نبود و علاوه بر اين حضور سيمين بهبهاني و سخنراني و شعر خواني او در اين برنامه نيز براي آنان خشم برانگيز بود، به همين دليل مسئولان فرهنگسراي بانو تمام فيلم ها و نوارهاي كاستي كه افراد مختلف از اين مراسم تهيه كرده بودند توقيف كردند. بدين ترتيب فيلم هاي مركز فرهنگي زنان به رغم مراجعات متعدد توقيف و هيچ گاه مسترد نشد. اطلاعات بيشتر درباره مراسم را مي توانيد در فصل زنان شماره 1بخش ويژه "زنان خياباني" بخوانيد. "گزارش يك گردهمايي ، محكوميت قتل زنان خياباني"، فمينيست ها و مسئله روسپي گري" نوشته فيروزه مهاجر، "قتل هاي عنكبوتي: آميزه اي سازمان يافته از تعصب و ريا" نوشته فريبرز رئيس دانا درباره مطالب ارائه شده در اين روز است .
بيانيه مركز فرهنگي زنان در محكوميت قتل هاي عنكبوتي
زن كشي را محكوم مي كنيم
طبق گزارش هاي رسمي، از مرداد ماه 1379 تاكنون 19 زن به قتل رسيده اند. هر روز در اخبار روزنامه ها از قتل زنان توسط پدران، شوهران، برادرانشان و ... باخبر مي شويم. در طول تاريخ به بهانه هاي مختلف زن كشي رواج داشته ، گاهي به بهانه" پاسداري از عفت خانواده" و حالا نيز "پاسداري از عفت جامعه".همواره "جرم هاي اخلاقي" جرم هايي بوده اند كه انبوهي از زنان به اين بهانه به قتل رسيده اند و اين توجيهي براي جنايت هاي بسياري بوده است، بدين سبب اگر امروز عده اي مي خواهند رسم " زن كشي" را درهاله اي از "تقدس"فرو برند، فردا همه زنان از هرقشر و گروهي بايد منتظر قاتلان خود باشند، چرا كه چنين بهانه هايي مي تواند تا آنجا تعميم يابد كه حتي زناني را به بهانه داشتن افكار مخالف "عفت عمومي"به قتل برسانند و چه بسيار اين اتفاق درگذشته نيز رخ داده است و هزاران دگرانديش فقط به خاطر افكارشان به عنوان جادوگر سوزانده شده اند. خاصل و نتيجه اين روند غير انساني آن است كه زنان همواره قرباني شده اند و قاتلان آن ها عموما با سرافرازي و افتخار از كار خود ياد كرده اند. مركز فرهنگي زنان " زن كشي" را درهر شكل و با هرعنوان محكوم مي كندو خواستار رسيدگي به پرونده مسببان آشكار و پنهان قتل هاي اخير است.
نامه زن ، خبرنامه مركز فرهنگي زنان و تقويم ديواري زنان 1380
برخورداري از ابزاري براي اطلاع رساني درباره زنان و داشتن تريبوني براي آنان در جامعه اي بيش از 60 ميليون جمعيت كه تعداد نشريات زنان آن به تعداد انگشتان دست هم نمي رسد ضرورتي است كه به راحتي ممكن نمي شود. آرزوي داشتن نشريه اي را در سر داشتيم كه هنوز در صف طويل انتظار مجوز هستيم و معلوم نيست _ البته كه هست _ چرا برخي كه دير تر مي آيند زودتر مجوز مي گيرند و خواسته هاي مستقل زنان حتي براي دريافت امتياز يك نشريه بي جواب مي ماند و در سايه بازي هاي سياسي جناحي قرار مي گيرد. آموخته ايم كه هيچ راه باريكه اي برايمان باز نمي شود مگر اين كه از راه هاي ديگري بازش كنيم. خب با اميد به انتشار مجله اي سراسري، كوشيديم اين تجربه را از طريق انتشار بولتن اطلاع رساني در حيطه اي كوچك تر كسب كنيم و البته از محدوده انعكاس اخبار خود نيز فراتر رويم و تجربيات خودمان و ديگر انجمن هاي زنان را در آن منعكس كنيم تا بدين طريق هم با فعاليت هاي يكديگر آشنا شويم و هم زمينه هاي ايجاد كارهاي مشترك را در آينده فراهم كنيم. كار دشواري بود چون نه پولي در جيب داشتيم و نه امكاناتي وسيع. از حمايت دولتي نيز برخوردار نبوديم . با اين وجود كوشيديم در حد توانمان به جمع آوري، توليد و تحليل اخبار رسمي وغير رسمي بپردازيم . و به اين ترتيب اولين شماره "نامه زن "هم زمان با " هشت مارس " در اسفند 1380 متولدشد. البته پيش از آن هنگام برگزاري هر برنامه اي بروشور آن مراسم را در قالب خبرنامه اي كاغذي به عنوان "نامه زن" منتشر مي كرديم كه با انتشار خبرنامه جديد ، انتشار خبرنامه پيشين را متوقف كرديم. در اين زمان تقويمي ديواري نيز كه شامل عكس هاي فروغ فرخزاد،سيمين دانشور،سيمين بهبهاني و... بود منتشر كرديم كه همين تقويم چند ماه بعد يكي از دلايل پلمپ مركز شد.
كمك به برگزاري مراسم هشت مارس در شهرستان ها، اسفند 1380
علاوه بر انتشار "نامه زن"، با توجه به اين كه گرامي داشت روز جهاني زن در سال هاي گذشته با اقبال زنان روبه رو شده بود و بسياري از زنان علاقه مند در تدارك برگزاري اين مراسم در تهران بودند، تصميم گرفتيم به جاي برگزاري يك برنامه واحد، علاوه بر شركت در مراسم گرامي داشت روز زن در شهرستان ها و پوشش خبري اين مراسم، در صورت نياز تجربه هايمان را هم در اختيار كساني كه مي خواهند براي اولين بار اين مراسم را در شهرستان هاي خود برگزار كنند، قرار دهيم. به اين ترتيب مسائل زنان در حوزه عمومي تر و در طيف گسترده تري مطرح مي شد و ما نيز بيشتر مي توانستيم با مشكلات زنان در شهرستان ها آشنا شويم. در عين حال كوشيديم براي درخواست از مجلس در پيوستن بدون قيد و شرط به كنوانسيون رفع تبعيض از زنان امضاهاي بسياري جمع كنيم و زمينه بيشتري را براي بحث درباره كنواسيون فراهم كنيم. به اين ترتيب در اسفند 1380، اعضاي مركز فرهنگي زنان بيش از برگزاري اين مراسم همت خود را صرف انعكاس و كمك به فعاليت هاي زنان در تهران و شهرستان ها كردند. با شركت در مراسم زنان در شهرهاي تبريز، سنندج، اصفهان، ورامين، زنجان و سمنان در كنار زنان اين شهرها سخن گفتيم و آنان را ياري كرديم و در همه اين شهرها مسئله كنوانسيون رفع تبعيض را به بحث گذاشتيم و بدين ترتيب طوماري از امضاء هاي زنان شهرهاي مختلف مبني بر درخواست پيوستن بدون قيد و شرط به اين كنوانسيون گرد آورديم و روانه مطبوعات و مجلس كرديم. اخبار اين فعاليت ها در خبرنامه شماره 2و3 مركز فرهنگي زنان منعكس شد.
ميتينگ براي همبستگي با زنان فلسطين، تهران، روبه روي سفارت فلسطين، ارديبهشت 1381
تير هر جنگي زنان و كودكان را كه ناخواسته وارد جنگ هاي مردانه مي شوند نشانه مي رود ،از آن جا كه مسائل زنان حد و مرز نمي شناسد ، نمي توان در مقابل خشونت هاي جنگ حتي اگر در خاك ما نباشد، خاموش ماند. از اين روي به دنبال كشتار گسترده زنان و كودكان فلسطين در بهار 1381 ما هم در مركز فرهنگي زنان، هم گام با اعتراضات زنان در ديگر كشورهاي جهان، با انتشار اطلاعيه اي در محكوميت جنگ از زنان و مردان دعوت كرديم با تجمع در ميدان فلسطين نسبت به اين كشتار واكنش نشان دهند البته پس از پذيرفتن تقاضاي مجوز تجمع از مركز خواسته شد محل تجمع را از ميدان فلسطين به روبه روي سفارت فلسطين تغيير دهد. و اين اولين تجمع ما در فضاي باز بود. البته تعداد شركت كنندگان در اين تجمع از 200 نفر تجاوز نكرد و بسياري به دليل آن كه دفاع از فلسطين را هم سو با نظرات حاكميت مي دانستند در اين تجمع شركت نكردند حال آن كه دفاع از زنان و كودكان و مخالفت با جنگ را نمي توان قرباني برداشت هاي سياسي خود كرد اما مي توان براي حفظ صداي مستقل خود و نه بي صدايي تلاش كرد. مقاله اي در اين باره به نام وجدان 100 نفره ما زنان نوشته نوشين احمدي خراساني در روزنامه بنيان (ارديبهشت ماه)به چاپ رسيد.
اطلاعيه مركز فرهنگي زنان
براي تجمع و اعلام همبستگي با زنان فلسطين
لحظه اي به زنان جنگ بيانديشيم
زنان و كودكان ، گمنامان تاريخ جنگند. راستي چند زن را مي شناسيد كه در دوران جنگ مورد آزارهاي جنسي، تجاوز و كشتار قرار گرفته باشند و نامي هم از آنان به ميان آمده باشد؟ ما اين زنان را مي شناسيم چراكه ما زنان ايراني جنگ را آزموده ايم ، اما زنان فلسطيني آزموده ترين زنان جنگ هستند، آنان زندگي را با جنگ تجربه كرده اند، همچون كودكانشان،كودكاني كه هرگز كودكي را تجربه نكرده اند.
بيشترين قربانيان "ديرياسين"،"صبرا و شتيلا" زنان بودند و امروز "جنين" كشتارگاه حكومت هاي تروريستي است، يا در خانه هايشان زير بمباران ها مي مانند يا با آزارهاي جنسي فرومي ريزند و يا با عمليات انتحاري به پايان جهان مي رسند تا شايد شارون ها را فرو ريزند.
لحظه اي به زنان و كودكان، قربانيان پر شمار جنگ بيانديشيم. زناني كه ناخواسته وارد جنگ هاي مردانه شده اند و همواره سعي كرده اند صلح بيافرينند، اما مجال شان نداده اند.
روز چهارشنبه چهارم ارديبهشت 1381، ساعت 19- 17 (5 بعد از ظهر) در ميدان فلسطين گرد هم مي آييم و همبستگي خود را با زنان فلسطين اعلام مي كنيم.
سمينار مشكلات و مسائل زنان كارگر، تهران، پارك نظامي گنجوي، 15 ارديبهشت 1381
توجه به مسائل زنان كارگر نيز از ديگر برنامه هاي ما در مركز فرهنگي زنان بود كه به مناسبت روز جهاني كارگر برگزار شد. در اين سمينار كه با سخنراني و همچنين بحث جمعي همراه بود، برخي از زنان كارگر نيز حضور يافتند و درباره مشكلات شان سخن گفتند. مطالب چند تن از سخنرانان در فصل زنان شماره 2 به چاپ رسيده است. اين مطالب عبارتند :"سايه هاي لرزان درد و رنج" نوشته ديبا عليخاني، "جايگاه زنان در طبقه كارگر" نوشته مهدي پرتوي، " ازدواج در كارخانه ما ممنوع است" نوشته شيرين الف و " چند مغازه ، چند زن" نوشته اعظم صارمي.
دوره عزلت نشيني يا فرصتي براي يادگيري
در 12 خرداد 1381 اتاقي كه در اختيار دفتر مركز فرهنگي زنان براي ارائه در اساسنامه بود از سوي اداره اماكن ناحيه انتظامي تهران پلمپ شد. مسلما بستن در مركز فرهنگي زنان نشانه اي از اين بود كه فعاليت هايمان با حساسيت همراه شده است و "نامه زن" كه به تدريج در ميان زنان جايي براي خود باز مي كرد، گويا حساسيت برخي را برانگيخته بود. در اين روزها بود كه سختي فراوان كشيديم و نااميدي در دل همه ما حضور يافت. پس از آن نيز برخي از اعضاي مركز فرهنگي زنان را به اداره اماكن احضار كردند و... به هر حال "نامه زن" متوقف ماند اما در عين حال ما تقاضاي مجوز انتشار نشريه اي را داديم كه هنوز كه هنوز است خبري از آن نيست.
در اين وضعيت متزلزل به كار تحقيقاتي و آموزشي روي آورديم. از آنجا كه مي كوشيديم از ابزارهاي گوناگون براي انعكاس مسائل زنان و راهكارهاي برون رفت از آن بهره گيريم، پس از تجربه برگزاري سمينار و ميزگرد و... تصميم گرفتيم مباحث را از شكل تك گويي هاي انفرادي به شكل جمعي در آوريم. از اين رو شروع به دعوت از كساني كرديم كه در زمينه كار كارگاهي تجربه داشتند. جلسات آموزشي براي كار كارگاهي شروع شد. اين بار هدف ما كار بر روي مسئله خشونت عليه زنان بود و از اين زاويه شروع به مطالعه و سپس آماده كردن پرسشنامه و مصاحبه با زنان در مورد تعاريف مختلف خشونت و... كرديم و در اين ميان ياد مي گرفتيم كه چطور بايد کارگاهی آموزشی براي زنان در مورد خشونت عليه آنان برپا كنيم (گزارش يكي از اين جلسات آموزشي را در اینجا بخوانید).
در اين ميان گروه دانشجويي مركز نيز شكل گرفت و اولين كارشان برپايي 8 مارس در دانشگاه تهران بود.
كارگاه تعاريف خشونت عليه زنان، تهران، آمفي تئاتر شهرداري منطقه 6، 12 دي 1381
اولين کارگاه خشونت علیه زنان عمدتا حول تعاريف خشونت عليه زنان محدود بود. در اين زمينه پروشات شكرلو از سازمان زنان خاورميانه كه تجربه كار با زنان رنگي خشونت ديده در آمريكا را داشت براي گرداندن اين كارگاه دعوت شده بود. و به اين ترتيب ما مسئله خشونت عليه زنان را با برگزاري اين كارگاه به طور جدي پي گرفتيم كه اكنون نيز اين مسئله به يكي از اهداف مهم مركز تبديل شده است.
چهار برنامه در بزرگداشت هشت مارس، تهران، اسفند 1381
در ادامه برگزاري جلسات آموزشي كارگاهي, تلاش كرديم مراسم "هشت مارس" آن سال را با موضوع آموزش و زنان آغاز كنيم ، با گفت وگو درباره خشونت خانگي عليه زنان و يافتن راهكارهايي براي كاهش آن ادامه دهيم و در آخر نيز با تجمعي براي اعتراض به نابرابري و جنگ ، و آرزوي برقراري برابري، صلح و عدالت در سطح جهان به پايان رسانيم. اطلاعات بيشتر در بروشور اين برنامه آمده است.
نمايشگاه عكس با موضوع زن و مدرسه، تهران ، مركزسازمان هاي غير دولتي شهرداری، 15 اسفند 1381
در اين روز نمايشگاه عكسي با موضوع زن و مدرسه برپا كرديم كه شامل 70 عكس جمع آوري شده عمدتا از آلبوم هاي شخصي زنان طي 70 سال (1290-1360) بود. در اين برنامه ميزگردي با عنوان "زن و آموزش" نيز برگزار كرديم و فراخوان اولين كتابخانه غيردولتي زنان نيز را طرح كرديم. چند مقاله اي كه در ميزگرد زن و آموزش مطرح شد در فصل زنان ش 4 به چاپ خواهد رسيد.
كارگاه خشونت خانگي و مسئوليت فردي، تهران، مركزسازمان هاي غير دولتي شهرداری، 16 اسفند 1381
در اين كارگاه با 3 گروه 25 نفري از رده هاي مختلف اجتماعي و در سنين مختلف بحث خشونت خانگي مطرح شد و جمع بندي كلي اين كارگاه از ميان صحبتهاي زنان شركت كننده را ميتوان چنين خلاصه كرد: زنان بايد قابليت هاي خود را افزايش دهند و قبل از هر چيز راه هاي مقاومت و افزايش همبستگي بين زنان و از بين بردن روحيات ضدزن در ميان خود را بيابند و از عامل خشونت دور شوند ودر صدد كسب استقلال برآيند و در افشار مؤثر خشونت خلاقيت نشان دهند. در گزارشي از اين كارگاه اطلاعات بيشتري ذكر شده است.
ميتينگ اعتراضي زنان ايراني، پارك لاله تهران، 17 اسفند 1381
ميتينگ اعتراضي مركز فرهنگي زنان در پي فراخوان عمومي مركز فرهنگي زنان با عنوان " زنان براي صلح ، صلح براي همه" در پارك لاله و به شكل تريبون آزاد برگزار شد. پس از اعتراض زنان نسبت به حجاب اجباري در اسفند 1357، اين نخستين بار بود كه مراسم "هشت مارس " بيرون سالن ها و به شكلي اعتراضي برگزار مي شد.
مباحث اين ميتينگ كه همزمان بود با تدارك امريكا براي حمله به عراق ، علاوه بر محكوميت جنگ و پيامدهاي آن براي زنان و كودكان به اعتراض به وضعيت زنان در ايران و نقد قوانين تبعيض زا بدل شد و در واقع حول دو محور "صلح در جهان" و "برابري در ايران" شكل گرفت. شعارهاي نوشته شده بر روي پلاكاردها نيز بيانگر اين نكته بود: "هزينه هاي نظامي را صرف آموزش كنيد"، همه ما در غفلت خود گناهكاريم ، عادت كرده ايم به ظلم هميشگي بشر عليه بشر چشم ببنديم"، هدف هر گلوله قلب يك مادر است"، "زنان عراق را با تحميل زندگي در اردوگاه هاي جنگي تحقير نكنيد"، " مسئله جنگ و صلح مهم تر از آن هستند كه دولت ها براي آن تصميم بگيرند"، "دموكراسي يعني صلح نه سلاح"، "صلح تنها سلاح ماست" " جنگ و خشونت ، زنان و كودكان و محيط زيست را به نابودي مي كشاند"، "به تبعيض عليه زنان پايان دهيد"، "پيوستن بدون قيد و شرط به كنوانسيون رفع تبعيض از زنان"، "قانوني كه قتل هاي ناموسي را ناديده مي گيرد عامل خشونت عليه ماست"، "شرم آورست كه هنوز بايد تقاضاي حقوق برابر كنيم"، "اگر خانواده واحد اصلي جامعه است پس حق برخورداري از حمايت جامعه و دولت را دارد"، "ازدواج صرفا بايد با توافق آزادانه و كامل زن و مرد انجام گيرد" و....
حضور بسيار زياد نيروهاي انتظامي در اين ميتينگ ، روز جهاني زن را به "روز پليس" شبيه كرده بود.
اطلاعات بيشتر در اين زمينه را مي توانيد در "فصل زنان" شماره 3 بيابيد. گزارشي از اين مراسم در سايت اينترنتي پيوند و سايت بدجنس نيز به چاپ رسيده است.
اطلاعيه مركز فرهنگي زنان بهمناسبت روز جهاني زن
به مناسبت «روز جهاني زن» همگام با زنان ديگر كشورها و با اميد به برقراري صلح در جهان، در روز 17 اسفند (8 مارس) در تجمعي در پارك لاله گردهم خواهيم آمد.
«مركز فرهنگي زنان» از تمامي كساني كه برابري انسانها را باور دارند دعوت ميكند به نشانة همبستگي با زنان جهان در اين تجمع (كه با اجازة وزارت كشور برگزار ميشود) شركت كنند.
در روز شنبه 17 اسفند ماه ساعت 3 الي 4 بعد از ظهر در ضلع جنوبي پارك لاله (دور استخر) گردهم آييم و همبستگي خود را با زنان ديگر كشورها، با هدف برقراري صلح در سراسر جهان اعلام كنيم.
«مركز فرهنگي زنان» يك سازمان مستقل و غيردولتي است و برابري براي زنان و رفع تبعیض از آنان را هدف خود قرار داده است. اين مركز از سال 1379 فعاليت خود را با برگزاري علني «روز جهاني زن» آغاز كرده است و تاكنون در مورد مسايل «زنان افغان»، «زنان خياباني»، «زنان كارگر»، «همبستگي با زنان فلسطين» و... به برگزاري مراسم و سمينارهايي پرداخته است.
مراسم 8 مارس، دانشكدة حقوق دانشگاه تهران، 18 و 19 اسفند 1381
در روز 18 اسفند گروه دانشجويي مركز فرهنگي زنان با همكاري جامعه فرهنگي دانشگاه تهران دو ميزگرد با عنوان اصلاحات و حقوق زنان و نيز تصوير زن در تلويزيون ايران برگزار كرد. قرار بود در روز 19 اسفند نيز ميزگردي با عنوان نگاه هاي فمينيستي و تصوير زن در اسطوره و ادبيات معاصر ايران به همراه پخش فيلم دايره برگزار شود كه مسئولان دانشگاه از برگزاري مراسم روز دوم جلوگيري كردند.
گسترش فعاليت در سه پروژه محوري
در سال 1382، و در پي فعاليت هاي پروژه ايي در مركز، تصميم گرفتيم فعاليت هايمان را در سه محور توسعه دهيم و از نيروها و علاقه مندان بيشتري مدد بگيريم. تعداد همكارانمان هم نه بر اساس عضو گيري كه در روند اجراي پروژه هاي پيشين و ماندگار شدن افراد در پروژه هاي بعدي افزايش يافت. به اين ترتيب توان كاريمان نيز افزايش يافته بود و مي توانستيم نيروهاي بيشتري در پروژه ها جذب كنيم. در عين اين گستردگي افراد به فراخور وقت و تواني كه داشتند با ما همكاري مي كردند . از آن جا كه محلي هم براي تدارك برنامه ها و فعاليت هايمان نداشتيم بيشتر جلساتمان را در كافي شاپ بانوان فرهنگسراي بانو، دفاتر دوستانمان در ساعات غير كاري و همچنين خانه هايمان ترتيب مي داديم. از اين روي در سه حوزه كاري تقسيم شديم تا علاوه بر فعاليت در حوزه هاي كاري خود، جذب نيروهاي جديد، فعاليت غير متمركز و گريز از گرفتار شدن در دام سلسله مراتب و رهبري واحد ، ارتباط تنگاتنگي هم با حوزه هاي يكديگر داشته باشيم و در صورت لزوم به يكديگر مدد برسانيم. اين شد كه سه پروژه تاسيس كتابخانه تخصصي زنان _ كه بيشتر فراخوان آن را در مراسم هشت مارس داده بوديم_ برگزاري سمينارها و كارگاه ها و راه اندازي سايت مركز فرهنگي زنان در چارچوب برنامه هايمان قرار گرفت.
پروژه كتابخانه تخصصي غيردولتي زنان
فكر تاسيس كتابخانه تخصصي غير دولتي زنان را از مدت ها پيش در سرداشتيم ، اين فكر با اهداي كتاب از سوي خانم مهدخت صنعتي شدت گرفت و عزم مان را براي تاسيس كتابخانه جزم كرد چرا كه با تاسيس كتابخانه تخصصي زنان و استفاده چند منظوره از آن در زمينه برنامه هاي آموزشي و كارگاهي اين امكان را مي يافتيم كه از توانمان در پيشبرد مسائل زنان بيشتر بهره ببريم. براي اجراي اين پروژه ابتدا براي گرفتن مكاني براي كتابخانه به شهرداري ها مراجعه كرديم اما به اين نتيجه رسيديم كه آن ها در صورتي مكاني را براي اين كار اختصاص مي دهند كه خودشان عهده دار تمام امور آن باشند به همين دليل دريافتيم كه نبايد بيهوده به مكان هايي كه به عنوان شهروند حق زنان مي دانستيم اميد ببنديم. به همين دليل خودمان دست به كارشديم تا به مدد كمك هاي مردمي اين آرزوي نه چندان كوچك را محقق كنيم. اين كار هنوز در حال انجام است و گزارش روند آن به اطلاع عموم خواهد رسيد. اولين اقدام ما در اين زمينه فراخوان عمومي براي تاسيس كتابخانه در اسفند 1381 بود كه تاريخ آن مجددا تمديد شد و هنوز هم در جريان است. براي بحث و نظر در زمينه به انجام رسيدن اين فكر چندين نشست داشتيم. از ميان دوستان كتابدارمان نيز گروه هاي كاري تشكيل داديم تا از مشاوره هاي تخصصي لازم نيز بهره مند باشيم.
فراخوان تأسيس اولين كتابخانه تخصصي غير دولتي زنان، اسفند 1381،اطلاعيه شماره 1
مركز فرهنگي زنان يك تشكل مستقل و غير دولتي است كه توانمند سازي و رفع تبعيض از زنان را هدف خود قرار داده است.... اين مركز از سال 1379 فعاليت خود را با برگزاري علني روز جهاني زن آغاز كرده است و تا كنون در مورد مسائلي از جمله : زنان خياباني، زنان كارگر، زن و صلح ، همبستگي با زنان فلسطين برنامه هايي برگزار كرده است و در حال حاضر چند پروژهء فرهنگي در دست اجرا دارد كه كتابخانهء غير دولتي زنان يكي از آن هاست.
تخصصي شدن تمامي شاخههاي دانش بشري و لزوم رده بندي موضوعات گوناگون آن ، علاقهمندان به ترويج علم و فرهنگ را وا ميدارد تا درحوزهء كتاب ، كتابخانه و كتابداري نيز به اين تقسيمبنديها پايبند باشند .
مسائل و مطالعات زنان كه در پي همدلي و همزباني در بيان خواست هاي به تحقق نرسيده يكايك زنان جهان،امروزه به يكي از مهم ترين رشته هاي علوم اجتماعي تبديل شده است، سبب توجهي به ويژه به تآسيس و ايجاد پايگاههاي اطلاعاتي دراين حوزه نيز شده است.آنچه كمابيش تا كنون انجام گرفته است،جوابگوي تمامي نيازها به ويژه در بخش غير دولتي و نهادهاي مردمي و مستقل نبوده است. آن كتابخانهاي كه بتواند توسط زنان بر پا شود،توسط آنان اداره شود و با هدف ايجاد حس مشاركت درفعاليتهاي فرهنگي ، اجتماعي ، ادبي و هنري در ميان اقشار گوناگون زنان به كار خويش ادامه دهد . كتابخانه اي كه ضمن معرفي ادبيات زنانه ، فضايي براي آموزش هاي غير رسمي فراهم سازد و نيز مكاني باشد براي گردآوري و ايجاد آرشيوهاي مختلفي از كتاب، مجله ، گزارش ، عكس و فيلم ، نوار و حتي دست نوشتههاي زناني كه تريبونهاي عمومي به آنها پشت كرده است . كتابخانهاي كه بتواند به تمامي زنان با انواع ويژگيهاي قومي ، نژادي ، مليتي ، زباني ، فرهنگي ، اجتماعي و فيزيكي اعم از محروم و غيرمحروم خدماتي ارائه دهد .
ايجاد اين گونه فضاهاي فرهنگي و اجتماعي كه به گسترش فضاهاي دموكراتيك ميانجامد يكي از فعاليتهايي است كه زنان در سراسر جهان به آن همت گماردهاند و در اين روزگار كه جهاني شدن مفهوم بيعدالتي ، حق كشي و جنگ طلبي را تداعي ميكند ، اين حركت گوشهاي از مفهوم جهاني شدن با نگاهي زنانه را بيان مي كند . بي ترديد چنان كتابخانهاي بدون مشاركت خود زنان امكان پذير نخواهد بود . از اين رو مركز فرهنگي زنان قصد اين دارد كه با همدلي و مشاركت كليهء زناني كه خواهان تآسيس اولين كتابخانه غير دولتي زنان هستند به ايجاد اين نهاد همت گمارد .
اين مركز در حال حاضر حدود دو هزار عنوان كتاب، نشريه، فيلم، عكس در حوزه زنان گردآوري كرده است . كتاب هاي اين مجموعه از سوي خانم مهدخت صنعتي به مركز اهداء شده و ايشان خود با آرزوي تاسيس كتابخانهاي با نام صديقهء دولت آبادي در اين طرح مشاركت دارند . روند اجرايي اين طرح به مناسبت 8مارس (17 اسفند) روز جهاني زن آغاز ميشود تا تمامي زناني كه قصد مشاركت در اين طرح را دارند به شگون اين روز به ما بپيوندند ؛ با اين اميد كه سال آينده مراسم بزرگداشت روز جهاني زن مصادف با مراسم اولين كتابخانه غير دولتي زنان باشد . بدين سبب از تمام علاقهمندان تقاضا مي كنيم پس از پر كردن فرم چاپ شده آمادگي خود را جهت پيوستن به اين طرح از طريق پست ، فكس ، تلفن اعلام دارند.
مركز فرهنگي زنان پس از دريافت و بررسي فرمها از كليهء داوطلبان براي شركت در اولين جلسه انتخابات هيئت امنا ، هيئت اجرايي ، گروه مشاوران و گروههاي كاري دعوت به عمل ميآورد .در جلسهء عمومي منابع ذكر شده در هر فرم توسط افراد به مسؤلان طرح پرداخت خواهد شد كه در مقابل رسيد معتبري دريافت خواهند كرد . بي شك نام كليهء كساني كه در اين طرح مشاركت مالي و اجرايي خواهند كرد در لوحي كه در محلي از كتابخانه نصب خواهد شد به ثبت خواهد رسيد . لازم به يادآوري است چنانچه طرح به هر دليل با شكست مواجه شود مركز فرهنگي زنان مسؤليت بازپرداخت مبالغ به كليهء مشاركت كنندگان را به عهده خواهد گرفت .
فرم همكاري در پروژهء تاسيس كتابخانه تخصصي زنان
نام:
نام خانوادگي :
ميزان تحصيلات :
رشته تحصيلي :
شغل :
تلفن يا فكس :
پست الكترونيكي :
آدرس براي ارسال دعوتنامه:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درصورتي كه نمي توانيد در جلسات عمومي شركت كنيد نام نماينده تامالاختيار خود را براي انجام كليه مسائل مالي و حقوقي ذكر كنيد.
نام و نامخانوادگي نماينده :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حداكثر ميزان مبلغي را كه در اين طرح مي توانيد بپردازيد (حداقل ميزان مشاركت 50000 هزار تومان است) :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اين جانب ……………… با مشخصات ذكر شده در بالا آمادگي خود را براي همكاري در بخش/بخشهاي زير اعلام مي نمايم :
عضويت در هيئت امنا
عضويت در هيئت اجرايي
عضويت در گروه مشاوران تخصصي
عضويت در گروههاي كاري (اقتصادي ، فرهنگي ، گروه برنامه ريزي ، ارتباطات ، سازماندهي و برنامهريزي)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـفرمهاي پر شده را به آدرس : تهران ، صندوق پستي 585-11365 يا شماره فكس 8719976 يا پست الكترونيكي Iranianwcc@yahoo.com ارسال فرماييد .
*درصورت نياز به اطلاعات بيشتر با شماره تلفنهاي 2201586، 2220087 تماس حاصل فرماييد .
پروژه كارگاه ها و سمينارها
كارگاه سه نوبته خشونت جنسي خانگي، تهران، پارك نظامي گنجوي، شهريور 1382
خشونت عليه زنان در ابعاد جسمي ، جنسي و روحي آنقدر فراگير است كه بي توجهي به آن به معناي چشم پوشيدن بر واقعيتي سياه و خشن است كه هرروزه در زندگي مان توليد و بازتوليد مي شود و با اين باور غلط كه مشكلات زنان شخصي و "اندروني" است و نه اجتماعي ،كوششي وسيع براي تداوم آن وجود دارد مي گيرد. از اين روي پرده برداشتن از خشونت هاي آشكار و نهاني كه بر زنان مي شود علاوه بر آن كه ميدان ديدمان را نسبت به فاجعه پيرامونمان وسيع تر مي كند به ما كمك مي كند كه با بهره گيري از راهكارهاي فردي و جمعي ، عوامل خشونت زاي فرهنگي ، اقتصادي ، قانوني و سياسي را كه اعمال خشونت بر زنان را گسترش و تداوم مي بخشند بشناسيم ، نقد كنيم و دگرگون سازيم. تشكيل كارگاه سه نوبته" خشونت جنسي خانگي" را به همين خاطر و در تداوم برنامه هاي كارگاهي خشونت برگزار كرديم. هر يك از اين كارگاه ها در دو بخش بود .ابتدا پزشكان ، محققان و روان شناسان درباره مباحث اختصاص داده شده در هربخش صحبت مي كردند و سپس كارگاه هاي 15 تا 20 نفره تشكيل مي شد و تسهيل گران پرسش هايي را كه تدوين كرده بودند به بحث مي گذاشتند و از دل بحث ها نيز پرسش هاي ديگري طرح مي شد . در واقع تسهيل گران و شركت كنندگان در كارگاه حين انتقال تجربيات به يكديگر ، خود نيز به نادانسته هايشان پي مي بردند و حين عمل آموزش نيز مي ديدند. نتايج بر آمده از اين كارگاه تشكيل "كمپيني با شعار زنان و مردان عليه خشونت تا هشت مارس" بود كه متن فراخوان آن در زير آمده است. در اين كارگاه ها همچنين بحث آموزش به مردان مطرح شد ، زيرا شركت كنندگان معتقد بودند يكي از راه هاي كاهش خشونت در خانواده و جامعه آموزش مردان است به همين دليل نامه اي هم نوشته شد تا فقط مردان آن را امضا كنند و با امضاي خود تاكيد كنند كه تمكين زن از شوهر در روابط جنسي نه تنها مورد مخالفت زنان است كه حتي مردان هم مخالف اين نابرابري هستند. امضاهاي زيادي جمع شد اما مردان زيادي هم بودند كه اين نامه را امضا نكردند. اطلاعات بيشتر درباره كارگاه هاي خشونت جنسي خانگي را مي توانيد در سايت زنان ايران و در مطالب بيگانه با تن ام نوشته پروين اردلان ، خشونت جنسي خانگي يك مسئله اجتماعي نوشته ناهيد كشاورز " و همچنين در مطلب از راهكارهاي فردي تا كمپيني جمعي نوشته پروين اردلان بخوانيد. گزارش ديگري از اين سه كارگاه در مجله زنان شماره 103 و سايت اينترنتي شهروند منعكس شده است.
در حال حاضر "كمپين زنان و مردان عليه خشونت تا هشت مارس" در حال انجام است وكميته هاي گوناگون آن از مهرماه 1382تشكيل شده است . گزارش فعاليت هاي اين كمپين در اخبار سايت منعكس خواهدشد. متن فراخوان به شرح زير است:
فراخوان افراد، مطبوعات، گروهها و انجمنهاي زنان، كودكان، محيطزيست و جوانان
به كمپين «زنان و مردان عليه خشونت تا 8 مارس» بپيونديد
كمپين «زنان و مردان عليه خشونت تا 8 مارس» مبارزهاي جمعي و سازماندهيشده خواهد بود. 5 كميتة زير (كه شما نيز ميتوانيد جزو يكي از آنها باشيد) كلية عملكردها و برنامههايش را در «روز جهاني زن» (8 مارس، 18 اسفند 1382) به نمايش ميگذارد و روز جهاني زن را در ايران با نام اين كمپين عمومي گرامي خواهد داشت. مطمئناً اگر هر يك از ما فقط 4 ساعت در هفته وقت خود را صرف اين مبارزة جمعي كنيم، و هر كدام از انجمنها يك پروژة كوچك را در راستاي اين كمپين در انجمن خود به مورد اجرا گذارند، ميتوانيم در كنار يكديگر و بهتدريج مسئلة خشونت عليه زنان را به مسئلهاي عمومي تبديل كنيم. خشونت عليه زنان، امري انتزاعي نيست، همة ما زنان درگير آن هستيم، پس براي كاهش خشونت عليه زنان بايد مبارزه كرد، بهخاطر خودمان، بهخاطر دخترانمان و بهخاطر كل جامعه.
ـ اگر ميخواهيد در كمپين «زنان و مردان عليه خشونت تا 8 مارس» شركت كنيد، ميتوانيد در كميتههاي زير شركت كنيد يا كميتههاي ديگري تشكيل دهيد: (فعاليتهاي هر كميته نيز با توجه به افرادي كه در آن شركت ميكنند ميتواند گستردهتر و يا مشخصتر شود)
1 ـ كميتة امضاء به مجلس، قوة قضاييه و مراجع قانوني براي تغيير قوانين
(توسط مؤسسة رشديه و مركز فرهنگي زنان، آدرس ايميل: zarzani2001@yahoo.com )
ـ فشار براي تغيير قوانين از طريق نامههاي سرگشاده و ارائة آنها در رسانههاي جمعي
ـ مذاكره و صحبت با سايتها و وبلاگهاي اينترنتي براي پيوستن به اين كمپين و درج نامههاي سرگشاده براي جمعآوري امضاء
ـ از آنجايي كه انتخابات مجلس در پيش است، ميتوان پيشنويس برنامهاي براي نمايندگان مجلس كه خواهان رأي زنان هستند تهيه كرد و آنرا بهعنوان معياري براي زناني كه خواهان رأي دادن هستند در روزنامهها مطرح ساخت.
2 ـ كميتة جمعآوري مدارك و گزارشهاي مستند مربوط به خشونت عليه زنان (توسط مركز مطالعات و آموزش سازمانهاي جامعه مدني ايران،آدرس ايميل: hoseinkhah@hotmail.com و Nazli-shiekh@yahoo.com )
ـ اين كميته ميتواند اين مدارك را جمعآوري و در روز 8 مارس آنرا در نمايشگاهي ارائه دهد
ـ اين اسناد ميتواند به صورت فيلم، عكس، گزارشهاي روزنامه، مصاحبه با زنان خشونتديده و حوادثي باشد كه هر روز ميشنويم و انعكاسي در مطبوعات نمييابند.
3 ـ كميتة هنري عليه خشونت (آدرس ايميل مسئول كميته: الهام عليرضايي elhama73@yahoo.com )
ـ اين كميته ميتواند براي كمپين مبارزه با خشونت عليه زنان پوستري براي روز 8 مارس تهيه كند.
ـ برگزاري نمايشگاه نقاشي يا عكس و... با مضمون خشونت عليه زنان براي روز 8 مارس
ـ برنامهريزي براي نمايش تئاتري با مضمون خشونت عليه زنان در روز 8 مارس
4 ـ كميتة آموزش به مردان و زنان عليه خشونت بر زنان (توسط مركز فرهنگي زنان و انجمن هستياانديش، ايميل: taghinia2001@yahoo.com )
ـ اين كميته ميتواند براي برگزاري كارگاه يا سميناري براي مردان در مورد خشونت عليه زنان براي روز 8 مارس اقدام كند
ـ مذاكره با افراد سرشناس و معروف براي تشويق آنها به پيوستن به اين كمپين و تبليغ آن و ترتيب سخنراني براي آنها
5 ـ كميتة تهيه و پخش جزوات آموزشي براي دختران و پسران (توسط انجمن ايرانمهر، آدرس ايميل: march_women@yahoo.com )
ـ اين كميته ميتواند در ابتدا به پخش جزواتي كه در كارگاه اخير خشونت عليه زنان (در مركز فرهنگي زنان) ارائه شد، مبادرت ورزد
ـ پخش اين جزوات ميتواند با پخش آن در مطبهاي پزشكان زن و يا آرايشگاههاي زنانه آغاز شود و يا معلماني را كه آگاهي دارند تشويقبه پخش يا توضيح آن در مدارس كند.
ـ تهية جزوات آموزشي ديگر با همكاري و دعوت به همكاري پزشكان، مددكاران و...
6 ـ كميتة خشونت خياباني (توسط گروه سايت زنان ايران، آدرس ايميل: editor@womeniniran.com )
ـ تهية فيلم مستند از خشونت خياباني
ـ كار پژوهشي و آماري و نظرسنجي دربارة تلقي زنان از خشونت خيابان و تلقي مسئولان
ـ پژوهش كتابخانهاي دربارة خشونت خياباني
7 ـ هر انجمن و گروهي و حتا فردي ميتواند كميتههاي ديگري غير از آنچه در بالا آمده تشكيل دهد يا با كميتههاي مذكور همكاري كند.
تلفن مسئول هماهنگي بين كميتهها: 8002157 (تقينيا) taghinia2001@yahoo.com
آدرس وبلاگ اينترنتي كمپين «زنان و مردان عليه خشونت تا 8 مارس» www.8march.persianblog.com
جلسات اين كميتهها در بوفة سبز ـ فرهنگسراي بانو (خيابان وليعصر ـ بالاي پارك ساعي ـ كوچة ساعي) برگزار ميشود.
پروژه راه اندازي سايت مركزي فرهنگي زنان، پاییز1382
كار بر روي اين پروژه از اوايل تابستان 1382 آغاز شد. تاسيس سايت ادامه روند كار ما در ”نامه زن“ است كه پس از توقف انتشار آن، انگيزه راه اندازي آن را در ما ايجاد كرده بود اما با توجه به امكانات و ناتواني هاي ما در اين عرصه هربار به زماني بعد موكول شد. تا اين كه سرانجام كليد راه اندازي آن زده شد. آن چه پيش روي شماست نتيجه اين تلاش هاست كه به همت دانشجويان فمینيست شكل گرفت.
تشكيل كميته حقوقي – مهر 1382
كميته اي حقوقي متشكل از افراد حقوقدان نيز تشكيل شده كه قرار است مشاوره هاي حقوقي زنان را به طور منظم تر و در زمان هاي مشخصي به زنان ارائه كند.
موضع گيري مركز فرهنگي زنان در مورد الحاق به كنوانسيون رفع تبعيض از زنان، مرگ زهرا كاظمي ، توقيف كتاب هاي زنان ...
در پي طرح لايحه الحاق به كنوانسيون در مجلس شوراي اسلامي و بحث و جدل هايي كه در اين زمينه مطرح شد ، همچنين مرگ مشكوك زهرا كاظمي و همزماني آن توقيف كتاب هاي زنان و محكوميت زنان نويسنده و مترجم و روزنامه نگار ما را بر آن داشت تا تريبوني آزاد در اين باره برگزار كنيم اما اجازه برگزاري اين تريبون به ما داده نشد. در اعتراض به اين مسئله و همچنين در انتقاد به ديگر سازمان هاي غير دولتي زنان به دليل سكوت دربرابر زن ستيزي اطلاعيه اي از سوي مركز فرهنگي زنان در روزنامه ياس _ با اندكي سانسور_ به چاپ رسيد كه متن كامل آن در زير آمده است :
آيا سكوتمان جايز است؟
تصويب مشروط لايحه الحاق ايران به كنوانسيون رفع تبعيض از زنان در اول مرداد 1382 در مجلس شوراي اسلامي وآن هم پس از دوسال كه از تصويب آن در هيئت دولت (آذر1380) مي گذشت ، به رغم ممانعت هايي كه براي طرح لايحه در مجلس انجام شد و به رغم كوشش ها و تلاش هاي نمايندگان به ويژه زنان نماينده در جلب نظر مثبت نمايندگان و به ويژه علما ، خبر چندان اميد بخشي براي زنان نبود. چه برخي بر اين اعتقاد بودند كه تصويب الحاق به كنوانسيون با قيد دو شرط مبني بر عدم مغايرت آن با شرع مقدس اسلام و عدم الزام به رعايت مفاد بند 1 ماده 29 كنوانسيون درباره داوري و ارجاع به ديوان بين المللي لاهه در خصوص حل و فصل اختلافات بيش از آن كه تاثير مثبتي بر وضعيت زنان داشته باشد بر نقش و موقعيت بين المللي ايران در جهان موثر است علاوه بر اين به فرض محال نظر مثبت شوراي نگهبان نظر مثبت مخالفان داخلي را هم تامين مي كند اما تغييري در وضعيت زنان به وجود نمي آورد يا لااقل نمي شود به اصلاح زود هنگام بسياري از قوانين اميد داشت. همين امر مي توانست از دلايل سكوت بسياري از مدافعان حقوق زنان در زمينه الحاق به كنواسيون باشد.. البته برخي از مدافعان الحاق بر اين نكته تاكيد داشته و دارند كه با پيوستن به كنوانسيون مي توان خود را حتي در مواردي چون ديه شرعا نيز با كنوانسيون تطبيق داد "(1) به اعتقاد برخي ديگر پيوستن به كنوانسيون مغايرتي با اسلام ندارد بلكه با مردسالاري حاكم بر جامعه در مغايرت دارد.(2) با همه اين ها جلب نظر مثبت نمايندگان مجلس ششم براي الحاق مشروط به كنوانسيون نيز چندان آسان نبود تلاش زنان نماينده و ديگر نمايندگان مجلس ششم گرچه از مطالبات و خواسته هاي_ پيشي گرفته از قوانين_ كنوني زنان عقب تر است اما در چانه زني با رده هاي تصميم گيري كه اصولا نسبت به زنان كورجنسي را پيشه مي كنند قابل تقدير و بيش از آن بيانگر فشار وارد بر نمايندگان مجلس است فشاري كه آنان را وا مي دارد به جاي رجوع به نظر زناني كه نمايندگان خود را به مجلس فرستاده اند، به جاي جلب نظر تشكل هاي زنان و تلاش و بحث مستمر در جاي انداختن مفاد كنوانسيون و بيان ضرورت هاي تصويب آن روش هاي ديگري بهره جويند و باز هم بيانگر اين نكته است كه هنوز در كشور ما زنان اختيار دار سرنوشت خود نيستند و حتي صلاحيت آن را ندارند.
تجمع اعتراض آميز طلبه ها در مدرسه فيضيه ، راهپيمايي نمازگزاران در نماز جمعه قم نيز حركت تازه اي در برابر خواسته هاي زنان نبود. بر جبين تاريخ حق راي زنان نقش پرنفوذ ولي غير رسمي روحانيت قابل انكار نيست نقشي كه اكنون آشكار و رسمي در حوزه زنان عمل مي كند. اعتراضات قم كه در شعارهايشان " نشان يك مسلمان را غيرت و اقتدار" مي دانستند، انعكاس وسيع نظرات گروه هاي محافظه كار در مخالفت با كنوانسيون ، يك جانبه نگري هميشگي صدا وسيما در ارائه نظر مخالفان پيوستن به كنوانسيون .... به رغم آگاهي از نظر شوراي نگهبان(3) و بلاخره رد سريع لايحه در شوراي نگهبان اما، واقعيت ديگري را مي نماياند و از دور جديدي براي فعاليت هايي مي دهد كه سعي در محدود كردن زنان دارد. درواقع مخالفان به همه آنچه عليه زنان در ايران روا مي شود بسنده نكرده و تلاش مجدانه اي را عليه آنان آغاز كرده و كنوانسيون نيم بند را بهانه اي براي ابراز اين خشم فرونخورده قرار داده اند. و همه اين ها به پشتوانه تفكري صورت مي گيرد كه مدافع هرنوع مطالبه حقي از سوي زنان است. تفكري كه اساس نگراني اش را برابري حقوق زنان و مردان تشكيل مي دهد و خواسته هاي برابر طلبانه زنان را در جامعه ناديده مي گيرد. محمد تقي مصباح يزدي عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم پيوستن به كنوانسيون را از برنامه هاي استكبار جهاني قلمداد مي كند و بحث تساوي حقوق زن و مرد در دولت شاه را نمونه بارز آن مي داند" اصل نهضت حكومت امام خميني از يك تصويب نامه دولت شروع شد كه هنوز هم قانون نبود ..امروز در مجلس كنوانسيوني تصويب مي شود كه در 90 مورد با اسلام مخالف است" .او بر نمايندگان موافق الحاق به كنوانسيون و به ويژه "عمامه به سر" ها گله مي كند كه چرا به فتاوي مراجع كه مادرهايتان را به پدرانتان حلال كردند دهن كجي مي كنيد" مخالفان معتقدند "مفاد كنوانسيون از يك ديدگاه افراطي فمینيستي پيروي مي كند كه منافات صريح با قوانين اسلام دارد"(دبير كل موتلفه اسلامي ) يا "بركسي پوشيده نيست كه روح كلي حاكم بر كنوانسيون زنان ليبراليستي و فمینيستي است و با احكام حيات بخش اسلام منافات دارد."(جامعه انجمن هاي اسلامي بازارو اصناف ) در كنار اين اظهار نظرها ، نظرات زنان داغ تر از مردان است. مركز مديريت حوزه هاي علميه خواهران كه مي كوشد مردانه نگري خود را پنهان كند ابراز مي دارد كه پيوستن به كنوانسيون "از ميان برداشتن كليه تمايزات ميان زن و مرد در تمامي حوزه هاي فرهنگي ، اجتماعي ، حقوقي و اقتصادي است كه مي كوشد با نگاهي مردانه هويت و استعدادهاي زنانه را كه خداوند متعال در طبيعت زن خلق كرده و زمينه ساز توجه خاص به آنان است ناديده بگيرد".زهرا آيت اللهي از زنان سياستگذار در شوراي فرهنگي اجتماعي زنان به اين هم بسنده نمي كند و نگراني خود را از لطمه خوردن به حقوق مردان پنهان نمي كند. آيا كسي كه معتقد است براي راحتي زنان، مسئوليت زن با مرد و بار فشار اقتصادي روي مرد است و مساوي دانستن زن و مرد در برخورداري از فرصت هاي شغلي برابر فرصت را از بسياري از مردان مي گيرد، با نگرشي مردانه به مسائل زنان، از زنان غافل نمي ماند؟ اگر از نظر آيت الله حسين نوري همداني پيوستن به كنوانسيون نه يك مصيبت كه فاجعه بزرگي براي ملت است از نظرمخالفان پيوستن به كنوانسيون قتل زهرا كاظمي وپنهان كردن آشكار حقايق پشت پرده آن فاجعه محسوب نمي شود؟ و انتظار نمي رود كه زنان در اعتراض به اين امر تظاهرات كنند؟ اگر از نظر محمد تقي مصباح يزدي نمايندگان موافق پيوستن با كنوانسيون بايد راي خود را پس گرفته و با اعلام وفاداري به اسلام جان و مال و ناموس خود را حفظ كنند، چشم پوشي بر قتل هاي ناموسي تحت اختيارداري مردان، خيانت به ناموس اين ملت نيست؟ و بلاخره محكوميت توكا ملكي نويسنده كتاب زنان موسيقي ايران ، بنفشه سامگيس خبرنگاري كه در باره كتاب مذكور نوشته است و مليحه مغازه اي مترجم كتاب زنان پرده نشين به معناي مخالف خواني با حق آزادي عقيده به ويژه براي زنان نيست؟
هم زماني همه اين وقايع با يكديگر تصادفي نيست. برنامه ريزي وسيع وشبكه اي در برابر زنان نه به دليل واهمه از پيوستن به كنوانسيون كه واهمه از حضور زنان است چه همه مي دانند در جامعه اي كه زني به خاطر ترجمه كتابي محكوم مي شود و زني ديگر به راحتي كشته مي شود پيوستن به كنوانسيون محلي از اعراب ندارد. با همه اين ها آيا سكوتمان جايز است؟ آيا مي توانيم به وجود رقمي بزرگ از تشكل هاي غيردولتي زنان بر خود بباليم اما دربرابر آن چه بر زنان مي رود ساكت بمانيم؟ اگر مخالفان زنان و مخالفان پيوستن به كنوانسيون همه تريبون هاي رسمي را در اختيار دارند چرا چنين فرصتي و تريبوني براي ديگران فراهم نيست؟ ايا اگر زنان نيز از حق راهپيمايي و حق برگزاري تجمع محروم نبودند نمي توانستند نسبت به كشته شدن يك زن خبرنگار و هزاران زن ديگري كه هر روز زير چكمه هاي خشونت تفكر مردمدار خاموش و بي صدا مي شوند ، اعتراض كنند و تظاهرات گسترده اي راه بياندازند تا زن مردان سياستگذار ما چشمانشان را به واقعيت هاي جامعه مان بگشايند؟ حركت اعظم طالقاني و تحصن او در محل زندان اوين نه تنها بازگوي صداي اعتراض به پرونده زهرا كاظمي كه اعتراض به موقعيتي بود كه مانع از تجمع آزاد زنان مي شود. مركز فرهنگي زنان(4 )قصد داشت درباره كنوانسيون رفع تبعيض از زنان تريبوني آزاد در مركز سازمان هاي غير دولتي منطقه 6 شهرداري برگزار كند اما اجازه اجراي چنين برنامه اي را نيافت و تلاش ما براي استفاده از مكان هاي ديگر تاكنون به نتيجه اي نرسيده است . آيا اگر زنان نقش تعيين كننده اي در تصميماتي كه برايشان گرفته مي شود ندارند درباره تصميماتي كه برايشان گرفته مي شود هم نبايد اظهار نظر كنند؟
پي نوشت
1.آيت الله موسوي تبريزي ، عضو خبرگان رهبري:" در اين صورت كنوانسيون را مي پذيريم و در عمل به آن ملحق مي شويم و در عين حال از مباني شرعي عدول نمي كنيم و پرداخت نصف ديه را يه عهده حكومت و ولايت شرعي مي گذاريم "
2.شيرين عبادي:"فرهنگ مردسالار حاكم بر جامعه است كه قرائت خود را وارد قوانين كرده و در برابر تساوي حقوق زن و مرد ايستادگي مي كند نه اسلام و در حقيقت اسلام بهانه است."
.3..آيت الله مصباح يزدي : "مطمئنا اين لايحه توسط شوراي نگهبان رد خواهد شد"
شادباش مركز فرهنگي زنان به مناسبت انتخاب شيرين عبادي به عنوان برنده نوبل صلح، 18 مهر 1382
انتخاب شيرين عبادي به عنوان برنده نوبل صلح، شوكي تاريخي به جامعه مردسالار ما بود و بسياري را در بهت فرو برد. ما نيز به نوبه خود انتخاب شيرين عبادي را به همه زنان و مردان مدافع حقوق بشر و حقوق زنان تبريك گفتيم كه در سايت هاي اينترنتي انعكاس يافت.
شادباش مركز فرهنگي زنان به همه آزاديخواهان ايران
به پاس اعطاي جايزه صلح نوبل به همرزم شجاع و صميمي مان شيرين عبادي
مركز فرهنگي زنان به نمايندگي از بخشي از زنان آزاديخواه و مدافع حقوق بشر در ايران، دريافت جايزه صلح نوبل به يكي از زنان فمينيست مبارز و مدافع شجاع حقوق زنان و كودكان ـ شيرين عبادي ـ را تبريك مي گويد و اين رخداد مهم تاريخي را يك گام تعيين كننده در راه اعتلاي جنبش حق طلبانه زنان ايران ارزيابي مي كند.
شيرين عبادي، وكيل، نويسنده، محقق و فعال اجتماعي در 31 خرداد 1326 به دنيا آمد و در سال 1357 برنده جايزه موسسه نظارت بر حقوق بشر شد. او پيش از انقلاب در سال 1347 به عنوان نخستين زن قاضي بر مسند قضا جاي گرفت و پس از انقلاب همچون بسياري ديگر از زنان از مسند قضاوت كنار گذاشته شد. وي از بنيانگذاران انجمن حقوق كودكان در ايران است. عبادي در طول سالهاي پس از انقلاب با شجاعتي در خور تحسين، دفاع از ده ها پرونده مهم سياسي در كشورمان را برعهده گرفته است.
او در مبارزه براي احقاق حقوق زنان و اجراي مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر، دو سال پيش به زندان افكنده شد. عبادي همچنين با فعاليت هاي مكتوب و ايراد سخنراني هاي متعدد، در ترويج آگاهي زنان نسبت به حقوق حقه شان ـ به همراه ديگر همرزمان خود مانند مهرانگيز كار و... ـ نقش مؤثري در ارتقاء جنبش فرهنگي و اجتماعي زنان برعهده داشته است.
شيرين عبادي با اين پيروز بزرگ و كسب اين نشان افتخارآميز بين المللي، پس از مهرانگيز منوچهريان، دومين زن فمينيست و مبارز ايراني است كه به دريافت بالاترين جايزه حقوق بشري در سطح جهان نائل شده است.
شركت در استقبال از شيرين عبادي ،22 مهر 1382، فرودگاه مهرآباد
در اين روز با در دست داشتن پلاكاردهايي با عناوين :"اينجا ايران است، من يك زن هستم، من شيرين عبادي هستم "، " اينجا ايران است، من يك زن هستم، من پروانه فروهر هستم "،" اينجا ايران است، من يك زن هستم، من مهرانگيز كار هستم"، " اينجا ايران است، من يك زن هستم، من افسانه نوروزي هستم "، " اينجا ايران است، من يك زن هستم، من زهرا كاظمي هستم"،كوشيديم تصويري از زن ايراني امروز را در شعارهايمان به همه جهانيان نشان دهيم."آگاهي زنان، رهايي زنان"،"ما با اعدام مخالفيم"،"اول حق حيات را به ما دهيد ساير حقوق اجتماعي را خودمان به دست مي آوريم(شيرين عبادي)"، "دختر 9 و 11 ساله هنوز يك كودك است"، و... از ديگر شعارهاي ما بود در اين استقبال مطرح شد.
ميتينگ اعتراضي براي آزادي افسانه نوروزي ، مهر 1382، پارك لاله ... برگزار نشد.
با صدور حكم قطعي اعدام براي افسانه نوروزي و همزماني اعلام اين حكم با برنده شدن شيرين عبادي به عنوان برنده جايزه نوبل صلح ، ما را بر آن داشت كه مسئله افسانه نوروزي و اهميت آزادي او را همگام با اعتراضاتي كه در مطبوعات به اين امر مي شد شدت بخشيم تا ار اعدام زود هنگام او مانع شويم. به همين دليل براي فرداي روز بازگشت شيرين عبادي به ايران درخواست برگزاري ميتينگ كرديم ، اين امر در مطبوعات انعكاس يافت اما به دنبال عدم صدور مجوز از سوي استانداري تهران برگزار نشد. اما همه اين اعتراضات لااقل تنها تاثيري كه داشت معوق كردن اين حكم از سوي رئيس قوه قضائيه بود.
ميتينگ اعتراضي "مركز فرهنگي زنان " براي رهايي " افسانه"
در اعتراض به حكم اعدام براي افسانه نوروزي با ما همراه شويد
23 مهر، پارك لاله، ساعت 16.30- 17.30
حكم اعدام افسانه نوروزي در حالي اعلام مي شود كه وي پس از گذشت شش سال همچنان بر ادعاي خود مبني بر دفاع مشروع اصرار دارد. ادعاي او به استناد ماده 61 قانون مجازات اسلامي است كه مي گويد: (( هر كس در مقام دفاع از نفس يا ناموس و يا مال خود يا ديگري و يا آزادي تن خود يا ديگري در برابر هرگونه تجاوز فعلي يا خطر قريب الوقوع, عملي انجام دهد كه جرم باشد در صورت اجماع شرايط زير, قابل تعقيب و مجازات نخواهد بود : دفاع با تجاوز و خطر متناسب باشد.
عمل ارتكابي بيش از حد لازم نباشد.
توسل به قواي دولتي بدون فوت وقت عملاً ممكن نباشد و يا مداخله قواي مذكور در رفع تجاوز و خطر موثر واقع نشود. ))
شش سال پيش (1376) افسانه نوروزي به همراه همسر و فرزندانش ميهمان يكي از دوستانشان در جزيره كيش بودند. هنگامي كه همسر او به دلايل شغلي چند روزي كيش را ترك مي كند افسانه و فرزندانش در منزل ميزبان مي مانند. پس از رفتن او در برخوردي كه ميان ميزبان و افسانه به وجود مي آيد افسانه صاحبخانه را كه قصد تجاوز به او را داشته با ضربات چاقو از پاي در مي آورد.
با توجه به حكم صادر شده و با توجه به پافشاري افسانه مبني بر دفاع مشروع ، ما نيز در مركز فرهنگي زنان ضمن اعتراض به صدور حكم اعدام به اتهام قتل عمد براي افسانه نوروزي خواستار لغو حكم صادره و بازبيني مجدد پرونده در ديوان عالي كشور هستيم و به همين منظور روز چهارشنبه 23 مهر ماه 1382، ساعت 16.30- 17.30تجمعي در پارك لاله (ضلع جنوبي پارك , در ورودي مشرف به بلوار كشاورز ) برگزار خواهيم كرد.
گفتني است مركز فرهنگي زنان در حال حاضر كوشش هاي لازم را براي دريافت مجوز برگزاري تجمع انجام داده است و به محض دريافت مجوز قطعي هرگونه تغيير در برنامه را متعاقبا اعلام خواهد كرد.
مركز فرهنگي زنان تشكلي است غير دولتي و فعاليت هاي فرهنگي , اجتماعي و پژوهشي خود را در مورد مسائل زنان از سال 1379 آغاز كرده و مجوز فعاليت خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دريافت داشته است.
گردهمايي دوستانه با شيرين عبادي ، مهر 1382
در پي استقبال گروه هاي زنان از شيرين عبادي ، جوعي از دوستان و آشنايان شيرين عبادي و با همكاري اعضاي مركز فرهنگي ديداري دوستانه را در منزل يكي از دوستان ايشان ترتيب دادند. به رغم آن كه ايشان خواسته بود كه دراين باره اخباري منعكس نشود اما برخي از جمله نشريه اينترنتي پيوند و شهروند منعكس كردند.